به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را بدون شک میتوان یکی از مهمترین انتخابات در چند سال اخیر عنوان کرد، انتخاباتی شاید با سناریوهای غیرقابل پیشبینی که ممکن است توسط شخصیتها و جریانهای سیاسی راهبری شود.
آنچه که در انتخابات مجلس سال ۹۸ گذشت، مشارکتی که نسبت به دوره گذشته کاهش قابل توجهی را نشان میداد و حضور کمرنگ برخی از گروههای سیاسی، چالشهای زیادی را درباره استراتژی و رویکرد احزاب و جریانها بهخصوص اصلاحطلبان نسبت به انتخابات ۱۴۰۰ ایجاد میکند.
گمانهزنیهای فراوانی درباره مردان میدان ۱۴۰۰ مطرح میشود، اما نکته قابل توجه در این میان چگونگی حضور احزاب، گروهها و جناحهای سیاسی در انتخابات است، اینکه آیا اصلاحطلبان دست به ائتلاف میزنند یا بار دیگر تن به کاندیدای نیابتی میدهند؟ در آن سوی میدان آیا جبهه پایداری در کنار اصولگرایان قرار میگیرد، از اردوگاه اصولگرایی آوای وحدت نواخته میشود؟ آیا با تعدد یا فقدان کاندیدا روبهرو خواهیم بود؟
اصولگرایان به پیروزی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری امید بسیاری دارند. این در حالی است که دستیابی به وحدت بر سر سازوکارهای انتخاباتی در میان طیفهای گسترده این جریان با چالشهای بسیاری مواجه است.
بیشتر بخوانید
تا انتخابات ۱۴۰۰؛
بهزاد نبوی، از دادگاه تا ناسا!
پیروزی اصولگرایان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس در اسفند ۱۳۹۸، افزون بر کاهش معنادار نرخ مشارکت و رد صلاحیت اصلاحطلبان، در شرایط اجماع طیفهای مختلف این جریان در دقیقه ۹۰ رقابتها شکل گرفت؛ اجماعی که هرچند دیر و به سختی حاصل شد، ولی توانست اکثریت کرسیهای پارلمان را از آنِ اصولگرایان کند.
اگر سازوکار اجماعی اصولگرایان در انتخابات ۹۸ در دقیقه ۹۰ به نتیجه نمیرسید، میتوانستیم وحدت را حلقه گمشده اصولگرایان در دهه ۹۰ بدانیم. ناکامی در جمع شدن اصولگرایان زیر یک چتر واحد، دست کم نتیجه چهار انتخابات پیاپی را از سال ۹۲ تا ۹۸ نصیب رقبا کرده بود.
حالا کمتر از چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بیشتر نمانده است و اصولگرایان به دنبال آن حلقه مفقوده ای که نامش وحدت است میگردند. در این میان نوع مواجهه تاکتیکی و تشکیلاتی اصولگرایان در قبال انتخابات ریاست جمهوری به مرور در حال روشنتر و مشخصتر شدن است.
اصولگرایان از مدتها پیش آستینها را برای انتخابات بالا زدهاند. محور اصلی گفتوگوها و رایزنی های انتخاباتی در جناح اصولگرایان، به عهده شورای ائتلاف است؛ اما برخی چهرهها در قالب شورای وحدت، مشغول زدن ساز ناکوک هستند و برخلاف نام خود، کثرت را بازتولید می کنند.
مدتی است که مباحثه درباره اینکه اصولگرایان با چه سازوکاری باید وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری بشوند، به موضوع اصلی درونجناحی نیروهای انقلابی تبدیل شده است.
با رسیدن به موعد انتخابات، همواره بحث بر سر چگونگی رسیدن به وحدت حداکثری که همان حلقه مفقوده است درون جریانهای سیاسی اوج می گیرد. جریان اصولگرایی نیز از این قاعده مستثنا نیست و طی ماههای گذشته درباره نوع سازوکار وحدت اظهارنظرهایی شکل گرفته است. با این حال، رسیدن به وحدت در عرصه سیاسی ایران همچنان برای سیاسیون بهعنوان چالشی بزرگ باقی مانده است. چالشی که دلایل متعددی دارد؛ از ضعف نهاد شیخوخیت تا ضعف نهاد تحزب در ایران.
