به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان خواست مردم ایران را وجود دو دولت اسرائیل و فلسطین در کنار هم دانست. صرفنظر از اینکه او از کدام جایگاه به نمایندگی از مردم ایران صحبت میکند، این موضع را میتوان به رسمیت شناختن دولت جعلی صهیونیستها توسط او دانست. او پیش از این از بهائیان هم دفاع کرده بود، اما نکته این است که عبدالحمید تا قبل این، نظرات دیگری در مورد اسرائیل داشت.
جوان نوشت؛ عبدالحمید در جریان وقایع پاییز سال جاری در کشور، چنان در فتنهانگیزی تند رفته که حتی مواضع پیشین و نه چندان قدیمی خودش را هم درنوردیده است. به نظر میرسد سطح هماهنگی او با غرب از طریق همپیمانان منطقهای به جایی رسیده که او همچون رفقای سعودیاش در حال اصلاحات اساسی در عقاید اسلامی خود میباشد و از آنها گذشته است.
اسماعیلزهی که الان از دولت اسرائیل در کنار دولت فلسطین میگوید، خرداد ۹۹ موضع دیگری داشت. دوم خرداد ۹۹ او ضمن محکوم کردن طرح الحاق بخشی از کرانه باختری به اسرائیل، بر لزوم حفظ تمامیت ارضی فلسطین و به رسمیتشناختن «دولت مستقل فلسطین» تأکید کرده و در جمع نمازگزاران اهل سنت زاهدان با اشاره به مناسبت «روز قدس» گفته بود: «جا دارد همه ما حمایت خودمان را از مردم مظلوم فلسطین اعلام کنیم. طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری رود اردن به خاک اسرائیل که یکی از طرحهای امریکاست، یک ظلم، اجحاف و بیعدالتی بزرگ است. اجرای این طرح و تعیین بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل برای تمام مسلمانان جهان غیرقابل قبول است. حتی یک وجب از سرزمین فلسطین نباید به خاک اسرائیل ملحق شود.»
حال چطور او از موضع «حتی یک وجب از سرزمین فلسطین نباید به اسرائیل ملحق شود» رسیده به موضع به رسمیت شناختن اسرائیل؟!
شهریور همان سال هم او علیه عادیسازی روابط کشورهای اسلامی با اسرائیل موضع گرفت و در بخشی از خطبههای نماز با اشاره به امضای توافقنامه عادیسازی روابط بین امارات و بحرین با اسرائیل، آن را «از نتایج اختلاف کشورهای اسلامی» دانست و ضمن توصیه به اجتناب از بهکاربردن «سخنان تند» سران کشورهای اسلامی در حق یکدیگر، بر لزوم «چارهاندیشی جدی کشورهای تأثیرگذار منطقه» برای حلوفصل مشکلات جهان اسلام تأکید کرد.
او اظهار داشت: «بعضی از کشورهای اسلامی اقدام به عادیسازی روابط خود با اسرائیل نموده و در این زمینه توافقنامه امضا کرده و بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی به این اقدام واکنش تند نشان دادهاند.»
وی در ادامه افزود: «به نظر بنده فقط با محکومکردن و سخنان تند و شدیداللحن کشورهای اسلامی در حق یکدیگر مشکل حل نمیشود، بلکه سران کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، عربستان و سایر کشورهای مهم و تأثیرگذار در منطقه باید باهم بنشینند و برای حل مشکلات و اختلافات کشورهای اسلامی چارهای جدی بیندیشند. وضعیت موجود نتیجه اختلاف و تفرقهای است که بین کشورهای اسلامی وجود دارد و دشمنان هم از این اختلافات سوءاستفاده میکنند. اختلاف و تفرقه بیشترین و بزرگترین ضربه را به حیثیت مسلمانان و کشورهای اسلامی و به منافع ملت فلسطین و امنیت کل منطقه وارد کرده است.»
او میتواند یک مخالف نظام باقی بماند، اما ضدیت با فرقه انگلیسی بهائیت یا مقابله با ظلم صهیونیستها را با دعوای خود با جمهوری اسلامی نیامیزد و از خطوط قرمز اسلام و انسانیت عبور نکند. گرچه به نظر میرسد آنهایی که او را در این مسیر پیش میبرند، صرفاً به مخالفتش با نظام قانع نیستند.
