به گزارش سرویس صنفی - آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در این چند روز که ماجرای خوزستان بالا گرفته و تعطیلات ۶ روزه تهران خیلی از خبرها را تحت تاثیر قرار داده، اما بازهم خبر افزایش ظرفیت دوره های پزشکی صدای «عده ای» را درآورده!
اخیرا شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه وزارت بهداشت را ملزم کرده است با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در سه رشته مهم پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی، بخشی از این ظرفیت را به پذیرش از دانش آموختگان دوره کارشناسی اختصاص دهد.
همین موضوع مجددا بحث کمبود یا اضافه بودن پزشک ها مورد بررسی قرار گرفته است. موافقین و مخالفین استدلال های خود را دارند، موافقین معتقد هستند که الان در کشور کمبود پزشک وجود دارد و افراد مخالف، به واسطه همین کمبود دارای یک رانت بزرگی در این حوزه شده اند. روزنامه فرهیختگان اخیرا در گزارشی آماری به این موضوع پرداخته است.
با اینکه آمار دقیقی از پزشکان فعال کشور در دسترس نیست، اما با محاسباتی میتوان به حدود این عدد دست یافت که چیزی حدود 98هزار پزشک است. همچنین با توجه به جمعیت ایران که حدود 84.5 میلیون نفر است، سرانه پزشک کشور چیزی حدود 11.7پزشک به ازای هر 10هزار نفر برآورد میشود که سهم پزشکان متخصص تنها 5.7پزشک به ازای هر 10هزار نفر و باقی سهم پزشکان عمومی است. اما نکتهای که باید توجه داشت آن است که 34درصد کل پزشکان کشور و 45درصد پزشکان متخصص در شهر تهران حضور دارند، درحالیکه تهران دارای 11درصد جمعیت کشور است. این نشاندهنده آن است که سرانه پزشک کشور خصوصا برای پزشک متخصص بسیار پایینتر از این مقدار است. به این صورت که بیشاز 50درصد جمعیت کشور با سرانهای کمتر از 5 گذران زندگی میکنند. اما این سوال مطرح است که آیا همین سرانه 11.7 پزشک به ازای هر 10هزار نفر در کشور کم است یا تعداد پزشکان مناسب است و تنها در توزیع پزشک در کشور ضعف وجود دارد؟ در جواب آن باید گفت با نگاهی گذرا به سرانه پزشکان در کشورهای مختلف جهان و منطقه میتوان تفاوت آشکار بین سرانه ایران و آنان را دید.
مقایسه سرانه پزشک ایران و کشورهای منطقه
همانطور که مشاهده شد، جایگاه ایران در نمودار از بسیاری از کشورهای جهان پایینتر است و این مساله بین کشورهای منطقه بیشتر به چشم میخورد تا جاییکه ایران بین این کشورها در جایگاه بیستم از بیستوهفت کشور آسیای میانه و آسیای غرب قرار دارد.
قابلتوجه آنکه وضعیت سرانه پزشک متخصص از این هم فاجعهبارتر است. بهطوریکه از سرانه کشورمان یکچهارم کشور مغولستان است و نام کشورمان بعد از ارمنستان و عربستان سعودی به چشم میخورد.
علاوهبر این، سرانه دندانپزشک در کشورمان چیزی حدود 3.29دندانپزشک به ازای هر 10هزار نفر است. در این حوزه هم کشورمان از جایگاه مناسبی در جهان برخوردار نیست و پایینتر از کشورهایی چون لبنان و قزاقستان قرار دارد. کمبود دندانپزشک در شهرهایی چون تهران نیز قابللمس است و حتی پایتختنشینان در دسترسی به دندانپزشک با مشکل روبهرو هستند.
اما فارغ از پایین بودن سرانه پزشک کشورمان نسبت به دیگر کشورها و تعداد کم پزشک در کشور، دسترسی همه مناطق کشور به پزشک یکسان نیست و این سرانه را نمیتوان به تمام کشور تعمیم داد. لذا پراکندگی پزشکان در سطح کشور خود عامل دیگری است که نیاز کشور را به پزشک بیش از پیش نمایان میکند.
