به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از علی دهقانی*/// برخلاف برخی شبهات که سعی داشتند آمریکا را به دلیل رزمایش اخیر در ایروان در برابر شریک ناتو یعنی باکو قرار دهند، تحولات نشان داد تقریباً تمامی بازیگران مؤثر منطقهای و جهانی قضیه قره باغ را مخصوصاً پس از پذیرش رسمی ایروان ، مواضع همسو و هماهنگی در قبال قره باغ دارند. حتی ارمنیها از دیروز اعلام کردهاند حاضر به پشتیبانی از مقامات آرتساخ نیستند. اینجاست که یک سؤال اساسی پیش میآید و آن اینکه اکنون باکو دقیقاً علیه چه چیزی و چه کسی میجنگد؟!
نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان روز گذشته عملیات جدیدی در منطقه قره باغ آغاز کردند. این عملیات البته از مدتها پیش با توجه به تقویت مواضع نظامی و لجستیکی باکو در این منطقه و رفتار سیاسی و رسانهای این رژیم در آماده سازی افکار عمومی و نیز همراهی متحدان او کاملاً قابل پیش بینی بود. پس از آغاز این عملیات باکو اعلام کرد که اهداف این عملیات ضد تروریستی و انهدام مواضع نظامی ارمنستان در قره باغ در دستور کار است. هرچند ایروان حضور نظامی خود در منطقه خود مختار قره باغ را مجدداً تکذیب کرد. ایروآنهمچنین از مدتها قبل اعلام کرده بود که قره باغ را بهعنوان خاک جمهوری آذربایجان به رسمیت شناخته است و همین امر نشان میدهد اهداف دیگری در دستور کار باکو قرار دارد.
قضیه قره باغ نیاز به حمله نظامی مجدد نداشت
اگر از متحدان طبیعی باکو همچون ترکیه و رژیم صهیونیستی عبور کنیم ومواضع سایر کشورهای دخیل در قضیه قره باغ را در نظر بگیریم رسیدن به اهداف عملیات نظامی کنونی باکو کار چندان دشواری نخواهد بود. از مدتها قبل و پس از جنگ دوم قره باغ و مخصوصاً در ماههای اخیر که آرتساخ در محاصره قرار داشت دولت ارمنستان به ریاست پاشینیان پذیرفت که خاک قره باغ را بهعنوان خاک آذربایجان به رسمیت بشناسد. جمهوری اسلامی ایران نیز جزو اولین دولتهایی بود که در عالیترین اعلام کرد که سرزمین قره باغ تا مرزهای رسمی که تحت تصرف ارمنستان است باید به آذربایجان بازگردانده شود و همین حمایت نیز خود مهمترین عامل پیشروی باکو در جنگ دوم بود. از طرفی روسیه که اخیراً تمایل پاشینیان به غرب او را آزرده بود، اساساً دخالت بیشتر را صلاح ندانست و مسکو صریحاً اعلام کرد وقتی ایروان خود قره باغ را خاک آذربایجان میداند پس عملاً قضیه این منطقه جای مناقشه ندارد.
باکو علیه چه کسی میجنگد؟
ازاینرو حتی آمریکا نیز که پاشینیان مهره اصلی او در ارمنستان به حساب میآید با این موضع ایروان نشان داد مشکلی با شناسایی قره باغ بهعنوان خاک باکو ندارد. پاشینیان حتی پس از آغاز عملیات دیروز، درحالیکه همچنان نیروهای آمریکایی در خاک این کشور حضور دارند نیز اعلام کرد که قصد جنگ ندارد و ورود نظامی نخواهد کرد. یعنی برخلاف برخی شبهات که سعی داشتند آمریکا را به دلیل رزمایش اخیر در ایروان در برابر شریک ناتو یعنی باکو قرار دهند، تحولات نشان داد تقریباً تمامی بازیگران مؤثر منطقهای و جهانی قضیه قره باغ را مخصوصاً پس از پذیرش رسمی ایروان ، مواضع همسو و هماهنگی در قبال قره باغ دارند. حتی ارمنیها از دیروز اعلام کردهاند حاضر به پشتیبانی از مقامات آرتساخ نیستند. اینجاست که یک سؤال اساسی پیش میآید و آن اینکه پس اکنون باکو دقیقاً علیه چه چیزی و چه کسی میجنگد؟!
