به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مدیریت بدن چیست؟ بدن و آراستگی آن همیشه مورد توجه انسان ها قرار داشته و بر حسب فرهنگ های مختلف میزان پرداختن به آن متفاوت بوده است. بدن انسان و نوع توجه به آن به عنوان موضوعی مهم در سال های اخیر مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی واقع شده است.
با تغییر معنا و مفهوم زیبایی از شکل سنتی آن با تاکید بر زیبایی های طبیعی و ذاتی به سمت تعریفی مبتنی بر قابل تغییر بودن شکل و ظاهر بدن متناسب با معیارهای جدید، نمای ظاهری بدن از اهمیت ویژه ای برخوردار شده ودرخواست و تمایل افراد جهت به روز کردن ابعاد مختلف بدن در جهت معیارهای پذیرفته شده در جامعه رو به فزونی است. در دنیای امروز با رشد فناوری های رسانه ای و اطلاعاتی و تحت تاثیر قرار گرفتن فرهنگ های مختلف از فرایند جهانی شدن، شاهد تغییر اساسی در الگوهای خودآرایی و زیبایی در جوامع هستیم و مسلما جامعه ما نیز به دور از این تاثیرات وتغییر و تحولات نبوده است.
در این میان با در نظر گرفتن این نکته که توجه به معیارهای زیبایی ارتباط مستقیمی با مسئله جنسیت دارد، لذا توجه زنان در این مقوله بیشتر بوده و به نوعی درگیری بیشتری در این زمینه دارند ،هر چند که به مرور زمان و با تغییر الگوهای زیبایی برای هر دو جنس ، امروزه شاهد توجه بیش از اندازه مردان جوان نیز در زمینه زیبایی و مدیریت بدن هستیم. بنابراین بر اساس اهمیت مسئله، و با توجه به ارتباط بدن با زمینه های اجتماعی و فرهنگی، این پرسش مطرح میگردد که چه عواملی در جهت توجه به مدیریت بدن موثر هستند و این موضوع چه تاثیراتی در سبک و روش زندگی افراد و به خصوص زنان دارد؟
رسانه ها نمونه های آرمانی زیبایی را گسترش میدهند
امروزه بدن و تغییرات آن متناسب با الگوهای رایج زیبایی و مورد پذیرش جامعه که رسانه های جمعی مبلغ آن هستند، توسط جوانان و به طور خاص زنان مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بسیاری از رسانه ها با تاکید ویژه بر نمونه آرمانی به گسترش الگوهای جدیدی از زیبایی میپردازند و فرد را در تقابل واقعیت موجود از بدن خود در برابر نمونه ارائه شده قرار میدهند که در صورت مغایرت آن باعث بوجود آمدن عدم رضایت فرد از بدن و نگرش های منفی نسبت به آن میشوند. از آنجاییکه در نظر افراد نزدیک شدن به این الگوبه نوعی موجب کسب منزلت در جامعه میگردد و در واقع ظاهر افراد زمینه پذیرش اجتماعی آنها را فراهم می آورد لذا افراد گاهی برای به دست آوردن و نزدیک شدن به این نمونه آرمانی و مورد قبول جامعه هرگونه هزینه ای را حتی به ازاء از دست دادن سلامت جسمی تقبل مینمایند.
اعتقادات مذهبی و رشد معنوی نیز از دیگر مواردیست که بر میزان گرایش به مدیریت بدن تاثیرگذار است .عمدتا افراد معتقد با اولویت به ارزش های دینی و اخلاقی توجه و مدیریت کمتری بر ابعاد ظاهری بدن خود اعمال میکنند.همچنین تاثیر گروه های مرجع نیز برتمایل افراد به مدیریت بدن بسیار چشمگیر میباشد.نگرش خانواده،اقوام و دوستان نقش موثری در جهت شکل گیری نگاه فرد به مقوله مدیریت بدن دارد.
