به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» زمانی که برای اولین بار خبر امضای سند همکاری جامع 25 ساله بین ایران و چین در رسانهها منتشر شد بحث امکان عدم اجرای این تفاهم به دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا هم مطرح شد. در حقیقت این دیدگاه که برخی جریانهای داخلی هم به دنبال مطرح کردن آن هستند، ضرورت تفاهم با آمریکا بر سر مساله برجام و برداشته شدن تحریمها برای برقراری روابط با چین است.
در دیدگاه فوقالذکر اساساً تحریمهای آمریکا به اهرمی برای توقف یا حرکت سایر توافقات ایران با سایر کشورها تبدیل میشود. صرفنظر از این که چنین اتفاقی چه تاثیراتی بر روابط آینده ایران با سایر کشورها خواهد گذاشت، سوال اینجاست که این تحلیل از نوع و جنس تاثیرگذاری این تحریمها تا چه اندازه درست است؟
البته ایران تجربیات ناموفقی از انجام چنین همکاریهایی دارد. یکی از نمونههای این تجربیات ناموفق بحث ایجاد کانال مالی بین ایران و اتحادیه اروپا بود. زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، قرار شد تا اتحادیه اروپا ضررهای خروج آمریکا از برجام را جبران کند. در ابتدا کلید کار با طرحی به نام SPV آغاز شد که هدف از آن فراهم کردن یک خط اعتباری بین بانکهای مرکزی ایران و اروپا بود.
قرار بود تا ایران با فروش نفت به شرکتهای کوچک اروپایی امکان خرید کالا از اروپا را پیدا کند. اما بعد از چند ماه به جای بانکهای مرکزی قرار شد یک شرکت مشترک بین ایران و اروپا به عنوان یک واسط عمل کند که آن هم به دلیل فشارهای آمریکا به جایی نرسید. در حقیقت از همان ابتدا نیز چنین طرحی شانسی برای اجرایی شدن نداشت. پیوندهای اقتصادی و مالی اتحادیه اروپا با آمریکا آنچنان وسیع بود که امکان ردگیری هرگونه تراکنشی از طرف آمریکاییها وجود داشت. در کنار این تحریمهای آمریکا به سرعت هر شرکتی را هر چند کوچک ایزوله میکرد و عملاً شانسی برای موفقیت آنها باقی نمیگذاشت.