ننگ حمایت از اسرائیل را هیچ عالم مسلمانی نمیپذیرد
در همین باره کیهان نوشته است: امام جماعت مسجد مکی زاهدان با چه حقی و با کدام مجوز، حاکمیت ملت مظلوم فلسطین را به اشغالگران صهیونیست میبخشد؟
عبدالحمید اسماعیلزهی اخیرا در خطبههای نمازجمعه مدعی شد: «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند. فلسطین باید سرزمین مستقل خود را داشته باشد.»
یادآور میشود بانیان انگلیسی و آمریکایی رژیم صهیونیستی، به موازات کمک به اشغال هرچه کاملتر سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها، مدعی تشکیل دو دولت در کنار هم در این سرزمین اشغالشده بودند که سرانجام آن پس از 70 سال جنایت و دغلبازی، راهاندازی تشکیلات خودگردان فلسطین و واگذاری آن به یک بهایی بدنام به نام محمود عباس، پس از مرگ یاسر عرفات بود.
با این اوصاف، مشکوک است که عبدالحمید اسماعیلزهی، پس از حمایت عجیب از حزب انگلیسی- صهیونیستی بهائیت، اینک سنگ اشغالگران را به سینه میزند و با ادبیات دیکتهشده آمریکا و انگلیس و حتی صهیونیستها، مدعی صلح حکومت اسرائیل و فلسطینیها میشود. حکومت غاصب صهیونیستی چه مسئولیتی دارد که یک مسلمان بخواهد برای آن مشروعیت قائل شود و دعوت به صلح کند؟!
گفتنی است عبدالحمید اسماعیلزهی طی چند ماه گذشته که اغتشاشگران اجارهای سیا و موساد و MI6 در مناطق مختلف فعال شده و نقشه ناکام تجزیهطلبی و ویرانیطلبی را به اجرا میگذاشتند، بارها از این عناصر بدنام اجارهای حمایت کرد اما در مقابل جنایات تروریستها سکوت اختیار نمود.
او همچنین در مقابل جنایات رژیم منفور سعودی بهویژه شخص بنسلمان که علما و مردم مسلمان را در این کشور به شکل فردی و دستهجمعی سلاخی میکند، سکوت اختیار کرده و در مقابل، مورد حمایت خاص رسانههای تغذیهشده از سوی سعودیها (مانند اینترنشنال) قرار دارد.
همچنین روزنامه وطن امروز نوشته است: معالاسف باید گفت تربیون نماز جمعه مسجد مکی زاهدان نیز به بلندگویی برای تکرار مواضع ریاض برای پیشبرد این طرح ضداسلامی تبدیل شده است.
سقوط شتابان عبدالحمید
این روزها که خبری از اغتشاش و ناامنی در کشور نیست و پروژه براندازی دشمنان ایران با شکست مواجه شده، خطبههای نماز جمعه عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه مسجد مکی زاهدان تبدیل به سوژه رسانههای ضدانقلاب شده که از شکست پروژه براندازی اخیر خود عصبانی هستند.
عبدالحمید اسماعیلزهی هر هفته در خطبههای نماز جمعه با اتخاذ مواضع خلاف امنیت عمومی جامعه و حتی ضداسلامی، خوراک رسانهای جریان ضدایرانی را تأمین میکند. اسماعیلزهی در جدیدترین اظهارات خود به حمایت از اشغالگری رژیم صهیونیستی پرداخته است. او در خطبههای نماز جمعه هفته گذشته مسجد مکی زاهدان که باید محلی برای دفاع از اسلام باشد، بدون اشاره و توجه به جنایت اخیر صهیونیستها در جنین و به شهادت رساندن تعدادی از مردم مظلوم فلسطین گفت: حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند. فلسطین باید سرزمین مستقل خود و اسرائیل نیز حکومت و سرزمین مستقل خود را داشته باشد. مشروعیتبخشی عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت مسجد مکی زاهدان به اسرائیل و اشغالگری چند دههای رژیم اشغالگر قدس در شرایطی است که او در گذشته مواضعی نسبتاً ضدصهیونیستی داشته و همواره از اشغالگری صهیونیستها صحبت کرده است.
