به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مراسم گرامیداشت روز دانشجو با حضور سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور در دانشگاه تهران با شرکت دانشجویان و اعضای تشکل های دانشجویی برگزار شد. رئیسی در این برنامه ابتدا پای صحبت های دانشجویان نشست و انتقادات، پیشنهادات و مواضع دانشجویان را در مورد مسائل مختلف کشور شنید.
متن سخنرانی امیرحسین سیدرحیم زاده، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی مقابل رئیسی به شرح زیر است:
امروز، کشور درگیر بحرانی است که نشانههای آن از سه سال پیش نمایان شد. اگرچه آشوبهای سه ماه گذشته، به وضوح حاصل برنامهریزی و سازماندهی دشمن و فعالیت تمام عناصر خارجی و داخلی وابسته به اوست، اما نباید فراموش کرد که این وضعیت، بر بستر نارضایتی و بیاعتمادی عمومی شکل گرفته است که در چند نقطه کلیدی در چند سال گذشته، آشکار شد؛ بهعنوان مثال، پایینترین درصد مشارکت مردم در انتخاباتهای مجلس و ریاست جمهوری در سه سال گذشته رقم خورده است. این موضوع در کنار تداوم نادیده گرفتن و هیچ انگاشتن مطالبات مردم منجر به چنین وقایعی شده. سوال مهم اینجا اما این است که آیا حاکمیت و قوه مجریه متنبه شده است؟ آیا تغییرات به نفع مردم، گشایش فضای سیاسی و تقویت نمایندگی مردم در عرصههای مختلف در دستور کار قرار گرفته است یا خیر؟
اخیرا در سخنرانی گفته بودید که “اصلاح به معنای عقب نشینی نیست مهم آن است که کار و امور مردم چرخشی داشته باشد که مورد رضایت مردم قرار گیرد و بتواند کار را پیش ببرد و کارآمد باشد؛ این مهم است ” اما تداوم شیوه تقسیم دورهمی قدرت در دولت علی الخصوص در ماجرای معرفی وزیر راه و کار نشان داد که «مردم» «مردم» کردنهای شما چیزی جز یکسری حرف و سخنرانی نیست و وقتی زمان تقسیم قدرت فرا میرسد، بازار لابی بازان گرم است و نادیدهانگاشتن مردم مهمترین دستور کار دولت قرار میگیرد. مشکل این است عدهای نمیخواهند هیچ نارضایتی و اعتراضی را به رسمیت بشناسند. بابت همین مصادیق است که میگوییم هنوز پیام انتخابات 1400 را دریافت نکردهاید.
همه در دولت شما راه پیشرفت را یاد گرفتهاند؛ وعده سر خرمن بده و بعد هم بگو نشد. آن موقع که جناب مخبر در اوج بدقولیها و بحرانآفرینیهایش در ستاد اجرایی معاون اول شد، همه فهمیدند که راهش همین است. مهمترین پروژههای کشور دست ایشان است و به اذعان مطلعان، عمده آنها معطل تصمیم و عمل ایشان مانده. آیا قرار نیست ایشان عوض شوند و کسی که توان تشخیص و تصمیمگیری در مقاطع حساس کشور را دارد جای ایشان را بگیرد؟ وعده یک میلیون مسکن و اشتغال سالانه یادتان هست؟ چه مقدار از این وعده و وعیدها اجرائی شد؟ وزیر کار سابق هم نه برای بی تخصصیاش بلکه بخاطر عملکرد مثبتش برای کارگران تحت فشار قرار میگیرد. جز این است که پیام این اقدامات این است که بقیه بفهمند حق ندارند به نفع مردم و کارگران کار کنند؟ مشکل اصلی ما با روحانی و دولتش صرفا این نبود که چرا بنزین را گران میکند؛ بلکه این بود چرا هیچ ارزشی برای مردم قائل نیست و حتی با آن ها صحبت کند و از قبلش بگوید فلان بلا را میخواهم سرتان بیاورم؛ دقیقا کاری که شما با اینترنت کشور کردید. وقتی رای میخواستید از دوو میلیون فالوور پیج اینستاگرام خود میگفتید، بعد که رای آوردید حتی حاضر نشدید با مردم صحبت کنید که میخواهیم شیر اینترنت را ببندیم و با اعصاب و روانتان بازی کنیم.
دقیقا مساله اصلی کشور این است. مردمسالاری؟ جمهوریت؟ چه واژه های مهجور و غریبی که هرکه از راه رسید لگدی به آن زد و رفت؛ میخواهد رئیسی باشد یا روحانی. آقای رئیسی پیشرفت واقعی زمانی است که مردم و گروههای مختلفی که لزوما شبیه شما نیستند بتوانند حرف بزنند؛ بتوانند اعتراض کنند و از بالا تا پایین را امر به معروف و نهی از منکر کنند و اینها موثر افتد. این هم با کارهای نمایشی مثل معاونت مردمیسازی حل نمیشود. مردم حکومتی میخواهند که با حرف زدن و امر و نهی کردن در اداره امور مملکت سهیم باشند؛ همانگونه که در اصل 8 قانون اساسی این کشور این ظرفیت دیدهشدهاست. مگر نمیگویید دولت مردمی هستید؟ پس به این سوالات پاسخ دهید؛ راه اعتراض مردم به شما و وزرا و عملکردشان چیست؟ بگویید کارگران، معلمان، دانشجویان و سایر آحاد ملت چطور اعتراض کنند و چطور حرفشان به شما برسد که آن حرف شنیده شود و به کرسی بنشیند؟ صف اعتراض را به ما نشان دهید؛ سازوکاری برای حضور واقعی همه مردم در همه سطوح تصمیمگیری کشور فراهم آورید؛ آن هم نه فقط سازوکاری برای اعتراض، بلکه ساختاری برای به کرسی نشاندن حرفشان.
