به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ طرح اخیر مجلس شورای اسلامی تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، از طراحی تا اجرا، فراز و فرودهای بسیاری را طی کرد و مصوبه اولیه در یک رفت و برگشت به شورای نگهبان دچار تغییراتی شد که البته به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه روابط خارجی، ایرادات شورای نگهبان تا حدود زیادی، از صراحت و قدرت بازدارندگی اولیه طرح کاست. چرا که با وجود اتفاقاتی نظیر «بدعهدیهای متعدد کشورهای اروپایی و آمریکا»، «خروج غیرقانونی ایالات متحده از برجام» و «ترورهای جنایتکارانه شهیدان سلیمانی و فخریزاده»، از افزایش مهلت زمانی پیشبینی شده در طرح برای خروج از پروتکل الحاقی از یک ماه به دو ماه، و ارجاع آن به جلسه عالیترین مرجع امنیتی کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی، معنا و مفهومی بجز کاهش اثر اولیه طرح برداشت نمیشود.
در واقع طرحی که در ابتدا مطلوب عناصر، مشاوران و معدود نمایندگان نزدیک به رییس مجلس بود، نتوانست موافقت و همراهی نمایندگان را به دست آورد و وکلای ملت نهایتاً قاطعیت و بازدارندگی بیشتر را برگزیدند؛ لکن طرح مصوب با ایراد شورای نگهبان، مجددا وارد مجلس شده و نمایندگان نیز علیرغم نظر اولیه خویش، به اصلاحات کماثرکنندهی طرح، رای مثبت دادند و شورای نگهبان نیز پس از موافقت نمایندگان، طرح مذکور را تصویب نمود.
لکن مخالفتهای مقامات دولت دوازدهم با مصوبه مجلس که از همان ساعات اولیه در مصاحبههای ربیعی سخنگوی دولت و خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه نمایان شد، فصل جدیدی از اتفاقات مختلف را رقم زد که از میتوان به هریک از این اتفاقات از زاویهای منحصر به فرد پرداخت که بررسی کنشهای برخی مشاوران و نزدیکان رییس مجلس میتواند یکی از این جوانب باشد.
بنظر میرسد یکی از اصلیترین دلایلی که باعث شد موج اجتماعی در حمایت از مخالفت دولت مستقر با مصوبه مجلس شکل نگیرد و علی رغم مخالفتهای صریح عوامل دولتی، خصوصاً جناب رییس جمهور مردم با موضع گردانندگان قوه مجریه همراهی نکنند، این است که پس از گذشت بیش از 7 سال از تغییر رویکرد در حوزه سیاست خارجی و و انعقاد برجام به عنوان سمبل این تغییر رویکرد، جامعه متوجه این حقیقت شده است که دستگاه محاسباتی متولیان عرصه دیپلماسی، به ویژه مجموعه وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده، با نقصهای محوری و بنیادینی همراه بوده است که این نقصها موجب غیر واقعی شدن زاویه دید مدیران دیپلماسی شده که خروجی مجموعه این نگاهها، وضعیتی است که در آن قرار گرفتهایم و برجامِ به بنبست رسیده، نفسهای آخرش را میزند و کسی آینده روشنی برای استراتژی تنشزداییِ خوشبینانه فعلی متصور نیست.
لکن این «رویگردانی اجتماعی» کمسابقه نسبت به ایده مسلط دولتهای یازدهم و دوازدهم که امروز در قالب بیتفاوتی و بیمحلی مردمی به اعتراضات دولت به مصوبه اخیر بروز یافته، در بازه زمانی 8 سال گذشته، رویکرد مردمیِ نسبتا جدیدی محسوب میشود. چرا که در روزگاری نه چندان دور، مردم تحت تاثیر فضای ایجاد شده و با مشاهده تبلیغات دولت و وعدههای رییس جمهور و سایر مقامات بلندپایه قوه مجریه، به خیابانها آمدند و انعقاد برجام را جشن گرفتند. همچنین جو سنگین حمایت از برجام در روزهای ابتدایی پس از توافق به قدری بر مناسبات سیاسی-اجتماعی داخلی سایه افکنده بود که حتی بسیاری از خواص نیز در تلاش بودند تا در مسابقه حمایت از برجام از دیگران عقب نمانند. بازار نوشتن نامههای پرطمطراق ادبی به تیم مذاکره کننده، تولید مقاله و تدوین کتاب در حمایت از برجام به اندازهای رونق داشت که بسیاری از فعالین سیاسی که علیالظاهر در جبهه منتقدین دولت و توافق هستهای حضور داشتند، خود را به صدر جدول حامیان برجامی رساندند که امروز به معنایی سر نخواستنش دعواست.
یکی از این حامیان برجام در سالهای گذشته که نه تنها نامش در نامههای حمایتی که در آن روزها خطاب به اعضای تیم مذاکرهکننده صادر میشد، وجود دارد، بلکه در حمایت از این توافق به نگارش کتاب هم روی آورد، مدیر مسئول وقت روزنامه خراسان و دستیار سیاسی-رسانهای فعلی رییس مجلس، محمد سعید احدیان بود که امروز به صف حامیان مصوبه مجلس برای خروج از پروتکل الحاقی پیوسته است.
