به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، قرار شد یکی از برادرها پیامی از مرحوم شهید نواب در این اجتماع بخواند. ظهر جمعه بود. هر کدام مأمور شدند یک دسته اعلامیه را در تمام محوطهی میدان در بین جمعیت پخش کنند. به فاصلهی سی یا چهل متر با یکدیگر، که در آن واحد بتوانند همهی اجتماع را و همهی میدان را پوشش دهند، ایستادند.اعلامیهها را زیر لباسهایشان پنهان کرده بودند و در نقاط تعیینشده مستقر شدند.
یکی دو نفر از اعضای جبهه صحبت و سخنرانی کردند، سپس پیام شهید نواب صفوی به وسیلهی فردی خوانده شد. در اجتماع جبههی ملی مردم کف میزدند، هورا میکشیدند که نمونهاش را هم زمان انقلاب، زمان بنیصدر، روز عاشورا در میدان آزادی دیدیم. آن فرد میگفت: من وقتی نام رهبر عظیمالشأن فدائیان اسلام را بردم شما به جای کف زدن صلوات بفرستید. مردم آن چنان صلواتی فرستادند که میشود گفت میدان را به لرزه درآوردند.
پیام شهید نواب هم مفصل نبود. اما تمام برنامهها را تحتالشعاع قرار داد... پیام خطاب به شاه و دربار بود و همه را تلویحاً تهدید کرده بود.... مردم این اعلامیهها را گرفتند تا یک ساعت بعد در سطح شهر تهران تا پنجاه تومان خرید و فروش میشد.
منبع این نوشته کتاب فدائیان اسلام در کلام یاران است.