آقای رئیسی باید مردم را دید و شنید و همه باید در این زمینه برابر باشند؛ شاید در بیان شما هم این حرفهای خوب را تایید کنید اما در عمل حتی حاضر به شنیدن صدای عموم دانشجویان هم نیستید چه رسد به مردم. شما حتی حاضر نشدید در این سالن راهشان بدهید. این دیگر نوبر است که برای شرکت در یک جلسه دانشجویی، باید کد ملی و نام پدر را از حاضرین گرفت؛ آن هم فقط برای دانشجویان تشکلی. جمعیت قابل توجهی از دانشجویان که عضو هیچ تشکلی نیستند و انتقادات تندوتیز تری به شما داشتهباشند اساسا امکان حضور در این جلسه را ندارند.
تماد مردم به دولت کاهش پیدا کرده و این بر همه مبرهن است. خب چرا اینطور شده؟ نمیشود به مردم وعده داد و بعد گریخت؛ نمیشود ادعا کرد و گردن نگرفت. یکدور قولهایی که دادهاید را به یاد بیاورید. خبر دارید سکه ۱۷ میلیون و دلار ۳۶ هزار تومان شده است؟ میدانید چقدر سفره مردم را با تدابیرتان کوچک کردید؟ چه شد؟ فکر میکردید یک عده لیبرال های خود فروخته غربزده هستند که نمیگذارند کشور اصلاح شود و شما یکسری راه حلها دارید و اگر این عصای موسی را در بیاورید همه چیز اصلاح میشود. چه شد که حتی نتوانستید معاونتهای راهبردی بانک مرکزی و سازمان برنامه و وزارت نیرو و مسکن را هم عوض کنید؟! حتی رییس ناکارآمد شورای عالی امنیت ملی را هم. راستی از وعده یک میلیون مسکن و شغلتان چخبر؟ حضور پرتعداد شخصیتهای ضعیف و کوتاه قامت در مناصب و ردههای بالای دولتی امروز بر هر ناظر منصفی عیان است همچنین تناقضهای سیاست گذارانه در عرصههای اقتصادی مشهود شده است. ترکیب این تناقضها با مسئولین ضعیف است که اعتماد مردم را خدشه دار کرده؛ آقای رئیسی با این اوصاف هنوز نمیخواهید در دستورکار دولت بازنگری کنید؟
آقای مجری قانون اساسی، راهی جز برگرداندن مردم به صحنه ندارید. مردم دچار نانمایندگی شدهاند و کسی در بین مسئولین کشور ککش نگزیده است. اثری از تغییر دیده نمیشود و امیدها درحال ناامیدی است. راه حل، بازگشت به قانون اساسی به عنوان میثاق ملی تمامی ایرانیان است. عمل به نص قانون اساسی هم نیازی به همایش ندارد؛ بجای همایش بازی، گزارش عملکرد بدهید. شاید بهتر باشد بجای سخنرانی در مورد قانون اساسی، روزانه آن را مطالعه کنید تا ببینید چگونه دولت قانون اساسی را زیر پا گذاشته. اصل ۲۷ و آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، اصل ۳۰ و آموزش و پرورش رایگان، اصل ۳۱ و حق داشتن مسکن، اصل ۵۹ و برگزاری رفراندومهای تقنینی، اصل ۴۳ و تشریح ضوابط حاکم بر نظام اقتصادی جمهوری اسلامی و ... اصول اساسی این میثاق ملی است که انگار به فراموشی سپرده شده. حال شاید بشود آدرس دقیقتری داد از اینکه چه کسی زخم زد تا مگس روی آن بنشیند.
آقای رئیسی ناامیدی از دولت شما روزافزون شده برای احیا امید دو راه پیش روی شماست؛ یا همانند دیگران حاشا کنید و باز به سخنرانی های غرا روبیاورید، یا خاضعانه اشتباهاتتان را قبول کنید و دست به اصلاح امور بزنید. تکثر مردم را به رسمیت بشناسید. مخبرها، بذرپاشها، شمخانیها، زارع پورها و دیگر افراد ناکارآمدی که منصوبین شما هستند و داد ملت را درآوردهاند را تغییر دهید. رویکردهای اشتباه را اصلاح کنید و تن به خواستههای عموم مردم بدهید. لازمه این امر در گام اول شنیدن حرفشان است.
امید آن که تحولی صورت پذیرد و مسیر اصلاح و حضور واقعی مردم در صحنه سیاست نمایان شود.