به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ انتخابات ۱۴۰۰ بعنوان یک نقطه کلیدی در آینده جمهوری اسلامی مورد توجه ویژه داخل و خارج کشور است، انتخاباتی که تا حدود بسیار زیادی تکلیف آن توسط دولت یازدهم و دوازدهم مشخص شده و ناکارآمدی مطلق طرز تفکر حاکم بر این دولت با پشتوانه اصلاح طلبان و هاشمی چی ها باعث شده که نگاه مردمی به سمت و سوی طیف مقابل آن ها متمایل بشود که امروزه نظرسنجی های متفاوت داخلی و خارجی این موضوع را تصدیق می کنند.
این گزاره رو به خوبی می توان از محمدعلی وکیلی در گفتوگو با روزنامه آفتابیزد برداشت کرد، وکیلی حال و هوای اصلاح طلبان را اینگونه توضیح داد: «جریان اصلاحطلبی در حال حاضر نمیداند که عناصر گفتمانیاش چیست؟که بداند در بین مردم یا در میان قدرت میتواند بماند یا نه. به همین دلیل هم در بین سران اصلاحطلب تشتت در گفتمان و راهبرد وجود دارد. یکی از مبارزه با استکبار میگوید دیگری از تعامل و صلح و آشتی حرف میزند. دربین اصلاحطلبان امروز هیچ وحدت رویکردی وجود ندارد. معلوم نیست در حال حاضر سخنگوی جریان اصلاحطلبی چه کسی است؟
اصلاحطلبی علاوهبراینکه گرفتار فروپاشی در عناصر گفتمانی خود است، گرفتار انقراض نسل هم هست، اصلاحطلبان در درون خود سرمایه انسانی جدیدی ندارند. در طول این سالیان در نتیجه غفلتی که اتفاق افتاد اصلاحطلبان نتوانستند تربیت نیرویانسانی داشته باشند تا امروز با اتکا به آن سرمایه انسانی بتوانند گفتمان را باز تولید کنند. متاسفانه اصلاحطلبان هم دچار تشویش در گفتمان هستند هم دچار فقر در نیروی انسانی»
آخرین تیر در کمان اصلاح طلبی برای ادامه قدرت حتی به قیمت به بن بست کشیدن زندگی مردم و فلج کردن اقتصاد جامعه کسی نبود جز یادگار یادگار امام! اصلاح طلبان بعد از شکست سنگین در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و کاهش سهمناک سبدآراء خود رو به سید حسن خمینی نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی آوردند؛ کسی که ارتباط نزدیکی با این جناح دارد و البته پشتوانه خانوادگی او می تواند در اذهان عمومی جامعه تاثیرگذار باشد.
قبل از پرداخت به سایر مباحث اصلی آنچه هویداست نداشتن سابقه اجرایی قابل اتکای سید حسن خمینی بود، شخصیتی که صرفا ارث نام پدری خود را برده و در همان مسئولیت تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) و حرم مطهر ایشان نیز نقدهای به شدت جدی به عملکرد وی وارد است و از طرف دیگر همراه بودن نوه امام با عاملان وضع موجود دلیلی برای علاقه مردمی به رویکردهای احتمالی وی باقی نمی گذارد.
خمینی جوان و اصلاح طلب اولین هزینه انتخاباتی خود از امام (ره) را با شعار تبلیغاتی خود یعنی «همه برای هم» شروع کرد، شعاری که از دل بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی بود و اولین پالس جدی سیدحسن خمینی برای اعلام حضور قطعی در انتخابات ریاست جمهوری بود.
خمینی جوان با دیدن خواست گروه های اصلاح طلبی و فشار اطرافیان به باور رسیده بود از یک مقبولیت کامل برخوردار است واین گزاره را به راحتی می توان از صحبت های او در جمع اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی برداشت کرد، صحبت هایی که اعتماد به نفس بالا و البته تلقین عجیب اطرافیان سیدحسن خمینی در محبوبیت او را به اذهان متبادر می کند درحالیکه هیچ گزاره رسمی یا تحلیل آماری و حتی نظری خاصی این مسأله را تایید نمی کند.