سرانه پزشک در ایران بسیار پایینتر از کشورهای پیشرفته
با نگاهی گذرا به سرانه پزشک کشورهای جهان در سایت سازمان جهانی بهداشت(WHO) میتوان دریافت وضعیت کشورمان در مقایسه با دیگر کشورهای جهان اسفناک است. سرانه پزشک در کشورمان 11.7پزشک به ازای هر 10هزار نفر است، درحالیکه اکثر کشورهای اروپایی سرانهای بین 30 تا 50 دارند. همانطور که مشاهده میشود، سرانه ایران از کشورهایی همچون استونی و بلغارستان بسیار پایینتر است.
همچنین در نمودار زیر میتوان مقایسه سرانه پزشک ایران و کشورهایی با درآمد ناخالص ملی (GDP) را مشاهده کرد. نمودار زیر نشان میدهد سرانه کشورهایی چون بوسنی و مقدونیه نیز از ایران وضعیت بهتری دارد.
وضعیت کشورمان در سرانه پزشک متخصص نیز مانند سرانه کل پزشکان خوب نیست و با سرانه 5.9پزشک متخصص به ازای هر 10هزار نفر در کشور پایینتر از شمار زیادی از کشورهاست. همانطور که در نمودار قابلمشاهده است، سرانه پزشک متخصص در کشورهای اروپایی بین 20 تا 50 پزشک است.
پراکندگی کشوری پزشکان
همانطور که قابل پیشبینی است، پراکندگی پزشکان در کشور یکسان نیست و برخی مناطق از پزشکان بیشتری برخوردار هستند. لکن بسیاری از مناطق سرانه پزشکی بسیار پایینی دارند. بهطور مثال 34درصد کل پزشکان کشور و 45درصد پزشکان متخصص در شهر تهران با 11درصد جمعیت کشور مشغول طبابت هستند اما در استان سیستانوبلوچستان سرانه پزشک کمی بیشتر از 6 پزشک به ازای هر 10هزار نفر است.
همانطور که مشهود است، سرانه شهر تهران بسیار بیشتر از دیگر شهرهای کشور است و نشان از آن است که پایتختنشینان دسترسی بهتر و راحتتری به پزشک عمومی و متخصص دارند. همچنین از نمودار زیر میتوان دریافت که حدود نیمی از جمعیت کشور در دسترسی به پزشک متخصص با مشکل شدید مواجهند و تنها 2.4پزشک به ازای هر 10هزار نفر از آنان وجود دارد.
همچنین نکتهای که قابلتوجه است اینکه وجود دانشگاه علومپزشکی در شهرها باعث شده است دسترسی مردم به پزشک در آن شهر نسبت به شهر مشابه بدون دانشگاه علومپزشکی بهتر و مناسبتر باشد.
پراکندگی سنی پزشکان
یکی از جنبههای بررسی مساله کمبود پزشک که کمک به آیندهاندیشی در این حوزه میکند، بحث پراکندگی سنی پزشکان کشور است. با توجه به افزایش جمعیت سالمندان کشور در 20-10 سال آینده بیشک نیاز کشور به پزشک افزایش مییابد. همچنین باید توجه داشت در همین بازه زمانی بیش از 50 هزار نفر از پزشکان فعلی از چرخه خدمت خارج میشوند.
با نگاهی گذرا به این نمودار میتوان فهمید اکثر پزشکانی که امروزه درحال ارائه خدمت هستند، پزشکانی در سنین 60-45 سال را تشکیل میدهند. پزشکانی که با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمید فارغالتحصیلان سالهای ابتدای انقلاب و دهه 60 هستند که اکنون در آستانه بازنشستگی قرار دارند.
آثار و آسیبهای کمبود پزشک در کشور
کمبود پزشک در کشور آثار و آسیبهای فراوانی در پی خواهد داشت که به اختصار به چند مورد از آنها میپردازیم.