از دیگر سو با تغییر ارزش ها و نگرش ها در جوامع وتوجه بیش از اندازه به ظواهر شاهد آن هستیم که در برخی موارد افراد به خصوص زنان برای تصدی و کسب برخی مشاغل بر اساس زیبایی های ظاهری مورد قضاوت قرار میگیرند .همین امر باعث میشود که برخی از زنان تصور نمایند زیبایی های ظاهری میتواند آنها را در رسیدن به اهداف اجتماعی و اقتصادی شان یاری رساند.
علاوه بر موارد یاد شده، عوامل دیگری نیز در جهت تمایل افراد و پرداختن انان به مدیریت بدن دخیل هستند که از آن جمله میتوان به مصرف تحصیلات،سن،سرمایه فرهنگی، وضعیت اشتغال،اهمیت و ارزش سلامتی ، مدگرایی و..... اشاره نمود.
تغییر در سبک زندگی زنان
مدیریت بدن و تغییر در سبک زندگی زنان به یکی از دغدغه های مهم برخی از افراد تبدیل گشته است. از آنجایی که زنان به جهت حساسیت بیشتر نسبت به مقوله زیبایی درگیری بیشتری با این موضوع دارند، لذا هماهنگ نبودن با ارزش های مورد قبول جامعه بر حسب معیارهای زیبایی باعث پیامدهایی چون افسردگی، انزوا، پریشانی و ناکامی می شود و همچنین موجب روی آوردن به رفتارهایی افراطی و انتخاب سبک زندگی خاصی میگردد که نتایج ناگواری نیز به همراه دارد. نمونه این افراد زنانی هستند که به بهای از دست دادن یا به خطر افتادن سلامتی با رعایت رژیم های غذایی سخت و طاقت فرسا یا عمل های جراحی زیبایی غیر ضروری اقدام به شکل دادن بدن خود مطابق الگو و نمونه آرمانی میکنند. در این مسیر،رسانه های گروهی نقش مهمی در القا و ایجاد فشارهای اجتماعی مبنی بر تحمیل الگوی آرمانی از بدن دارند و تغییر در نیازها، رفتارها و سبک زندگی و نگرش های زنان جهت دستیابی به ارزش های رایج را موجب میگردند.
مدیریت بدن و مصرف گرایی
یکی از مواردی که در خصوص موضوع مدیریت بدن مدنظر قرار میگیرد توجه به ابعاد خاصی بدن از نظر وضعیت ظاهری، آرایشی و پوششی میباشد. استفاده بیش از پیش از اقلام مصرفی اعم از انواع البسه مد روز و مواد آرایشی و بهداشتی باعث شکل گیری نوعی از فرهنگ مصرفی در بین افراد جامعه میگردد و پیامدهای منفی اقتصادی زیادی را نیز بر خانواده ها تحمیل مینماید. انجام جراحی های غیر ضروری زیبایی نیز از دیگر مواردی است که فشار اقتصادی مضاعفی را بر خانواده و افراد وارد مینماید.
باید در نظر داشت که توجه و گرایش به مدیریت بدن بر اساس اهداف مختلفی انجام میگیرد. رسانه های جمعی با ارائه الگوها و نمونه های آرمانی از بدن هم موجب تغییر در نگرش ها و ارزش های افراد در جوامع میشوند و هم سبک زندگی متفاوتی را برای افراد رقم میزنند که مصرف گرایی یکی از مهمترین ابعاد آن می باشد. فشار اجتماعی رسانه ها مبنی بر تحمیل مدل ها و الگوهای خاص باعث میشودکه افرادی که به لحاظ اقتصادی و اجتماعی توانایی دستیابی به چنین معیارهایی را نداشته باشند دچار مشکلات روحی، وسواس و عدم اعتماد به نفس شوند و با انتخاب روش های غیر معقول در دستیابی به بدن ایده آل چون گنجاندن رژیم های غذایی سخت و طاقت فرسا در برنامه روزانه خود سعی در رسیدن به اهداف خود کنند وزیبایی را به جای سلامتی در الویت برنامه های خود قرار دهند. لذا توجه به پیامدهای منفی تمایل افراط گونه به مدیریت بدن به خصوص در بین زنان و تاثیر سوء آن بر فرهنگ و هنجارهای جامعه از دیگر دلایل ضرورت پرداختن به آن می باشد.