بازخوانی مواضع ضداسرائیلی عبدالحمید
عبدالحمید که امروز از نظریه ۲ دولتی در فلسطین صحبت کرده و خواستار این شده است که رژیم صهیونیستی بخشی از سرزمین فلسطین را تحت حکومت مستقل خود بگیرد، خردادماه سال 95 در هفتمین کنفرانس مجمع جهانی اسلام با اعلام ضرورت جهاد با اسرائیل گفته بود: «امروز افراطگرایان صهیونیست بیش از 60 سال است فلسطین را به اشغال خود درآوردهاند و حاضر به صلح و سازش و گفتمان و اجرای عدالت نیستند. لذا جهاد اسلام در مقابل چنین افرادی لازم است که حاضر نیستند پای میز مذاکره بنشینند». او در اظهارات دیگری در ارتباط با رژیم صهیونیستی، آنها را «منشأ تروریسم» دانسته و گفته بود: «یهودیها بنیانگذار تروریسم هستند. آنان بسیاری از پیامبران را ترور کردهاند. اکنون نیز رژیم صهیونیستی منشأ تروریسم است. اسرائیل سرزمین فلسطین را اشغال کرده و به مسلمانان این کشور ظلم میکند». اسماعیلزهی در اظهارات مشابهی نیز گفته بود: «منشأ تروریسم و تمام ناامنیها خود اسرائیل است و بنده برای این سخنم دلیل دارم. اسرائیل به ظلم خود علیه ملت مظلوم فلسطین ادامه داد و مجامع و سازمانهای بینالمللی به جای حمایت از عدالت از اسرائیل حمایت کردند. حمایت از اسرائیل بزرگترین اشتباهی بود که جامعه بینالمللی مرتکب آن شد».
او اردیبهشت ماه سال 96 نیز در جمع مردم چابهار در مواضعی ضدصهیونیستی گفته بود: «منشأ تمام بحرانهای جهانی اشغال فلسطین و ظلمها و زورگوییهایی است که علیه ملت فلسطین انجام میگیرد. تا زمانی که مسأله فلسطین حل نشود، بحرانهای منطقه مهار نخواهند شد. برای پایان دادن به بحرانها ابتدا باید مسأله فلسطین حل شود». امام جمعه اهل سنت مسجد مکی زاهدان در خطبههای نماز جمعه دوم تیرماه 96 نیز که با روز قدس همزمان شده بود، ضمن قدردانی از مردم ایران بابت حضور در راهپیمایی روز قدس گفته بود: «رژیم نامشروع صهیونیستی چند دهه است که یک کشور اسلامی را به اشغال خود درآورده است و به هیچ منطق، مذاکره و گفتمانی هم پایبند نیست. مسیر و بنای رژیم صهیونیستی بر افراطگرایی، تندروی و اشغالگری است. واقعا جای تعجب و تاسف است دنیایی که مدعی رعایت حقوق بشر بوده و ادعای توسعه و پیشرفت را دارد چگونه بدون هیچ دلیل موجهی از یک رژیم اشغالگر، متجاوز و قاتل حمایت میکند؟» او در خطبههای نماز جمعه هفدهم آذرماه سال 96 نیز در واکنش به اقدام آمریکا در شناسایی بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، با انتقاد از رئیسجمهور وقت آمریکا گفته بود: «دولت و کشور آمریکا بدون هیچ توجهی به احساسات و حقوق ملت فلسطین و سایر مسلمانان جهان، در کنار یهودیان و صهیونیستها قرار میگیرند و با توسل به زور میخواهند سرزمین فلسطین را برای همیشه به نام خودشان ثبت و ضبط کنند. بنده از این تریبون نماز جمعه در یکی از کشورهای اسلامی به آمریکا و اسرائیل هشدار میدهم بازی بسیار خطرناکی را آغاز کردهاید. شما مسلمانان را وادار میکنید به «جهاد» برخاسته و در مقابل شما بایستند. شما هستید که منطقه را ناامن کرده، صلح و امنیت را به مخاطره میاندازید». عبدالحمید ادامه داده بود: «رئیسجمهور و سایر سیاستمداران آمریکا بدانند این تصمیم ترامپ سبب وحدت، انسجام و بیداری جهان اسلام خواهد شد. امت اسلامی باید از خواب غفلت بیدار شود، زیرا دشمنان اسلام میخواهند قبله اول مسلمانان را برای همیشه تصاحب و عبادتگاه خودشان را در آنجا بنا کنند؛ در اینصورت در بیتالمقدس دیگر جایی برای مسلمانان نخواهد بود که در آنجا به عبادت و نیایش بپردازند. اگر مسلمانان در مقابل دشمنانشان ید واحد نباشند قبله اول را از دست خواهند داد. اگر دولتها و کشورهای اسلامی در مقابل آمریکا و اسرائیل با هم متحد نشوند، ملتهای اسلامی حتما در مقابل آنان متحد شده و خواهند ایستاد. سران کشورهای اسلامی بدانند این خواسته ملتهاست که برای مقابله با دشمنان با یکدیگر متحد شوند تا مسلمانان از این بیشتر شاهد ضربه خوردن به احساسات و اعتقاداتشان نباشند».