فشار کاری کادر درمان در مناطق محروم
کمبود پزشک در مناطق مختلف، خصوصا مناطق محروم، باعث میشود پزشکان تعداد مراجعان بسیار زیادی داشته باشند. این مساله باعث میشود پزشک مجبور باشد تا 60 بیمار در روز ویزیت کند و باعث تحمیل فشار کاری فراتر از توان به پزشکان میشود که حاصل آن فرسودگی همین تعداد پزشک محدود در این مناطق است.
تاخیر در شروع سیکل درمان
یکی دیگر از آسیبهای کمبود پزشک آن است که بهدلیل تعداد بالای مراجعان به پزشکان، نوبتدهی برای چند ماه آینده است.
افزایش خطاهای پزشکی
بیمارانی که برای درمان درد خود به پزشک مراجعه میکنند؛ اما سهوا دردی به دردهایشان اضافه میشود. تحمیل بیش از حد فشار کاری بر پزشکان و خستگی دائمی آنها احتمال وقوع خطاهای پزشکی را بالا میبرد که این مساله نیز میتواند جان بیماران را بیشتر به خطر بیندازد.
کاهش کیفیت ارائه خدمات
میانگین زمان ویزیت در کشورهای مختلف تفاوت چشمگیری با کشورمان دارد که در نمودار زیر نیز مشهود است. با وجود آنکه طبق قانون در کشورمان حداقل زمان ویزیت برای پزشک عمومی، متخصص و فوقتخصص به ترتیب 15، 20، 25 دقیقه است اما در واقعیت بهدلیل کمبود پزشک و حجم کاری زیاد پزشکان و تعداد زیاد مراجعان، میانگین زمان ویزیت پزشک در کشور ایران به زیر 5 دقیقه رسیده است. کم بودن زمان ویزیت پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت؛ که به عدم تشخیص بیماری یا تشخیص اشتباه بیماری، عدم اطلاع از تاریخچه پزشکی بیمار، تجویز اشتباه و اختلالات دارویی میتوان اشاره کرد.
سفر درمانی و شیوع بیماری
اگر از کنار بیمارستانهای بزرگ شهرهایی مثل تهران گذر کرده باشید، قطعا همراهان بیمار را مشاهده کردهاید که در ماشین یا چادر گذران شب و روز میکنند و مجبور به خیابانخوابی کنار بیمارستانها شدهاند. مسالهای که در عدم دسترسی مناسب به پزشک و کمبود پزشک ریشه دارد و آنان را مجبور به سفر به شهرها با فاصله چند صد کیلومتر و بعضا در استانهای مرزی به کشورهای دیگر میکند.
کنکور
یکی از نقاطعطف زندگی نوجوانان و جوانان کشور، کنکور است. سالیانه بیش از 600 هزار نفر در کنکور رشته تجربی با آرزوی قبولی در رشته پزشکی شرکت میکنند. اما شرایط بهگونهای است که کمتر از یک درصد داوطلبان به مراد خود میرسند و این رقابت را بین دانشآموزان بسیار سخت میکند. عدم قبولی در رشته مطلوب، آسیبهای فراوانی را برای دانشآموزان بههمراه دارد. بااینحال هرساله چندصد هزار نفر از داوطلبان به انتظار کنکور سال بعد، پشت کنکور میمانند.
عدم قبولی در کنکور سراسری پیامدهای بسیار ناگواری برای جوانان کشور دارد؛ ازجمله سرخوردگی دانشآموزان، اتلاف عمر یکساله خود در انتظار کنکور سال بعد، ورود دیرتر به بازار کار و سرمایه و تاخیر در تشکیل زندگی و رخداد بحرانهای جمعیتی تابعه. با افزایش ظرفیت پزشکی در دانشگاهها میتوان از ایندست مسائل پیشگیری کرد.
