به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کمتر از یکماه به پایان دولت دوازدهم و آغاز دولت سیزدهم مانده است، روحانی و کابینهاش پس از ۸ سال سکانداری دولت باید مدیریت اجرایی کشور را به رئیسی و تیم انتخاباتیاش تحویل دهد.
«ایران قوی» شعاری بود که سیدابراهیم رئیسی با آن وارد کارزار انتخابات و تحقق این شعار نیازمند مدیرانی است که هم در عرصه مدیریتی و عملگرایی از خود کارنامه خوبی برجای گذاشته باشند. عدهای از تحلیلگران سیاسی از دولت او به عنوان دولت جوان انقلابی نام میبرند.
همه این مسائل روی کاغذ نوشته شده ولی آنچه در این بین از اهمیت زیادی برخوردار است، استفاده از وزیران کاربلد و مدیران توانمندی است که توانایی آن را داشته باشند تا وضع موجود در اقتصاد کشور و جامعه را تغییر دهند.
گفتمان دولتهای روی کار آمده در جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون، هیچ گاه به طور کامل با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی تطابق نداشته است. ضعفهای اندیشهای و اجرایی دولتهای مختلف، به مرور زمان سبب ایجاد خلل در کارآمدی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام شدهاند.
در گزارش پیش رو درباره اینکه ویژگی مدیرانی که باید عهدهدار مسئولیت در دولت سیزدهم شده تا در نهایت موجبات رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم شوند را از دیدگاه رهبر معظم انقلاب مورد بررسی قرار دادیم که این خصوصیات مورد توجه مدیران و وزیران دولت رئیسی قرار گیرد.
۱. گفتمان انقلاب و عدالتخواهی
مهمترین مجموعه مؤثر در تولید و بازتولید گفتمان انقلاب اسلامی و انقلابیگری، دولت است. دولت با توجه به آنکه از بیشترین قدرت در سطح جامعه برخوردار است، بیش از هر مجموعه دیگر رسالت فراگیرسازی گفتمان انقلابیگری را بر عهده دارد و باید تلاش کند شعارهای انقلاب و ارزشهای آن را در افکار عمومی پمپاژ کند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت نهم ویژگی مثبت این دولت را چنین برشمردند: «شعار و گفتمان کلی این دولت است که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهای انقلاب است؛ این خیلی چیز باارزشی است. این را هیچکس نمیتواند ندیده بگیرد. هر دلبسته به انقلاب، این را قدر میداند؛ هر کسی که پیشرفت کشور را با هدایت انقلاب و با کارگردانی انقلاب تصور میکند، باید این را قدر بداند. عدالتخواهی در این دولت پررنگ شد. شعار عدالتخواهی به صورت جدی بر روحیه مسئولان، دولتمردان و برنامهها، پرتو افکند. استکبارستیزی ـ که معنای ویژه انقلابی خودش را دارد ـ در این دولت تشخص و تمیز پیدا کرد.»(۲/۶/۱۳۸۹)
۲. دولت اسلامی؛ دولتی کارآمد
کارآمدی را میتوان مهمترین شاخص دولت اسلامی دانست. سنجش کارآمدی به دان معنا که دولت برای تحقق اهدافی طرحریزی شده است و فلسفه وجودی آن دستیابی به آن اهداف است، لذا دولتی دولت اسلامی و انقلابی است که هر چه بیشتر توانسته باشد اهداف مدنظر را محقق ساخته و به عبارتی دیگر کارآمدی خود را در عمل به اثبات رساند. وگرنه ناکارآمدی دولت را در سراشیبی بحران مشروعیت قرار داده و حاصل آن اعتبارزدایی از دولت خواهد بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند : «آنچه که برای مردم در این انتخابات و همهی گزینشهای ملی و انتخاباتها مهم است، این است که سطح کارآمدی نظام روز به روز ارتقا پیدا کند؛ این اساس مسئله است. اگر مردم دنبال رئیسجمهور یا دنبال نمایندهی مجلس میگردند یا دنبال دیگر کسانی هستند که میخواهند آنها را با انتخاب تعیین کنند، در پی آن هستند که انسانهای کارآمدی را بر اریکهی مسئولیت بنشانند تا آنها بتوانند سطح کارآمدی نظام را افزایش بدهند و مشکلات مادی و معنوی مردم را حل کنند؛ این خواست مردم است.» (۲۴/۸/۸۳)
۳. پایبندی به قانون و قانونگرایی
قانون یکی از مهمترین تضمین کنندگان کارآمدی است، چرا که دولت کارآمدی از درون ساختار و نظام سیاسی بیرون میآید که همه اهداف و کارویژه های نهادهای خود را قانونی کرده است. لذا دولت راه موفقیت و دستیابی به اهداف و مقاصد خود را از طریق قوانین مدون دنبال میکند. عدم پایبندی دولت به مثابه مهمترین بازیگران صحنه اجتماع به قانون، موجب ترغیب جامعه به آشفتگی و ناامن سازی اجتماعی خواهد شد که همین امر خود عامل مهمی در ناکارآمدساز دولت خواهد بود.
