به گزارش خبرنگار فرهنگی و اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ششمین روز از جشنواره فیلم فجر سی و نهم نیز با نمایش دو فیلم «مامان» ساخته آرش انیسی و «منصور» سیاوش سرمدی به پایان رسید، روزی که برای بسیاری از مخاطبان به خاطر نمایش منصور جزو روزهای مهم جشنواره به شمار می رفت و جمعیت نسبتا زیادی هم به نسبت روزهای گذشته به پردیس ملت آمده بودند تا بتوانند زندگی فرمانده نیروی هوایی کشور در دوران دفاع مقدس را ببینند، فیلمی که به جرات می توان گفت می تواند در بخش های مختلف حائز جایزه سیمرغ شود؛ با این حال باید منتظر ماند و دید هیات داوران در اختتامیه چه خواهند کرد، شاید قرار باشد مانند فیلم های راه یافته به سودای سیمرغ مخاطبان را غافلگیر کنند!
بیشتر بخوانید
«مامان» اولین فیلمی بود که روز گذشته بر پرده نقره ای پردیس ملت نشست؛ فیلمی روایتگر قصه یک مادر و 3 پسرش است که حال روحی مناسبی ندارد و پسر کوچک تر فیلمنامه نویسی می کند، اما هیچگاه نتوانست فیلمنامه خود را بسازد، از طرف دیگر حالت روحی مادر دلیل اختلاف او با دو پسرش می شود. فیلمی که نه می توان آن را جزو اثار شاخص به حساب آورد و نه مانند برخی دیگر از آثار این دوره از جشنواره بود که مخاطب حاضر به تماشای آن نشود، با این حال دقایق پایانی فیلم برخی از مخاطبان دیگر طاقت شان تمام شد و ترجیح دادند به جای تماشای اثر از هوای آزاد لذت ببرند.
نکته دیگر فیلم «مامان» پایان بندی نامفهوم آن بود، تا جایی که هنگام خروج از سالن «آخرش چه اتفاقی افتاد؟!» دیالوگ برخی از مخاطبان شده بود. کارگردان این فیلم در نشست خبری انگیزه اش از ساخت فیلم را اینطور توضیح داده بود: «من همیشه فیلمنامه مینوشتم و به دنبال ساخته شدنش میرفتم و بعد از یک سال دوندگی نمیشد. سراغ بعدیها میرفتم. یک جا به این نتیجه رسیدم که باید یکی از این فیلمنامهها را تا ته بروم. بعد از مدتی حس کردم من مدیون فیلمنامه «مامان» هستم و به همین دلیل فیلم ساخته شد.»
یکی از نکات قابل توجه درباره پایان بندی فیلم توضیح کارگردانش است. انیسی در این باره به گفته بود: «من فکر نمیکنم مامان خودکشی کرده باشد ما تنها یک اتوبوس آتش گرفته را میبینم مامان یکی از شخصیتهای این جامعه است در این اثر میبینم که شوکی به او وارد شده، یک زمین دارد و این زمین تنها نقطه امیدی است تا به خوشبختی که مدنظرش است برسد. مامان نمیخواهد جلوی فرزندانش بایستد بلکه میخواهد آنها را خوشبخت کند؛روایتی که اینجا مطرح میشود بر اساس دنیای کاراکترهاست ساخته شدن «مامان» ضروری بود ما ناگزیر از قضاوت هم هستیم چنین این فیلمهایی کمک میکنند تا با شناخت بیشتری این قضاوت را انجام بدهیم تا شاید این کار هزینه قضاوت را کمتر کند.»
اعتماد خانواده شهید ستاری به فیلم داستان «منصور»
وضعیت پردیس ملت برای سانس «منصور» متفاوت بود. سانسی که جمعیت زیادی را به سالن ها آورده بود و همین مهم برای اهمیت فیلم سرمدی کافی بود. «منصور» روایتگر حضور منصور ستاری در مسند فرمانده نیروی هوایی و کارشکنی های مسئولین دولتی وقت برای عدم تعمیر جنگنده های F5 در بحبوبه جنگ با عراق است. فیلمی که شاید داستانش مربوط به اوایل انقلاب به نظر برسد، اما می توان آن را به شرایط امروز هم تطبیق داد. فیلمی با بازی های خوب و فیلمنامه ای روان که نظر عمده مخاطبان را به خود جلب کرده بود.
سرمدی در نشست خبری فیلمش گفته بود: «این فیلم ابتدا یک فیلم مستند بود که درباره شهید ستاری هم نبود قهرمان فیلم هم مهندس ثنایی بود. ولی منابع تصویری نداشتیم. برای من جالب بود که اینها سال ۶۵ توانسته بودند یک f5 را کپی کنند. دوست داشتم این فیلم را بسازم. در مرحله بعد میخواستم یک داکیودرام بسازم و در مرحله بعد تصمیم گرفتم فیلم سینمایی بسازم. در مرحله بعد هم باز شهید ستاری قهرمان قصه نبود و روند هواپیماسازی مسأله بود. ولی من شهید ستاری را قهرمان کردم تا فیلم به روز شود و نقطه نگاه قصه عوض شد. ما از کارگاه بیرون آمدیم مسایل را به تصویر کشیدیم.»
مهدی مطهر، مدیر تولید این فیلم هم از عدم تماشای فیلم توسط خانواده شهید صحبت کرده و گفته بود: « تا حالا هم خانواده ستاری فیلم را ندیدهاند. پسر شهید هم گفته من اعتماد کردهام. ما امروز درگیر مستندهایی هستیم که خانواده کاراکترها گاهی نمیگذارند کارمان را کنیم اما این منش خانواده ستاری خوب بود و ای کاش الگو شود.»
گزارش از زهرا رمضانی