پذیرش محدود دانشگاهها، علت اصلی بروز کمبود پزشک
ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی مهمترین عامل در تعیین سرانه در درازمدت است. بهرغم سرانه بسیار پایین پزشک در ایران در مقایسه با کشورهایی همچون استرالیا، فرانسه، آلمان و انگلستان هماکنون سرانه پذیرش دانشجوی پزشکی در ایران هم در مقایسه با این کشورها پایینتر است. جالب آنکه پذیرش رشته پزشکی از سال 73 تا 83 با توجیه اشباع بودن جامعه از پزشک روند کاهشی داشته است. ظرفیت پزشکی نیز طی پنج سال اخیر تقریبا ثابت مانده است. همانطور که اشاره شد، متوسط سرانه پزشک در کشورهای پیشرو حدود 30پزشک به ازای هر 10هزار نفر است. با ادامه روند فعلی پذیرش دانشجویان پزشکی (6500 نفر در سال)، رسیدن به وضعیت مطلوب بیش از 30سال به طول میانجامد. ضمن اینکه در دهههای آینده جمعیت سالخورده کشور و به تبع آن نیاز به خدمات درمانی افزایش قابلتوجهی خواهد داشت. قریببهاتفاق داوطلبان گروه تجربی به امید رسیدن به ردای پزشکی دست به انتخاب این گروه میزنند، حال آنکه بنابر اعلام مسئولان، تنها حدود یک درصد از آنان به هدف خود میرسند. لذا نیاز است بازنگری جدی و اساسی در پذیرش رشته پزشکی در دانشگاهها داشته باشیم.
پذیرش دانشجوی پزشکی در سالهای اخیر
روند پذیرش دانشگاهها از کنکور سراسری در رشته پزشکی فراز و نشیب بسیاری از سالهای بعد انقلاب داشته است. در سالهای ابتدایی با توجه به خروج پزشکان هندی از کشور و تشدید نیاز کشور به پزشک، ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در سالهای ابتدایی دهه 60 افزایش یافت.
اما پس از مدتی و با روی کار آمدن دولت سازندگی، روند نزولی پذیرش دانشجوی پزشکی آغاز شد. بهطوریکه در سالهای 84-80 که دکتر پزشکیان متولی وزارت بهداشت بود، این میزان به حداقل رسید. اگر ظرفیت دانشگاهها در آن سالها آنقدر کم نبود، امروز شاهد تعداد بسیار بیشتری از پزشکان جوان 40-35 ساله در کشور بودیم. نکته دیگر که در نمودار قابلمشاهده است آنکه علیرغم توسعه گسترده زیرساختهای نظام سلامت پذیرش سالهای اخیر تفاوت چندانی با 30 سال پیش ندارد. بهطوریکه سال 67 با 27 دانشکده پزشکی و 82هزار تخت بیمارستانی، 4640دانشجوی پزشکی پذیرش داشتیم و سال 90 نیز با 50دانشکده پزشکی و 130هزار تخت بیمارستانی، 4638نفر پذیرش دانشگاهها در رشته پزشکی بوده است. بهعبارت دیگر با دوبرابر شدن امکانات و زیرساختها ظرفیت آموزش پزشک کشور ثابت مانده است.
افزایش پذیرش دانشجویان تعهدی
دانشجویان تعهدی دانشجویانی هستند که در ابتدای پذیرش خود در دانشگاه، متعهد میشوند سهبرابر طول تحصیل خود را در مناطق محروم مشغول خدمترسانی به مردم آن مناطق شوند. طبق قانون (قانون اصلاح بند(3) ماده واحده قانون برقراری عدالت آموزشی در پذیرش دانشجو در دوره تحصیلات تکمیلی و تخصصی) وزارت بهداشت 30درصد ورودیهای رشتههای پزشکی عمومی، دستیاری تخصصی پزشکی را از طریق این دانشجویان پذیرش کند. قانونی که هیچگاه اجرایی نشد. با نگاهی گذرا به روند پذیرش دانشجویان پزشکی کنکورهای سراسری سالهای اخیر میتوان دریافت که این میزان هیچگاه به 30درصد نرسید و در بهترین حالت خود به 18درصد در سال 94 رسید.
اجرایی شدن این قانون بهطور مستقیم در رفع محرومیت مناطق محروم در حوزه بهداشت و درمان اثر خواهد داشت؛ چراکه استقرار تماموقت پزشک در این مناطق به مدت حداقل 21 سال، از نتایج این قانون خواهد بود.