به گزارش گروه سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ امسال همزمان با فرا رسیدن اول ماه مه و روز جهانی "کارگر" در فرانسه مردم تظاهرات گسترده ای را علیه سیاست‌های مکرون و همچنین بر ضد طرح اصلاحات بازنشستگی آغاز کردند.
اتحادیه‌های کارگری به حضور گسترده معترضان برای تظاهرات اول ماه مه امیدوار بودند تا فشار بیشتری بر مکرون برای تغییر سیاست‌هایش بیاورند این درحالی است که سفرهای اخیر رئیس جمهور برای دفاع از اصلاحات اقتصادی اش در نقاط مختلف کشور با تمسخر مردمی روبه رو بوده است.
در این اعتراضات، معترضان رادیکال در پاریس بمب‌های آتش‌زا به سوی پلیس پرتاب کردند و ویترین محل‌های کسب و کار مانند بانک‌ها و بنگاه‌های معاملات املاک را شکستند و نیروهای امنیتی با گاز اشک‌آور و ماشین آب‌پاش به آنها پاسخ دادند.
اتحادیه”CGT” اعلام کرد ۵۵۰۰۰۰ نفر در پاریس و ۲/۳ میلیون نفر در سراسر فرانسه برای اعتراض به خیابان آمدند. تخمین‌های دولت از میزان معترضان که قرار است بعدا اعلام شود، احتمالا بسیار کمتر خواهند بود.
در این میان پوشش‌های خبری BBC از این اعتراضات نشان می‌دهد که این رسانه با تمرکز بر جراحت های وارد شده به پلیس این کشور در جریان اعتراضات و جانبداری از نیروهای امنیتی در مقایسه با اعتراضات سال گذشته در ایران که مرکزیت اخبار و جریان رسانه بصورتی سازماندهی می‌شد که " مردم " را در محور هجمه‌ها از سوی نیروهای امنیتی به تصویر می‌کشید.
در زیر برای مقایسه رویکرد و مواجهه دوگانه و سوگیرانه این رسانه انگلیسی به نمونه‌ای از تیترهای خبری می‌پردازیم:
"تصویر فوق نحوه بکارگیری تیتر و تصویر را در اعتراضات روز کارگر فرانسه نشان می‌دهد"
" تصویر بالا نیز اعتراضات سال گذشته ایران را نشان می‌دهد "
علاوه بر این تصاویری که در این گزارشات خبری از اعترضات و مردم انتخاب و منتشر می‌شوند نیز در مقایسه با اعتراضات ایران دارای همان رویکرد است بطوری که به طورمعمول در اعترضات پاریس و سایر شهرها عکس های ترحم برانگیزی نسبت به نیروهای امنیتی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در مقایسه با آن تصویر متحوشانه‌ای از نیروی امنیتی و پلیس در ایران جلوه داده میشود این رویکردها و استاندارد های دوگانه شبکه های غربی که عموما تامین مالی آنها نیز با مراکزی است که سیاست‌های خصمانه‌ای علیه دولت و ملت ایران دارند بخوبی استاندارد‌های دوگانه آنها را در مواجهه با عنصر اعتراضات در کشورهای مختلف نشان می‌دهد، مثال های فراوانی در راستای اثبات این ادعا وجود دارد که در زیر نمونه هایی از آن آورده میشود:
سیاق عباراتی که در بولتن‌های خبری bbc و... با هدف فرونشاندن و تقلیل شدت اعترضات در جاهایی مثل پاریس و ... بکارگرفته میشود معمولا تلاش دارد تا تصویر اوضاع را با بازی با تصاویر و تیتیرها از حالت وخامت و یا خشونت به سطحی نازل و نرم تر فرو بکاهد، برای مثال در چنین حوادثی معمولا از واژه " ناآرامی " به جای " اعتراص" یا " اغتشاش" بهره وری میشود، این رویکرد با نگاهی مقایسه ای در اعتراضات اخیر در ایران و سایر نقاط جهان پرده از سوگیری های ایتنرنشنال و بی بی سی و.... برمی‌دارد.
اقدام دیگری که صورت می‌گیرد تخطئه اقدامات معترضان است، این موضوع نیز یکی دیگر از روش‌های دستکاری حقایق است که با تلاش در راستای تاثیر بر ماهیت اعتراضات صورت می‌گیرد بدین معنا که عموما با ابزار های مختلف رسانه‌ای تلاش میشود که ماهیت حضور مردم در خیابان ها مادامی که در راستای سیاست های مورد تایید است به شدت دنبال و پر و بال داده شود و در جهت مقابل آن زمانی است که فرض بالا برعکس است یعنی حرکت کلی اعترض و ماهیت آن همسو با سیاست‌ها نیست در این شرایط اقدامات اعتراضی تخطئه شده و ماهیت و فلسفه آن را به سمت اینکه در اساس این حرکت ممکن است اشتباه و یا نادرست باشد رهنمود میشود.
در نتیجه میتوان گفت که با تغییر خشونت و جنگ از شکل سخت به شکل نرم و جنگ رسانه‌ای در این در جنگ شناختی علیه ایران، شبکه دولتی انگلیس یعنی بی.بی.سی. فارسی، در کنار صدای آمریکا و رژیم صهیونیستی و تلویزیون ماهواره‌ای من‌وتو در انگلیس مدتهاست فعالیت دارند و تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال که متشکل از کمیته‌ای به نمایندگی از عربستان، موساد اسرائیل و مخالفان ایران است، به مجموعه تولید برنامه بر ضد ایران اضافه شده‌است.
مردم انگلیس برای مشاهده برنامه‌های تلویزیون بی.بی.سی. داخلی باید هزینه و مالیات بپردازند؛ اما بی.بی.سی. فارسی به صورت رایگان برای مردم فارسی زبان، برنامه پخش می‌کند. هزینه شبکه من‌وتو به وسیله انگلیس، امریکا و خانواده پهلوی تأمین میشود، زیرا من‌وتو هدف اقتصادی ندارد و به وسیله بهائیان اداره می‌گردد.
وظیفه این شبکه شناسایی مراکز خلاء و عناصر قابل نفوذ در حوزه فرهنگ عمومی کشور ایران به کمک شبکه‌های اجتماعی است و نیروهای برنامه‌سازی خود را در جهت تزریق اندیشه‌های مخرّب به این منافذ ساماندهی کرده و مخاطبان ایرانی خود را با زدودن باورهای دینی و اسلامی در مسیر تغییر هویت سوق داده‌است و با ارسال محتواهای تبلیغاتی خود به ترویج گرایش‌های منحرف اخلاقی و در نتیجه تغییر سبک و روش زندگی مردم می‌پردازند. در نتیجه هشیاری و سواد رسانه ای و سیاسی مردم در مرور اخبار و اطلاعات بیشماری که با این رویکردها در حال انتشار است از الزامات زندگی امروز محسوب میشود.