بغضی که انتهایش تناقض است
در طول دهههایی که از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس جمهوری اسلامی میگذرد، یکی از ویژگیهای مشترک افراد و گروههای ضدانقلاب این بوده که برای تعریف خود در مقابل جمهوری اسلامی تن به هر ننگی دادهاند. از سازمان منافقین که از بغض مردم و جمهوری اسلامی ایران به آغوش صدام خزید تا برخی افراد و جریانها که از بغض رهبر انقلاب دست دوستی با دشمنان مردم ایران دادند، نمونههایی از این دست هستند. تاریخ گواهی میدهد افراد و گروههای ضدانقلاب در دشمنیورزی با جمهوری اسلامی به قدری پیش رفتند که حتی حاضر شدند گذشتهشان را نیز منکر شوند. اکنون با توجه به مواضع اخیر عبدالحمید اسماعیلزهی که اغلب برخلاف اسلام و امنیت ملی است، به نظر میرسد ظاهرا او نیز چنین مسیری را طی میکند. اسماعیلزهی حداقل در چند ماه گذشته نشان داده برای تعریف خود در مقابل جمهوری اسلامی ایران حاضر است روبهروی احکام شریعت نیز بایستد. چنانکه او در خطبههای نماز جمعه روز 25 آذر امسال، با تشکیک در حکم محاربان علیه نظام اسلامی، به حمایت از اغتشاشگرانی که دستشان به خون شهید روحالله عجمیان آلوده است، پرداخت.
عبدالحمید اسماعیلزهی که در ماههای اخیر در کسوت امام جمعه اهل سنت زاهدان به اتخاذ مواضع مغایر با اسلام میپردازد، در خطبههای یکی از نمازهای جمعه دیماه نیز به حمایت از بهائیت پرداخته بود! عبدالحمید در حالی از بهائیت حمایت کرد که این فرقه ضاله یک انحراف مذهبی آشکار بوده و حکم آن نیز مشخص است و از همین رو علاوه بر تشیع، اهل تسنن نیز قائل به ارتداد و کفر بهاییها هستند. در همین رابطه دانشگاه الازهر مصر شهریورماه سال 89 خورشیدی بهائیت را فرقهای منحرف و وابسته به صهیونیسم معرفی کرد. دانشگاه الازهر مصر در اطلاعیهای رسمی اعلام کرد فرقه بهائیت هیچ ارتباطی با اسلام و سایر ادیان الهی نداشته و وابستگی کامل به صهیونیسم دارد. در کتاب «فتاوای دارالافتاء عینالعلوم گشت» که اتفاقا به لحاظ فکری وابسته به عبدالحمید هستند نیز در ارتباط با بهائیت آمده است: فرقه بهائیت از فرقههای ضاله و گمراه بوده و از دایره اسلام خارج است و اگر خودشان را مسلمان مینامند، پس زندیق، مرتد و واجبالقتلند و اگر خود را مسلمان نمیدانند پس باید مانند یک ذمی در کشور اسلامی زندگی نمایند و اگر برخلاف حکومت اسلامی و مسلمانان اقدامی نمودند، طبق مقررات با آنها برخورد شود. همچنین در کتاب فتاوای منبعالعلوم کوهون اثر محمدعمر ملازهی نیز در فتوایی مشابه اشاره شده است که کفر بهائیت بین شیعه و اهل تسنن مورد اتفاق است. حمایت عجیب و تند عبدالحمید از بهائیت که جریان برساخته انگلیس و مورد استفاده صهیونیسم برای انحراف عقیدتی در مبانی اسلامی و به فحشا کشاندن مسلمانان است، لکه ننگی بر منبر مسجد مکی است. حالا علاوه بر زیر سوال بردن احکام صریح اسلام و ایفای نقش در جبهه ضدایرانی، عبدالحمید پروژه مشروعیت بخشی به رژیم صهیونیستی را کلید زده است.