رهبر انقلاب پایبند نبودن به قانون در برخی موارد را یکی از ضعفهای دولت دانستند و فرمودند: «یکی مسئله رعایت قوانین است. قانون را اهمیت بدهید. قانون ـ وقتی که با سازوکار قانون اساسی پیش رفت ـ حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتی فراهم کنند که آن قانون عوض بشودـ با طرحهایی که در مجلس میآید، با لوایحی که دولت میدهد، با تصمیمسازیهایی که در بخشهای مختلف انجام میگیردـ عیبی ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامی که قانون، قانون است، حتماً بایستی به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود. من این را تأکید میکنم. در بخشهای مختلف همینجور است. ممکن است یک چیزی را شما معتقد باشید که روال قانونیاش درست طی نشده، یا متصدی این کار قوه مجریه نیست؛ وقتی که قانون مجلسـ با همان سازوکار قانون اساسیـ به دولت ابلاغ شد، قوه مجریه باید آن را قانون بداند. حالا اگر چنانچه ضعف یا چیز دیگری وجود دارد، عواملِ دیگری وجود دارد که اگر قانون مشکلاتی دارد، بایستی آن را از بین ببرند؛ چه در خود مجلس، چه در شورای نگهبان و از این قبیل. به قانون اهمیت بدهید.» (۲/۶/۸۹)
۴. روحیه خدمتگزاری و جوانگرایی
یکی از مسائلی که در سال های اخیر همواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته، داشتن روحیه جوانی برای مدیران است. مدیری که از روحیه جوانی و خدمت برخوردار باشد برای رسیدگی به امورات کشور و حل مشکل مردم، ساعت و وقت نمی شناسند. روحیه جوانی، البته سن و سال نمی شناسد، گاهی یک مدیر ۵۰ ساله هم از روحیه و ویژگی های جوانی برخوردار است. گاهی ممکن است به اشتباه اینگونه برداشت شود که منظور از تشکیل دولت جوان حزب اللهی، دولتی است که مدیران و مسئولان آن دارای سن خاصی باشند.
رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرمودند: «من البتّه -همچنانکه قبلاً هم در سال گذشته تأکید کردم و مکرّر هم گفتهام- به دولت جوان و حزباللهی معتقدم و به آن امیدوارم و البتّه دولت جوان صرفاً به معنای این نیست که باید یک رئیسدولت جوان، آن هم مثلاً جوان به معنای ۳۲ ساله داشته باشد؛ نه، دولت جوان، [یعنی] یک دولت سرِ پا و بانشاط و آمادهای که در سنینی باشد که بتواند تلاش کند و کار بکند و خسته و از کارافتاده نباشد؛ منظور این است. بعضیها تا سنین بالا هم به یک معنا جوانند؛ حالا همین شهید عزیزی که شما از او اسم بردید - شهید سلیمانی، و بنده شب و روز به یاد او هستم - شصت و چند سال سنّش بود، ایشان که خیلی جوان نبود؛ اگر دَه سال دیگر هم زنده میماند و بنده زنده میماندم و بنا بود که من مشخّص بکنم، او را در همین جا نگه میداشتم، یعنی کنار نمیگذاشتم او را که جوان هم نبود. بنابراین بعضی اوقات افرادی که در سنین جوانی هم نیستند، کارهای جوانانه خوبی را میتوانند انجام بدهند. به هر حال به نظر من علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزباللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راههای دشوار عبور بدهد.»
