به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جمعی از دفاتر انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور در واکنش به صحبتهای اخیر رئیس بنیاد مستضعفان و اظهارات عجیب غلامعلی حدادعادل بیانیه نوشتند.
متن بیانیه به شرح ذیل آمده است:
چندی پیش اقای فتاح در رسانه ملی نسبت به تصرف املاک بیت المال معترض شدند و از چندین نفر نام بردند؛ و دست آخر از همین افراد عذر خواهی نموند. این قبیل صحبتهای نسنجیده بیش از آن که دردی از مستضعفان دوا کند، فضای جامعه را به حاشیه برده و مانع از شنیده شدن صدای واقعی مستضعفان میشود. بسی جای سوال دارد که وقتی مجری برنامه تلوزیونی از آقای فتاح سوال میکند که آیا از صحت و سقم حرف هایتان اطمینان دارید؟ ایشان پاسخ میدهند که اگر خلاف این است باید به محکمه رجوع کنیم.
خب اگر هنوز محکمهای تشکیل نشده به چه حقی با نام بردن از افراد مختلف و متهم کردن آنها در رسانه ملی این چنین جو منفی ایجاد کرده و باعث بی اعتمای مردم به بدنه و ساختارهای نظام میشوید. جوسازی اینچنین که دست مایه رسانههای معاند خارج از کشور نیز قرار میگیرد مسئلهای ساده نیست که گمان کنید با یک عذر خواهی ساده تمام میشود.
اما نکتهی که نباید از آن غافل شد پاسخهای غیر منطقی برخی افراد از جمله اقای حداد عادل به صحبتهای اقای فتاح است. پاسخهایی که بیش از آن که اقناع کننده افکار عمومی باشد مهر تائیدی بر ناعادل بودن ایشان است.
آقای حداد عادل در صحبت هایشان گفتند که مدرسه فرهنگ بعد از اطلاع مقام معظم رهبری از وضع نا به هنجار علوم انسانی با توصیه موکد ایشان ایجاد شده است. سوال این جاست حتی در صورت صحت این ادعای آقای عادل؛ آیا رهبری راجع به محل زمین مدرسه نیز صحبت کرده بودند. آیا رهبری راجع به گزینش دانش آموزان مدرسه نیز نکتهای به میان آورده بودند. که این گونه اعمال ناروا خود را با چسباندن به شخصیت ایشان توجیه میکنید. آیا نمیشد این مدرسه در محلهای فقیر نشین مثلا در جنوب شهر تهران تاسیس میشد؟ یا حداقل در مرکز شهر؟ آیا اصلاح وضع نا به هنجار علوم انسانی فقط باید در مناطق مرفه شهر صورت گیرد؟ آیا در مدرسه فرهنگ فرزند یک کشاورز یا کارگر ساده هم میتواند تحصیل کند؟
با این نگاه منفعت گرایانه به اصلاح فرهنگ این دید به اذهان متبادر میشود که برخی افراد به دنبال بوجود اوردن طبقهای خاص از فرزندان مسئولین هستند که در آینده جایگزین پدرانشان در مناصب مدیریتی بشوند و با این کار عملا یک حلقه بسته قدرت را تشکیل دهند؛ و این همان از بین رفتن عدالت آموزشی است که آقای عادل سالها در مناصب مختلف فرهنگی و آموزشی مثل شورای تدوین کتب درسی و... وظیفه اصلاح آن را داشته اند.
آقای عادل از وضع نا به سامان علوم انسانی گفتند و راهکار را در تاسیس مدرسه خصوصی با امکانات خاص دیدند سوال این جاست مگر علوم انسانی در مناطقی مثل جنوب کرمان و سیستان و بلوچستان ضعف ندارد و فقط در محله فرشته تهران ضعف دارد. این نوع نگاه خاص به اصلاح آموزشی نشان از وجود بی عدالتی آموزشی عمیق حتی در عمق افکار برخی مسئولین دارد. اما آنچه جای بسی شرم دارد استفاده ابزاری افراد از جایگاه و صحبتهای رهبری است.
افرادی که خیلی راحت و بدون سنجیدن عواقب صحبت هایشان در دعواهای سیاسی و جناحی آبرو و جایگاه رهبری را دست مایه قرار داده تا به توجیه عملکرد خود بپردازند.
باید بگوییم که آقای حدادعادل! این گونه انشاخوانیها دردی از مستضعفین دوا نمیکند حال که پذیرفته اید زمین ملک مذکور متعلق به بنیاد مستضعفان بوده پس سریعا ملک را تحویل داده و بساط آموزش لاکچری تان را از روی سفره کوچک مستضعفین جمع کنید. باشد که در درگاه عدالت الهی معذور باشید.
در نهایت آنچه مبرهن است این که ما حصل این دعواهای سیاسی چیزی جز بی اعتمادی مردم به نظام نیست و نظام مقدس جمهوری اسلامی که شهدایمان با نثار خون پاک خویش بر ماهیت آن مهر تائید زدند چیز کمی نیست که افراد با رفتارهای کودکانه خواسته یا نا خواسته اعتبار آن را زیر سوال ببرند و قطعا این گونه رفتارهای بی حساب برخی افراد در درگاه الهی حساب سنگینی خواهد داشت.
امضاکنندگان:
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه شهید چمران اهواز
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه هرمزگان
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه سمنان
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم پزشکی آبادان