به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ غلامعلی حداد عادل عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در آیین بزرگداشت روز «وحدت حوزه و دانشگاه» که به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها برگزار شد، گفت: شعار وحدت حوزه و دانشگاه از شعارهای راهبردی و اساسی انقلاب بوده، یعنی مربوط به یک موقعیت، زمان و مکان خاص که کهنه شود، نیست و هر چقدر هم زمان می گذرد ما بر اهمیت آن بیشتر پی می بریم.
وی تاکید کرد: مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه صرفا این نیست که دانشگاهیان و حوزویان با هم مهربان باشند، به هم احترام بگذارند، برنامه های مشترک برگزار کنند و... البته اینها خوب است، اما وحدت حوزه و دانشگاه پاسخی است به یک نظریه مهم دیگری که لازمه آن جدایی حوزه و دانشگاه است و آن نظریه سکولاریسم است یعنی جدایی دین از سیاست.
حدادعادل ادامه داد: اگر در یک کشور و جامعهای جدایی دین از سیاست حاکم باشد جدایی حوزه و دانشگاه دیگر یک امر طبیعی است. امروز آن نظریه ای که نظریه عمومی غرب در دوران مدرنیته است جدایی دین از سیاست است و از نظر تاریخی هم سقوط امپراتوری عثمانی در صد و سه سال پیش یعنی در سال ۱۹۱۸ میلادی، پایان دورانی است که در بین مسلمانان؛ حکومتی به نام دین مشروعیت به خودش بدهد. البته منظورم این نیست حکومت عثمانی یک حکومت بی عیب و ایراد بوده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: شکست امپراتوری عثمانی یعنی آغاز سکولاریزه کردن همه کشورهای اسلامی. از پایان اول جنگ جهانی به بعد هیچ دولتی دیگر با تسلط استعمار و غرب اجازه نداشته که از دین مشروعیتش را بگیرد و به دین اجازه بدهد در سیاست دخالت کند و شما می بینید در تمام تحولاتی که در مصر، ترکیه، ایران، افغانستان، غرب آسیا، خاورمیانه و... بوده یک الگوی واحد اجرا شده که در کشور ما هم رضاخان بود و تمام درگیری های رضاخان با حوزه و روحانیت به این نظریه برمیگردد.
حدادعادل گفت: سالهایی که ما در دانشگاه درس می خواندیم تفکر عمومی این بود که یک عده برای اداره دنیا به دانشگاه می آیند و دانشگاه هم آدم تربیت می کند برای اداره دنیا. یک عده هم برای آخرت هستند که اینها باید به حوزه بروند و دنیا و آخرت هم از هم جدا هستند و دین هم برای بحث های شخصی و فردی و برای رابطه قلبی انسان و خداست و اداره جامعه هم ربطی به دین ندارد و اصلاً دین برای یک واقعیتی به نام جامعه حکمی ندارد و این تصور و تفکری بود که اقتضائات آن جدایی حوزه و دانشگاه است.
وی تاکید کرد: بزرگترین خطر برای استکبار این است که مردم در کشورهای اسلامی از انقلاب اسلامی الگو بگیرند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: اصل پیروزی انقلاب اسلامی وحدت حوزه و دانشگاه بوده است. یکی از تفاوت تفاوت های ۱۵ خرداد ۴۲ با ۲۲ بهمن ۵۷ هم این است که در ۱۵ خرداد ۴۲ وحدت حوزه و دانشگاه حاصل نشد ولی در ۱۵ سال اتفاقاتی در دانشگاه رخ داد که دور دوم که امام به میدان آمد دانشگاه و دانشجو پای کار بودند. این اتفاق اگر در بقیه کشورهای اسلامی رخ دهد سلطه غرب بر جهان اسلام منتفی خواهد شد.
حدادعادل یادآور شد: تمام هم و غم و برنامه های غرب این است که حکومت دینی موفق نشود حالا شما در نظر بگیرید در این حدود چهل و سه سال چه کارهایی کردند تا این الگوی متولد شده که ضد سکولاریسم است و باور قطعی مسلم عمومی غرب را ابطال کند و غرب هم با تمام تلاش میخواهد کاری کند که این الگو موفق نشود از جنگ گرفته، تا تحریم اقتصادی و شایعه پراکنی و... همه اینها برای این است که بگویند حکومت دینی نمی تواند موفق شود.
وی گفت: برای ما و شما این وظیفه است که فکر کنیم چه کاری باید انجام دهیم که حکومت دینی موفق شود و .... و یک سلسله سوالاتی وجود دارد که باید به آن پاسخ داده شود.
حدادعادل تصریح کرد: امروز زمینههای وحدت حوزه دانشگاه بهتر از اول انقلاب است و این نتیجه مهاجرت معکوس دانشگاهیان به حوزه است. ما در دوره رضاخان شاهد مهاجرت از حوزه به دانشگاه هستیم اما در انقلاب این اتفاق افتاده که از عده ای هم درس دانشگاهی خواندن و بعد به حوزه رفتند.
وی گفت: الان یکی از مظاهر زمینه سازی های برای وحدت حوزه و دانشگاه انجمن های علمی تخصصی است.