با همه این مسائل مهم ترین سرخط خبری چند سال اخیر در مورد سیدحسن خمینی دیدار وی با رهبر معظم انقلاب و کسب تکلیف وی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری بود، موضوعی که مانند بمب صدا کرد و البته آمال و آرزوهای اصلاح طلبان را روی سرشان آوار کرد؛ خبر کوتاه بود:«نهی رهبری، برای حضور سید حسن در انتخابات»
همه کنش های یادگار یادگار امام حاکی از حضور قطعی او در انتخابات بود، بنظر او دنبال تاییدیه رهبری بود تا از آن هم بعنوان برگ برنده ای برای کسب آرا بیشتر استفاده ببرد و به یکباره نهی پدرانه رهبری همچون آب سردی بر آتش انتخاباتی او بود، بعد از این دیدار حساس اولین نشست خمینی جوان می توانست حس درونی و واقعی او از نهی شدن را نشان دهد، صحبت های تند و عجیب او در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی نشان از ناراحتی عمیق او از مشورت با رهبری داشت.
خمینی جوان می گوید:« تلقی من هم این بود که شاید بتوانیم کاری کنیم که این امر در مورد شخص بنده دیگر امکانش فراهم نیست، اما نه به این معنا که به عنوان یک کنش گر، فعال، توصیه کننده و همدل حضور نداشته باشم؛ بلکه در عرصه حضور خواهم داشت.»
یعنی اینکه تمایل قطعی برای آمدن داشت و اشتباه محاسباتی اش در گرفتن تاییدیه از رهبری کاملا مسیر را عوض کرد، او در ادامه با نام بردن و تأییدات غیر دقیق از امثال کروبی، خاتمی و موسوی تلاش داشت بغض خود را از اتفاق پیش آمده نشان دهد.
در نهایت همه این مسائل دست به دست هم داد و گزینه اجماع ساز اصلاح طلبان که امید آخر آن ها برای داشتن شانس پیروزی در انتخابات پیش رو بود به یکباره از هم پاشید و اصلاح طلبان را در سطح اول سیاسی و رسانه ای دچار ناامیدی محض و سرخوردگی کامل کرد.
تا جاییکه آخرین تحلیل این جناح شکست خورده را وکیلی اینگونه می نویسد: «هفته گذشته خبر توصیه پدرانه رهبر انقلاب به سیدحسن خمینی منتشر شد. با توصیه مشفقانه ایشان، تکلیف سیدحسن مشخص شد و لذا او اعلام کرد که در انتخابات نامزد نخواهد شد. با تعیین تکلیف و منتفی شدن حضور سیدحسن خمینی، تقریباً دست اصلاحطلبان دیگر خالی شده و سوسوی امید اصلاحطلبان از بین رفته است.» وی ادامه :«به رغم تقلاهای بیاثر، شاید اصلاحطلبان در این انتخابات بروند هواخوری و موضوعیت خاصی در این انتخابات پیدا نکنند. راستش تقلای بیمورد میکنیم؛ دولت حسن روحانی آبرویی برای اصلاحطلبان نگذاشته است. هیچ چیز واضحتر از این نیست که هزینه حسن روحانی از کیسه اصلاحطلبان پرداخته شد.»
لذا در نهایت می توان گفت اصلاح طلبان که تا الان فاقد هر گونه گفتمان و برنامه محوری بودند و مجلس ضعیف دهم و دولت ناکارآمد یازدهم و دوازدهم را هم در کارنامه دارند با قبول شکست قطعی در انتخابات پیش رو باید به فکر ترمیم کامل و زیربنایی خود در سطح گفتمانی و در اذهان عمومی باشد.
* گزارش از حمزه دستیار