به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در روزهای اخیر انتشار فیش حقوقی کارمند دهه هشتادی دبیرخانه شورای شهر تهران که مسئول دفتر مادر خود بعنوان عضو شورای شهر تهران بود در فضای مجازی و رسانه های مختلف حاشیه ساز شد. این دختر دهه هشتادی در ماه آذر سال جاری حقوق 33 میلیون تومانی از شورا دریافت کرده است.
این در حالی است که این دختر جوان در مرداد 1400 قرارداد خدمات اداری شهر در جایگاه مسؤول دفتری بسته و بلافاصله تبدیل وضعیت شده است و در حال حاضر گفته می شود جزو نیروهای رسمی محسوب میشود. نیروی کم سابقه و حتی شاید بتوان با این سن کم گفت بی سابقه چگونه و با چه رانتی می تواند در کمتر از چند ماه تبدیل وضعیت شده و رسمی شود؟ آیا این شرایط برای همه کارمندان شورای شهر و شهرداری تهران مهیا است که در طول چند ماه به صورت رسمی به کار خود ادامه دهند؟
گفته میشود که این خانم دانشجو است و نوع استخداماش هم با دبیرخانه شورای اسلامی شهر تهران به صورت تماموقت است و همچنین در آذر ماه 150 ساعت اضافهکاری دریافت کرده است. بعد از انتشار فیش حقوقی اظهارنظرهای مختلفی در خصوص این فیش مطرح شد. اینکه یک دانشجو چگونه می تواند به دانشگاه و کلاس درس مراجعه کند که تمام وقت در یک مجومعه شروع به کار کرد و حتی این شرایط به چه شکلی بوده که علاوه بر تمام وقتی 150 ساعت اضافه کار کند؟
در ماه آذر این خانم جوان 8 میلیون و 600 هزار تومان اضافه کار، 2 میلیون و 200 هزار تومان تعطیل کاری، 600 هزار تومان هزینه ایاب و ذهاب، 2 میلیون و 600 هزینه بهرهوری، 7 میلیون و 500 پاداش و ... دریافت کرده است. نکته قابل توجه در فیش حقوقی این فرد این است که یک میلیون و 100 هزار تومان فوقالعاده مناطق خاص دریافت کرده بر اساس پیگیریهای خبرنگار فارس این فوقالعاده مناطق خاص برای حاشیه شهر و یا شرکتهایی مثل پسماند و بهشتزهرا است یعنی نقاطی که شرایط مطلوبی ندارند و کار در آنها سخت است.
به نظر میرسد که منطقه 12 شهرداری تهران هم جزو مناطق بد آب و هواست که در فیش حقوقی این دختر جوان فوقالعاده مناطق خاص در نظر گرفته شده است این در حالی است که مفهوم منطقه خاص که ایشان بابت کار در آن فوق العاده دریافت میکنند معمولا فوق العاده منطقه خاص برای مناطق محروم و صعب العبور یا مناطق دارای آلودگی خاص پرداخت میشود. پس باید پرسید معیار انتخاب منطقه 12 برای آلودگی هوا نیز در فیش حقوقی سایر کارمندان مجموعه نیز اعمال می شود؟ و آیا اصلا آلودگی منطقه 12 جز مناطق خاص است؟
این در حالی است که میزان حقوق دریافتی این دختر جوان از سوی مشاور رسانهای مادر وی تأیید شد. خدابخشی مشاور عضو شورای شهر حضور دختر خانم معدنیپور در جایگاه مسؤول دفتری را موضوع جدید و خارج از قاعده ندانشت و این مسأله را نیز به دلیل آئیننامه داخلی شورا ربطی به مصوبه تعارض منافع ندارد.
اما آنچه مهمتر از فیش حقوقی منتشر شده از دختر دانشجوی دهه هشتادی است این است که هر عضو شورای شهر در دوره فعلی و ادوار گذشته، امکان بکارگیری دو نفر بدون در نظر گرفتن مدرک و سابقه کاری را در مجموعه شورای شهر داشته و متأسفانه این افراد پس از پایان هر دوره شورای شهر همراه با اعضای شورای شهر خارج نشدند و بدون طی فرایند جذب عمومی، به استخدام شهرداری تهران در آمدند.
