به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی طی بیانیه‌ای نسبت به عملکرد ضعیف دولت انتقاد کرد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
خدمت مردم شریف ایران
سلامی از جانب فرزندان شما در بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی تقدیم بر شما عالیان
فی الواقع این مرقومه دردنامه ایست از آن چه بر ملت ایران در این 7 سال مدیریت دولت تدبیر و امید گذشت. حقیقت آن است در این سال ها هر چه دلسوزان این آب و خاک کوشیدند تا با نقد و نصیحت و شکواییه به دولت، اصلاحی در روند بی تدبیری‌ها به وجود آورند طرفی نبستند، لذا تشکل دانشجویی بسیج که خود را وامدار آرمان های انقلاب و مردم این کشور می داند تصمیم گرفت به جای اعتراض به گوشی که نمی شنود با شما که حافظان ایرانید سخن بگوید.
اکنون ما با دولتی سر و کار داریم که تنها بخشی از ماحصل مدیریت هفت ساله اش بدهی 500 هزار میلیارد تومانی خود دولت و بدهی 525 هزار میلیارد تومانی شرکت های تابع آن به بانک مرکزی است. در حالی که برنامه توسعه ششم تدوین شده توسط همین دولت مستقر رقم رشد 8 درصدی را برای این سال های کشور پیش بینی و هدف گذاری کرده بود اما سالهاست کشور در آرزوی نرخ رشد مثبت به سر میبرد. به طوری که نرخ رشد بدون نفت از سال 90 نزدیک صفر و با نفت همواره منفی بوده است.
این یعنی ما برای بازگشت به شرایط درآمدی سال 90 نیازمند رشد 8درصدی آن هم به مدت شش سال متمادی هستیم تا لااقل بتوانیم به عقب برگردیم! سرریز این آمار در معیشت مردم کوچک شدن یک سومی سفره خانوار و کاهش 34 درصدی درآمد سرانه از سال 90 تا 98 است. سالهایی که قرار بود طبق وعده دولت نفت سر سفره مردم بیاید!
کسری بودجه سرسام آور و دائمی دولت جدای از شکست برجام در حل معضلات تحریمی ایران و افزایش فروش نفت حاکی از عدم اعتقاد دولت به صرفه جویی در هزینه های جاری است. در کنار این عدم اصلاح ساختار بودجه ریزی با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشور و اصلاح توزیع بار مالیاتی و رفع معافیت های بی دلیل و اتکا به روش های غیر کارشناسی مثل افزایش شبیخونی قیمت بنزین و وارد آوردن خسارات مادی و معنوی به کشور و تلاش برای پیش فروش نفت برای افزایش موقت درآمد دولت هم نشان از بی تحرکی دولت در اصلاح بنیادین مشکلات ابتدایی اقتصاد دارد.
در حالی که 45 درصد از جمعیت 15 تا 40 ساله از کل جمعیت کشور را جوانان تحصیل کرده تشکیل می دهند, متاسفانه نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 سال که در ابتدای ورود به بازار کار و ساختن آینده خویش هستند از 25 درصد پایین تر نیامده است. گرچه در فاصله سال های 94 تا 98 سه میلیون شغل جدید ایجاد شد, اما نرخ بیکاری کل همچنان دورقمی است ...
عدم کنترل خالص بدهی بانک ها به بانک مرکزی و سایر متغیر های مالی دولت نیز سبب رسیدن نقدینگی به عدد 226323 هزار میلیارد ریال در آذر 98 شد که با توجه به شرایط رکودی و عدم تلاش دولت برا رونق تولید و جهت دهی نقدینگی به سمت آن مستقیما به تورمی مزمن تبدیل شده و وارد بازار کالا و خدمات شده است همان طور که میبینید درباره برخی کالاها هر روز و برخی هر ساعت شاهد افزایش قیمت ها هستیم. به طوری که خانوار ایرانی در فروردین 98 شاهد تورم نقطه به نقطه 85 درصدی در هزینه مصرفی خوراکی ها و آشامیدنی ها بودند. به علاوه کشور با فقدان راهبرد مناسب در اقدامات حمایتی از خانوار نیز به سر میبرد.
طنز تلخ تدبیر و امید آن است که بلافاصله بعد از سرکار آمدن شروع به بدگویی از اقدامات ناکرده و ناصواب دولت قبل کردند و بعد از نخ نما شدن این راهکار, سر زلف مشکلات اقتصادی را به مذاکره نکردن و ندانستن زبان دنیا گره زدند و اقتصاد کشور پرظرفیتی مثل ایران را سالها معطل مذاکرات با کدخدا و نوچه هایش کردند و این شد رکود اندر رکود در بازار ایران. حالا هم که توافقی مثل برجام را بر کشور تحمیل کرده اند و نتیجه ای نگرفتند و آرزوهایشان حسرت شد در جدیدترین موضع با چرخشی صد و هشتاد درجه آمریکا را عامل اصلی مشکلات اقتصادی کشور می دانند.
ورق های دفتر این بی تدبیری ها پایانی ندارد و قضاوت آن بر عهده ی تاریخ و شما ملت مظلوم و مقتدر ایران است که 41 سال توطئه ها و فشار های داخلی و خارجی را به چشم دیده و از آزمون هایی سخت سربلند بیرون آمده و زیر بار سخت ترین فشار ها کمر خم نکردیده اید. شما ملت ایران که برای هر منصب مدیریتی در این کشور 70 تن از فرزندان خود را فدا کرده اید بی شک بهترین قاضی بر عملکرد مدیران هستید.
حال که از تدبیر این دولت ناامید شده ایم دل به تدبیر جنابتان در انتخابی شایسته برای مسند اجرایی کشور در سال آینده بسته ایم تا راه هایی که میتوان با اتکا به خداوند و ظرفیت داخلی کشور برای بهبود و اصلاح شرایط اقتصادی رفت را با هم بپیماییم.