احدیان در حالی اخیرا با طعنه به مخالفت دولت با مصوبه مجلس، علناً وارد مقابله با سیاستهای برجامی دولت شده است که پیش از این با اتخاذ موضعی حمایتی از توافق هستهای در کتابی که با عنوان "برجام، در تحلیل خرد و کلان" به نگارش درآورده، نوشته است که: «با اینکه هنوز معلوم نیست برجام به توافق نهایی تبدیل میشود یا خیر، اما تا همین جا، برای ما دستاوردهای زیادی داشته است.»
موضعی که شاید در روزهای پایکوبی حاصل از توافق هستهای در بین انبوه مواضع حمایتی سیاسیون از برجام گم میشد، اما امروز که شاهد شکست تمامعیار برجام هستیم و میتوان برای توصیف دستاوردهای برجام از ترکیب «تحقیقاً هیچ» استفاد کرد و همچنین مسابقه «حمایت از برجام» جای خودش را به کارناوال «برائت از برجام» داده، عیار آن مشخص میشود.
به عبارت بهتر اگر بخواهیم چنانچه که هست، دولت را به عنوان مسئول اصلی وضعیت نابسامان موجود در کشور بدانیم، باید متوجه این مسئله باشیم که عامل اصلی ناکامی دولت در اداره کارامد مسائل، شکست ایده اصلی و دال محوری حاکم بر سیاستهای کابینه روحانی، یعنی «تکیه بر روابط خارجی است» که مصداق اتم این تکیه خوشبینانه، همان «برجام» است؛ لذا برجامیان، یعنی آنانی که برای توافق نامتوازن هستهای سوت و کف و هورا کشیدند و دستاوردهای آن را محسوس و قابل دفاع ارزیابی کردند، همگی از عوامل وضع موجود هستند چرا که حیثیت کارشناسی و سیاسی خویش را وقف حمایت از توافقی کردند که نه تنها نتوانست ترکی در دیوار تحریمها بیاندازد، بلکه با تزریق مجدد سیمان، بخشهای آسیبدیده قبلی ساختار تحریمها را مرمت کرد.
البته حمایت از توافق هستهای در بین مشاوران و نزدیکان آقای قالیباف چیز جدیدی نیست و علاوه بر آقایان احدیان، امیرابراهیم رسولی و مهدی محمدی که سابقه دفاع از برجام را در کارنامه خود داشته و اکنون با حکم رییس مجلس در بهارستان مسئولیت دارند، خود رییس کنونی مجلس را هم میتوان در زمره حامیان برجام به حساب آورد.
مواضع حمایتی صریح محمدباقر قالیباف در تمجید از برجام و عملکرد تیم مذاکره کننده که در مقاطع مختلف هم تکرار شده، به خوبی گویای نگاه ایشان به توافقنامهای است که توسط دولت روحانی به امضا رسیدهاست.
برای مثال قالیباف یک روز پس از انتشار رسانهای نتایج مذاکرات ژنو با پر فراز و نشیب دانستن ادامه راه مذاکرات اعلام کرد: «خداوند را شاکرم که توفیق این "پیروزی" نصیب ملت ایران شد ... بنده به سهم خودم به دولت که گام اول را محکم برداشت تبریک می گویم». همچنین او در سخنرانی دیگری صراحتاً از برجام حمایت کرد و گفت: «بنده با برجام موافق هستم اما باید باور داشته باشیم که مذاکره با دشمن نیز به نوعی مبارزه است». البته مواضع برجامی قالیباف خلاصه در این سخنرانیهای مذکور نشد و او در یکی از نطقهای تلویزیونی که در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 96 انجام داد، پا را از دایره حمایت از برجام فراتر گذاشت و برجام را تصمیم مجموعه نظام و حاکمیت معرفی کرد و مدعی شد که بهتر از روحانی میتواند «چک برجام» را نقد کند. این اظهارات قالیباف در حالی مطرح شد که از ابتدای استقرار دولت یازدهم، رهبر انقلاب از هر فرصتی برای هشدار به دولت و مذاکرهکنندگان در خصوص بدعهدیهای کشورهای غربی استفاده کردند و صریحاً گفتند که نسبت به مذاکرات خوشبین نیستند.
گویا با منقضی شدن تاریخ مصرف برجام و برجامدوستان در افکارعمومی، امروز با موجی از کنشها و واکنشهای سیاسیونی مواجه هستیم که به عنوان ضلعی از اضلاع وضع موجود، به جای پاسخگویی نسبت به دفاعهای گذشتهشان از تحولات سیاستخارجی روحانی و ظریف، هریک به طریقی در تلاشند تا خود را از این باتلاق برجامی غربگرایان، نجات داده، جامه منتقد و چه بسا مخالف شماره یک برجام به تن کرده و اینطور وانمود میکنند که از ابتدا نسبت و قرابتی با ایدههای دولت روحانی نداشتهاند تا از این طریق بتوانند برائت خویش از دولتهای یازدهم و دوازدهم به مردم عرضه کنند؛ که البته بنظر میرسد که حمایتهای پررنگ این دسته از فعالین سیاسی و خواص از دو دولت اخیر به قدری واضح است که افکار عمومی هم نسبت به واقعی بودن مواضع امروز تردید دارند.
گزارش از محمد نوروزی