چیزی که بعد از انتشار فیش حقوقی دختر عضو شورای شهر تهران افکار عمومی این انتظار را از دیگر اعضای شورای شهر داشتند که هرکدام در این خصوص موضع بگیرند اما با گذشت چند روز از آن نه تنها موضعی گرفته نشد بلکه نهایتا با فشارهای افکار عمومی و رسانه های مختلف بالاخره رئیس شورای شهر مجبور به واکنش شد. در واقع این نشان می دهد که سکوت دیگر اعضای شورای شهر بی دلیل نبوده و شاید با وجود چنین سهیه ای برای جذب دو نفر این اولین و آخرین اسختدام سهمیه ای نبوده است.
با این وجود اگر هر عضو شورای شهر بتواند دو نفر را در مجموعه شورای شهر تهران به کار بگیرد با وجود 21 عضو شورای شهر می توان گفت دست کم احتمالا 42 نفر دیگر نیز همانند این دختر جوان به صورت کاملا سهمیه ای و رانتی که دیگران همچین امکانی را ندارند بدون در نظر گرفتن مدرک تحصیلی و سابقه کار مانند دختری دانشجوی دهه هشتادی بی سابقه به کار گرفته شدند. گویی منظور شعار انتخاباتی لیست شورای شهر تهران که دوباره خدمت بود در واقع به جای مردم خدمت به اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان برای جذب سهمیه ای بود.
درست است که افکار عمومی با فشار به شورای شهر آن ها را وادار به اعلام استعفای دختر جوان آن هم به صورت غیر شفاف و کلی کرد اما برخی رسانه ها و افراد نیز با وجود اینکه خود را همراه با مردم نشان می دهند با البته البته گفتن هایشان سعی در اقناع افکار عمومی دارند و می خواهند افکار عمومی را از سایر جذب های رانتی همانند 42 سهمیه احتمالی دور کنند.
لذا آنچه میبایست بصورت شفاف اعلام شود این است که این سهمیه رانتی استخدام از چه دورهای در شورای شهر آغاز شده و چه تعدادی تاکنون از این طریق جذب شهرداری تهران شدند؟ و در دوره کنونی نیز افرادی که توسط اعضای شورای شهر بکارگیری شدند، چه مبلغی دریافت میکنند؟ و چه تعدادشان جذب دائمی میشوند؟ و چه کسانی با چه مدارک و سابقه کاری هستند؟
این ها تنها گوشه ای از سوالاتی است که مجموعه شهرداری و شورای شهر باید پاسخگوی آن برای افکار عمومی باشند. چیزی که تاکنون هیچ شفافیتی در خصوص آن مشاهده نشده است و اعضای شورای شهر نیز تمایلی برای اعلام شفاف به افکار عمومی نشان ندادند. البته باید گفت درست است که خبرها هاکی از آن است که آن دختر جوان از سمت خود به عنوان مسئول دفتر مادر خود استعفا داده است اما جای دو سوال باقی است:
سوال اول اینکه آیا این دختر جوان که به نوعی با تبدیل وضعیت تنها در چندماه کارمند رسمی شد تنها از سمت خود به عنوان رئیس دفتر مادرش استعفا داده است و در عوض به جایی دیگر منتقل شده است یا به صورت کامل از مجموعه شورای شهر و شهرداری استعفا و برکنار شده است؟
سوال دوم اینکه با استعفای این دختر جوان وضعیت سایر 42 سهمیه رانتی احتمالی جذب شده توسط اعضای شورای شهر به چه شکلی است و آیا آن ها نیز استعفا داده اند یا با ایجاد یک قربانی سایر افراد سهمیه ای همچنان می توانند به کار خود ادامه دهند؟
آنچه امروز افکار عمومی از شورای شهر و شهرداری تهران خواستار هستند وجود شفافیت با یک نهاد نظارتی قوی برای تحقیق و تفحص از این مجموعه است تا گزارش دقیقی از رانت های به وجود آمده در این مجموعه ها به مردم ارائه دهد. مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان نهادی نظارتی که وظیفه نظارت از این مجموعه ها را نیز بر عهده دارد می تواند با تحقیق و تفحص گزارش دقیق و شفافی بدون هیچ تعارض منافع و یا رانتی را به ملت ایران ارائه دهد.
گزارش از مسلم خلخال