گوش به فرمان ریاض
همواره در ارتباط با عبدالحمید اسماعیلزهی این ظن وجود داشته است که مواضع خود را از ریاض دریافت میکند، اینکه در ارتباط با موضوعات مختلف چه موضوعی اتخاذ کند اما اکنون موضع اخیر او نسبت به اشغالگری رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن اسرائیل، این ظن را بیش از پیش به یقین تبدیل کرده است. عربستان سعودی در چند سال گذشته تلاش خود را به کار بسته تا افکار عمومی را برای علنی کردن به رسمیت شناختن اسرائیل آماده کند. تاسیس سفارت رژیم صهیونیستی در امارات و بحرین نیز که با چراغ سبز عربستان انجام شد، مقدمهای برای پروژه عادیسازی روابط با اسرائیل بود.
عربستان سعودی در واکنش به عملیات شهادتطلبانه اخیر فلسطینیان علیه صهیونیستها در قدس اشغالی نیز اعلام کرد ریاض «هدف قرار دادن غیرنظامیان را محکوم میکند». وزارت خارجه عربستان سعودی با صدور بیانیهای اعلام کرد: «ما با هرگونه عملیات علیه غیرنظامیان مخالف بوده و خواهان توقف درگیریها و حفظ صلح و ثبات میان ۲ طرف هستیم». علاوه بر سعودیها، دولتهای ترکیه، مصر و امارات نیز با صدور بیانیه عملیات شهادت طلبانه فلسطینیها را محکوم کردند.
معالاسف باید گفت تربیون نماز جمعه مسجد مکی زاهدان نیز به بلندگویی برای تکرار مواضع ریاض برای پیشبرد این طرح ضداسلامی تبدیل شده است.
جمیع تناقضات
با توجه به مواضع اخیر عبدالحمید اسماعیلزهی صراحتا باید به این نکته اشاره کرد که رفتار و مواضع او که سعی دارد از خود چهره یک عالم تراز دینی(!) به نمایش بگذارد، پرتناقض بوده و قابل تحلیل در هیچ استانداردی نیست. عبدالحمید جمیع تناقضات را یکجا دارد؛ هم طرفدار سرسخت تفکرات طالبانی است و هم در چند ماه گذشته سعی کرده خود را طرفدار و حامی حقوق زنان نشان دهد. از طرفی تریبون نماز جمعه را به محل اختلافافکنی و ایجاد تشنج و آشوب تبدیل میکند و از طرف دیگر نسخه آرامش و مداراجویی برای نظام اسلامی میپیچد. اکنون نیز در حالی تلاش میکند خود را بهعنوان چهره تراز اسلامی نشان دهد که به صراحت از موجودیت دشمن اصلی و چند دههای مسلمانان دفاع میکند. عبدالحمید اسماعیلزهی باید این حقیقت تلخ را بپذیرد که او بیش از آنکه در خدمت اسلام باشد، اهداف دشمنان اسلام را پیش برده است. دفاع او از موجودیت اسرائیل تیر آخری بود بر پیکر اسلامی که عبدالحمید و همفکرانش به آن باور دارند.
گزارش از علی پیراینده