در این میان اظهارات اعضای شورای وحدت و ائتلاف (باهنر، چمران و زاکانی)؛ دو سازوکار اصولگرایان که برای وحدت پیشقدم شدهاند نشان از افزایش عمق اختلافات میان این دو نهاد دارد. در میان این اختلافات البته به نظر می رسد شورای وحدت نیز مسیر آسانی در پیش نخواهد داشت؛ به ویژه آنکه برخلاف ادعاهای اعضای جامعه روحانیت که دوباره روحانیت محور فعالیتهای سیاسی اصولگرایان خواهند شد تا این لحظه جامعه مدرسین حوزه قم بنای حضور در انتخابات را ندارد و چندی پیش از سوی این تشکل رسما اعلام شد که هیچ قصدی برای ورود به انتخابات در میان جامعه مدرسین وجود ندارد.
اعضای جامعه روحانیت بعد از موضعگیری جامعه مدرسین و در میان فعالیتهای انتخاباتی شان وعده دادند که اعضای جامعه مدرسین را قانع میکنند تا در انتخابات حاضر شوند؛ وعدهای که تاکنون محقق نشده است و به نظر میرسد جامعه مدرسین به عنوان یکی از مهمترین تشکلهای انتخاباتی یا اساسا قصد حضور در انتخابات را ندارد یا اگر بخواهد حاضر شود، با جامعه روحانیت همراهی ویژهای نخواهد داشت. علاوه بر این با شرایط جدید در جبهه اصولگرایی احتمال چنددستگی در میان آنها نیز وجود دارد و شاید بتوان پیشبینی کرد که با تشکیل شورای وحدت دیگر نمی توان انتظار داشت که اصولگرایان به راحتی به اجماع بر نامزد واحد برسند.
تعدد کاندیدا دردی را دوا نمی کند
صف نامزدهای بالقوه و احتمالی جریان اصولگرا با توجه به تجربه انتخابات گذشته؛ نه تنها نمی تواند برگ برنده این جریان در انتخابات آینده باشد، بلکه ممکن است وحدت دقیقه نودی ایجاد شده در انتخابات مجلس یازدهم را از بین برده و زمینهساز شکست انتخاباتی آنها شود. شاید به همین دلیل است که تلاشهای بسیاری از سوی اصولگرایان صورت میگیرد تا این صف عریض و طویل را با چهرهای چون حجت الاسلام رییسی جایگزین کرده و از وی حمایت کنند.
به همین دلیل است که محمدرضا باهنر رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید می کند اگر آقای رییسی به هر دلیلی برای حضور در رقابتها قانع شود، در این صورت فکر می کنم خیلی از این اختلافات جمع می شود چرا که ایشان هم در پیمایشهای میدانی و نظرسنجی ها از دیگر کاندیدای احتمالی جلوتر است و هم پشتوانه ۱۶ میلیونی از انتخابات ۹۶ را در سبد رای خود دارد. اما اگر رییسی در انتخابات شرکت نکند ما با یک تعدد بیش از اندازهای در انتخابات روبه رو خواهیم شد که هیچ شخص یا جریانی قائل به وحدت و کناره گیری به نفع اصلح نیست؛ چرا که همگی خود را اصلح مقبول میدانند.
گزارش از علی پارسا
اما آیا نیمه خالی لیوان را هم دیده ایم؟
اگر به واسطه تبلیغات هیجانی جریان غربگرا چه مثبت و به احتمال خیلی زیاد منفی ….!!!همچون سال ۸۸،۹۲ و ۹۶ موجی شدید در لحظات آخر مانده به انتخابات و در هماهنگی با دشمن و برخی از مغرضان و مفسدان اقتصادی که هدفشان بیرون کشیدن آیت ا…رئیسی از قوه قضاییه و نفوذی های موجود در جریان اصولگرا که هدفشان تخریب این جریان ارزشی و اصالت آن است تا شرایط موجود در جریان اصلاحات را برای جریان اصولگرا رقم بزنند و دوباره همان اتفاق سال ۹۶ تکرار شود و آیت ا… رئیسی علارغم شایستگی و صلاحیت و اصلح بودن نتواند رای حداکثر مردمی را کسب نماید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آیا رسانه های معاند همچون بی بی سی و شبکه سلطنت طلب -من و تو- در بوغ و کرنا نمی کنند که منصوب مقام معظم رهبری مدظله العالی در قوه قضاییه از دید اکثریت مردم شایستگی حضور در راس قوه مجریه را نداشته پس چطور به ریاست قوه قضاییه منصوب گردیده است؟!!!