به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»: حجت الله عبدالملکی// ۱. بیش از ۲۰ سال است پای منبری استاد پناهیان هستم. به عنوان کسی که در کنار دروس تخصصی اقتصاد، معارف اسلامی (شامل فقه و اصول، تفسیر و علوم قرآن و کلام اسلامی) را تا حد قابل قبولی مطالعه و تدریس کردهام، کوچکترین زاویهای بین رهیافتهایی تبلیغی (و البته نوآورانه) ایشان با مبانی و ادبیات اسلامی ندیده ام،
۲. از مهمترین خصوصیات بیان تبلیغی و معنوی ایشان، در هم آمیختن مفاهیم اصیل دینی (برگرفته از قرآن و معارف اهل بیت علیهم السلام) با تاریخ صدر اسلام و پلیبک های دقیق به شرایط و مسائل روز کشور است. استخراج عبرتهای زنده، بهروز و گویا از این رفت و برگشتهای حدیثی، قرآنی و تاریخی و نمایاندن سرخطهای ارتباطی بین مفاهیم و سنتهای الهی در بستر حیات بشری محصول مطالعه و تفکر فراوان و نبوغ علمی استاد پناهیان است،
۳. بند قبل باعث تمایز اصلی استاد پناهیان با بسیاری از وعاظ متعارف شده است، به نحوی که از مفاهیم اصیل دینی و ادبیات عاشورای ۶۱ ه.ق به سرعت به موضوعات اساسی روز و نمایاندن اشباه یزید و شمر و قاضی شریح و کوفیان کودککش و کوفیان تماشاچی و کوفیان گریان زمان حال میرسد،
۴. اگر قاعده «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را پذیرفته باشیم، به طور طبیعی تقابل اذناب معاصر اموی و مروانی (بعضا معاند و اغلب جاهل) با جریان روشنگری مورد انتظار خواهد بود،
۵. با توجه به مطالب فوق، مبنای اتهامات مطرح شده در مورد استاد مشخص و نیازی به توضیح بیشتر نیست.
پ.ن: توضیحاتی که استاد پناهیان در خصوص اتهامات وارده دادهاند، نه به سبب اهمیت لجنپراکنان بیتقوا، بلکه به احترام مخاطبین بوده است.