۵. حمایت از محرومان و مظلومان
یکی از مبانی اساسی و ارزشهای اساسی نظام اسلامی عبارت است از حمایت از محرومان. یکی دیگر حمایت از مظلومان است در هر نقطه عالم. اینها ارزشهای اساسی انقلاب است؛ از اینها نمی شود صرفِنظر کرد. اگر کسی، کسانی یا جریانی نسبت به محرومین بیتفاوت باشد، یا نسبت به مظلومان عالم بیتفاوت باشد، این شاخص در او وجود ندارد.
۶. استقلال اقتصادی و فرهنگی
رهبر انقلاب درخصوص استقلال همه جانبه ایران اسلامی فرمودند: «استقلال اقتصادی مهم است، [امّا] استقلال فرهنگی به اعتقاد بنده از همه اینها مهمتر است. استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه مقابل استقلال فرهنگی است. امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار می کند؛ همین مسئله مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، اینها همه ابزارهایی هستند برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور.
استقلال اقتصادی هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی است. ببینید، آنها خودشان -آمریکاییها- در همین قضایای بعد از مذاکرات هستهای گفتند معامله هستهای باید موجب بشود که اقتصاد ایران در اقتصاد جامعهی جهانی ادغام بشود؛ ادغام! ادغام یعنی چه؟ اقتصاد جامعهی جهانی چیست؟ آیا اقتصاد جامعه جهانی یک نظم عادلانه و منطقی و عقلائی است؟ ابدا. اقتصادی که نقشه آن را جامعه جهانی کشیده است و مظاهر گوناگون آن در همه دنیا گسترده است، عبارت است از نقشهای و نظامی که سرمایهداران عمدتاً صهیونیستی و بعضاً غیر صهیونیستی برای تصرّف منابع مالی همه دنیا طراحی کردهاند. این نظم جامعه جهانی و اقتصاد جهانی است. اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است.«
۷. شناسایی دشمن و توجه به توطئهها
حسّاسیّت در برابر دشمن. دشمن را بشناسیم، در برابر حرکات دشمن حسّاسیّت داشته باشیم. نقطه مقابل یکی این است که بعضی اصل دشمن را انکار میکنند. وقتی ما میگوییم دشمن داریم، میگویند «آقا، شما دچار توهّمید؛ توهّم توطئه». خود این مطرح کردن توهّم توطئه، بهنظر ما یک توطئه است؛ برای اینکه حسّاسیّتها را کم کنند [میگویند]: «آقا، دشمن چیست، کدام دشمنی؟» واضحترین چیزها را انکار میکنند. میگوییم آمریکا دشمن انقلاب است، ذات نظام سلطه اقتضا میکند که با نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی دشمن باشد؛ منافعشان ۱۸۰ درجه با یکدیگر اختلاف دارد. نظام سلطه اهل خیانت است، اهل جنگافروزی است، اهل ایجاد و سازماندهی گروههای تروریست است، اهل سرکوب کردن گروههای آزادیخواه است، اهل فشار آوردن بر مظلومین -مثل فلسطین و امثال فلسطین- است؛ این طبیعت نظام سلطه است.
۸. توجه به مراکز علمی و دانشگاهی
یکی از مواردی که مسئولان باید به آن توجه جدی کنند، استفاده از ظرفیت دانشگاهیان و مراکز علمی و دانشگاهی برای حل مشکلات است. مسئولی که بتواند از این ظرفیت که متاسفانه در بسیاری از دولت ها به آن بی توجهی شده، استفاده کند، قطعا می تواند کارنامه درخشانی را از خود به جای بگذارد.
مقام معظم رهبری همواره به دانشگاه و دانشگاهیان نگاه ویژه ای داشته اند و بارها از قشر دانشگاهی خواسته اند برای حل مسائل به مسئولان کمک کنند.
بر همین اساس مسئولی که بتواند از این ظرفیت عظیم بهره ببرد می تواند بسیاری از مشکلات را از میان بردارد.
مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید و جامعه دانشگاهی تاکید می کنند: «مشکلات امروز و فردای کشور باید عالمانه حل شود، زیرا مواجهه غیرعلمی و غیرمدبرانه با مشکلات موجب پیچیده و افزون شدن آنها خواهد شد.» بر همین اساس مسئولان برای حل عالمانه مسائل نیاز است تا از اساتید، متخصصان و دانشگاهیان کمک بگیرند.
گزارش از مسلم خلخال