به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یکی از بزرگترین آفاتی که در جریان اصلاحات با آن مواجهیم و همچنین در سالهای اخیر شاهد انحطاط اقتصادی و اجتماعی حاصل از این جریان بر جامعه هستیم، ایجاد دوقطبیسازیهای است که در تقویم تاریخی دولت روحانی به وفور به چشم میخورد؛ چه بسا اصلا شاید بتوان دلیل حفظ دولت تدبیر و امید در دوره دوم را نیز همین موضوع پنداشت.
از ابتدای روی کار آمدن جریانات و شبه احزاب مختلف در خلال انقلاب، وجود اختلاف مایه برکت و اغلب این اختلافات و نگرش های مختلف، مایه پیشرفت و پیشبرد اهداف بوده اما این با دوقطبی سازی جامعه متفاوت است. با استناد به نظرات علمای دین اسلام، دو قطبی سازی نوعی رفتار منافقانه تلقی شده که حتی از ابتدای تاریخ اسلام در جریانات مهاجر ــ انصار در زمان پیامبر(ص) نیز شاهد آن بودیم و همچنین مسئله خلافت نیز تحت تأثیر آن قرار گرفت.
ایجاد دوقطبی سازی در جریانات مختلف، پیامدهای متفاوتی نیز دارند:
اولین ضرر آن برای جامعه این است که موجب ایجاد خفقان روانی و دیکتاتوری رسانهای در جامعه میشود و هرکس میخواهد به موضوعی انتقاد کند، میترسد که او را به یک قطب منتسب کنند. در جامعه ای که دوقطبی سازی صورت میگیرد، شایسته سالاری از بین میرود چرا که هر کسی از قطبها که بالا بیاید، حتی اگر شایسته هم نباشد، میگویند چون مربوط به قطب ماست باید از او دفاع کنیم.
در این جامعه، بسیاری از طرحها و حرفها زمین میماند چون در دعوای دوقطبی نمیشود مسائل را شفاف بررسی کرد. برخی که طرفدار شفافیت هستند تا میبینند کسی از شفافیت سخن گفته که متهم به حضور در یک قطب دیگر است، شروع میکنند به حرف زدن علیه شفافیت.
از دیگر پیامدهای این جریان، این است که مانع از حرکت جامعه به سمت پیشرفت و تعالی میشود، در فضای دوقطبی، سکوت اهل علم در حوزه و دانشگاه رخ میدهد، چرا که هر از انتقادی، تلقی توهین میشود و با هر امربه معروف و نهی از منکری، سخت برخورد میشود.
حال در بررسی این سیاست در جامعه، جریانی که نقش پررنگی را ایفا میکند، جریان اصلاحات که از حامیان سفت و سخت دولت روحانی است.
به گفته سید عزتالله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در صفحه توییتر خود نوشت:
«سلاح کارآمد روحانی دوقطبی سازی است. هرچند که این سیاست نخ نما در انتهای دوره تماشاگر زیادی ندارد،آنچه که از روحانی به یاد می ماند،کارنامه او در رسیدگی به نیازهای اساسی و اولیه مردم است.»
ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه حیات سیاسی اصلاحطلبان در ۲۵ سال گذشته با ایجاد فضای دوقطبی همراه بوده است، بیان داشت: اصلاحطلبان از همین الان دوقطبیهای برجامی را ایجاد کردهاند و فضایی را ساختند مبنی بر طرفداران مذاکره و طرفداران عدم مذاکره.
وی با بیان اینکه جریان اصلاحات در انتخابات دوم خرداد ۷۶ هم با ایجاد فضای دوقطبی توانست پیروز شود، گفت: آنها در موضوعات مختلف همواره فضای دوقطبی را ایجاد خواهند کرد.
همانطور که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد،این نوع جریانات در شبه حزب اصلاح طلب به وفور به چشم میخورد و برای مصداقیتر بیان کردن این موضوع،میتوان به مواضع رئیس جمهور در تکتک مسائل مربوط به مذاکرات با آمریکا اشاره کرد، اینکه مذاکره را واسطهای برای رفع سایه جنگ از سر ملت میدانستند و در صورت عدم پایبندی به سیاست مذاکره، آینده نامعلومی را در انتظار کشور ترسیم میکردند. البته لازم بذکر است که وی دائما اهداف و مقاصد خود را با جنگ روانی و ایجاد رعب و وحشت برای ملت پیش میبرند.
حتی موضوعی که در خلال انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری روحانی به نظر میآید، بیان مسئله رشد قیمت چند ده هزارتومنی که در صورت پیروزی نامزد حزب مقابل برای دلار در نظر گرفتند و آینده سیاه با جو خفقانآمیزی که برای ملت تشریح کردند در پیروزی ایشان در انتخابات سال نود و شش بی تاثیر نبوده. البته که ما باز هم با روی کار آمدن دوباه دولت تدبیر و امید شاهد رشد قیمت بی سابقه دلار بوده ایم اما دیگر فایده ای ندارد چرا که در آن برهه از زمان که اصلاحات به این وحشت نیاز داشت، موج رسانهای و عامه مردم آن را همراهی کرده و آنها به مقصودشان رسیدند.
حال باز هم با نزدیکی به تاریخ انتخابات ۱۴۰۰، جریان دو قطبی سازی اصلاحات به چشم میخورد و به گفته بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی، جریان اصلاحات با سلاح دوقطبیسازی به میدان انتخابات وارد میشود.
چندی پیش محسن هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی در نشست حزب ندای ایرانیان گفت:
«ما در یک دوراهی هستیم؛ یک مسیر ونزوئلا شدن که تداوم عدم سرمایه گداری و تورم رکودی ادامه دار است و راه دوم آغاز یک مسیر سازندگی و رونق شبیه اتفاقی که پس از جنگ هشت ساله رخ داد با این تفاوت که در این مسیر خط کاهش قیمت نفت نیز وجود ندارد و می توان برای یک دهه رونق اقتصادی را تجربه کرد.»
بازهم با استناد به این اظهارات میتوان گفت که اصلاحات به فضای دوقطبی جامعه دامن زدند و برای آنان سلاح انتخابات ۱۴۰۰ نیز همانند سالهای قبل، دوقطبیسازی جامعه است. اما با توجه به عملکرد و مواضع آنان در این سالها، دیگر این دوقطبیسازیها هم به میزان سابق موثر نیستند چرا که برای مردم درس عبرتی شده تا دیگر تصمیمگیریشان در انتخابات آینده تحت تاثیر این جریانات و جنگ روانی قرار نگیرد.
گزارش از فاطمه بریمانی ورندی