به گزارش خبرنگار فضای مجازی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در ماه های اخیر عده ای با تبلیغات و هزینه های زیاد طرفداران و حامیان غربی خود توانستند تعدادی از مزدوران خود را به کف خیابان ها بکشانند و برای چند هفته با آتش افروزی های متفاوت آرامش کشور را دچار اخلال کنند.
اما نکته ای که برای همه جالب بود پمپاژ خبری بنگاه های رسانه ای آن ها بود که در مدت خیلی کوتاهی با تغییر 180 درجه ای موضع خود را نسبت به شکست اغتشاشات اخیر عوض کردند.
رسانه ها و افراد شناخته شده آن ها که ابتدای اغتشاشات غرب و همه امکاناتشان را پشت سر خود و در حمایت از اغتشاشات می دیدند بارها در رسانه های خود کار ایران را یکسره می دانستند اما به محض اینکه اغتشاشاتشان به نتیجه ای نرسید و مردم را همراه با خود ندیدند در تغییر موضع خود، غرب را که مخالفین جمهوری اسلامی را تا دندان مسلح کرده بود و از هیچ حمایتی سیاسی و دیپلماتیکی نیز از آن ها دریغ نکرده بود در جایگاهی قرار دادند که گویی دولت های غربی نخواستند وگرنه جمهوری اسلامی تاکنون سرنگون می شد.
این ادعای آن ها اما جدید نبود سال هاست بعد از هرفتنه و آشوبی در کشور قدرت و حمایت میلیونی مردم از جمهوری اسلامی را به غرب می چسبانند تا در تبلیغات رسانه ای خود با وجود شکست سنگینی که هربار می خورند گزندی به پدرخوانده های خود نرسد.

اما این بار در مواضع جالبی اکبر گنجی از اپوزیسیون شناخته شده خارج از کشور در موضعی جالب دست همه دولت های غربی و ضدانقلاب خارجی را برای همه برملا کرد.
مواضع گنجی که گویا در مخالفت با سلطنت طلبان بود نکاتی داشت که علاوه بر سلطنت طلبان دست غربی ها را نیز رو کرد. نکاتی از قبیل اینکه انقلاب 57 یک انقلاب مردمی بود که دست نشانده غربی ها یعنی شاه را مانند یک موش مرده از کشور انداختند بیرون و اکنون همان ها دست به دامان غربی شدند که سال 57 نتوانست برای آن ها کاری کند.
گنجی در ادامه گنجی دست رهبران اپوزیسیون خارجی را نیز برملا می کند و آن ها را محکوم به حقوق های کلان از دولت های غربی و سازمان سیا آمریکا می کند. از این رو در ادامه این رشته توئیت اکبر گنجی، اپوزیسیون خارج نشین را می خوانید:

سلطنت طلبان: آمریکا و دولت های غربی که شاه را عزل کردند، حال {آیت الله} خامنه ای و جمهوری اسلامی را عزل کنند.
سلطنت طلبان می گویند آمریکا و دول غربی تصمیم گرفتند شاه برود و شاه هم رفت. اگر این ادعا درست باشد، نشان دهنده ی عمق وابستگی شاه به آمریکا و دیگر دول غربی است.
چرا شاه ایران تا این حد باید گوش بفرمان دولت های غربی و عروسک خیمه شب بازی آنها باشد؟ آیا همین ادعا بزرگترین کیفرخواست علیه حکومت پهلوی نیست؟

شاه در ماه های آخر، چند روز در میان، یک روز در میان و در آخر همه روزه با سفرای آمریکا و انگلیس دیدار می کرد تا دریابد آمریکا و انگلیس همچنان حامی حکومت او هستند یا می خواهند زودتر برود.
شاه در کتاب "پاسخ به تاریخ" می نویسد که در طول پائیز و زمستان ۱۳۵۷، سفرای دو کشور در تمامی دیدارها تکرار می کردند: "ما همچنان از شما پشتیبانی می کنیم". شاه می گوید از سفیر و نماینده سازمان سیا و دیگر مقامات آمریکایی در همه دیدارها می پرسیدم دستور جدیدی از واشگتن دریافت نکرده اند؟ تنها پیام حمایت از حکومت من بود. شاه در ادامه می گوید ژنرال هایزر بدون اطلاع من به ایران آمد (همانند کل نظامیان آمریکا که بدون اطلاع ایران وارد ایران می شدند). وقتی هایزر به همراه سالیوان- سفیر آمریکا- به دیدار من آمدند: «تنها چیزی که مورد علاقه هر دوی آنها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.» ننگ آورترین بخش این است که شاه به نقل از ربیعی فرمانده نیروی هوایی می نویسد: ژنرال هایزر شاه را مثل یک موش مُرده به خارج از کشور پرتاب کرد.
حالا سلطنت طلبان به امام زاده ی آمریکا و دولتهای غربی دَخیل بسته اند و تمنا می کنند که در ایران «رژیم چنچ» صورت دهند و آنها را به قدرت بازگردانند. سلطنت طلبان باید دستکم سه گام بردارند:

در گام اول باید بپذیرند که رخداد ۱۳۵۷، یک انقلاب مردمی بود و با فتنه، نکبت، پنجاه و هفتی های بی عقل و نادان و جاهل، و دیگر القاب ناپسند نامیدن آن، شاه را به نوکر تمام عیار آمریکا و غرب تبدیل نسازند که تا «دستور» آمد پا به فرار گذاشت.
در گام دوم بدانند که دولت های آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، عراق صدام حسین، و...در طول ۴۴ سال گذشته برای «رژیم چنچ» در ایران دست به هر کاری زده اند و به نتیجه ای نرسیده اند.
در گام سوم، به جای امید بستن به دولتهای دشمن موجودیت ایران، باید به مردم ایران توسل جست.
مگر می شود یک فرد فقط و فقط از یک بخش دولت آمریکا ماهی ۱۰ هزار دلار حقوق دریافت کند و ادعای رهبری داشته باشد؟ مگر می شود فردی- به نوشته فامیل نزدیک و مسئول مالی اش- به مدت ۸ سال ماهی ۲۰۰ هزار دلار از سازمان سیا برای خود و نیروهایش بگیرد و ادعای رهبری داشته باشد؟ چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
گزارش از هادی هدایت زاده