اعلام رسمی هدف گشایش زنگه زور
این همسویی در بازیگران اصلی منطقه قفقاز در قبال قره باغ که باعث شده باکو بی هیچ مانعی اقدام به بیرون راندن جمعیت ارمنی از آرتساخ و انهدام مواضع زیرساختی پدافندی ارمنستان نماید، نشان میدهد باکو اهدافی فراتر از قره باغ برای این عملیات متصور است. البته این تنها یک تحلیل از روی تحولات جاری نیست. بلکه مقامات باکو و آنکارا مدتهاست از یک هدف نظامی بلندمدت که همان گشایش کریدور سیونیک(زنگه زور) باشد، دم میزنند. همین دیروز آقای اردوغان در سازمان ملل خود هدف این عملیات را بازگشایی کریدور زنگه زور دانست. او افزود که اگر ارمنستان به میل خود این کار را نکند عملیات نظامی تداوم خواهد داشت. ازاینرو ما به کنار هم چیدن اطلاعات برای رسیدن به این نتیجه نداریم و در همین دو روز اخیر این موضع از سوی اردوغان و هم علیاف صادرشده است و کاملاً منطبق با اطلاعات میدانی است. یعنی باکو به عملیات فعلی بهعنوان تسهیل گر یا پیشنیاز گامهای بعدی خود در گشایش زنگه زور و اشغال جنوب ارمنستان نگاه میکند. حال ارمنستان با این اقدام منفعلتر شده و اجازه چنین کاری بدهد یا با این عملیات زمینه تداوم اقدام نظامی برای باکو با اهداف جنوب ارمنستان حاصل شود که هر دو مسیر نتیجه یکسانی برای باکو و منطقه دارد.
نتیجتاً عملیات فوق نه علیه ایروان بلکه وقتی هدفش قطع مرز ایران است، دقیقاً عملیاتی علیه تهران محسوب میشود. رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود چند محور اصلی برای موضع اصولی جمهوری اسلامی در قفقاز معین نموده بودند. تأکید بر آذری بودن خاک قره باغ، حفظ امنیت و حقوق ساکنان ارمنی این منطقه و عدمتغییر مرزها و عدم حضور تروریستها (که بحث دیگری میطلبد)
لزوم ورود فعالانه ایران برای تحقق مطالبات رهبر انقلاب
مع الاسف تأکید مسئولین سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا همین دیروز بر محور اول یعنی تعلق قره باغ به آذربایجان بوده و این زمینه انفعال در دو محور دیگر را پدید آورده است. وزارت خارجه جمهوری اسلامی دیروز مجدداً موضع اولیه خود در قبال قره باغ را برای بار چندم در طول سالهای اخیر تکرار کرد درحالیکه با تحولات ذکرشده، قضیه قره باغ و تعلق آن به باکو جای مناقشه نداشته و اهداف عملیات فعلی به دو محور دیگر بیانات رهبری معظم انقلاب مرتبط تر است. اول اینکه ساکنان این منطقه حدود یک سال است که با بسته بودن جاده لاچین در مضیقه شدید انسانی هستند و این امر با عملیات نظامی کنونی بر وخامت اوضاع آنان افزوده است و نیز در همین دو روز هزاران ارمنی از مناطق مختلف قره باغ تخلیهشدهاند. دوم اینکه با تحولات جاری و اعلام رسمی باکو و آنکارا تردیدی در تلاش باکو برای تصرف زنگه زور وجود ندارد.
اگر این را در کنار نفوذ فزاینده سیاسی، نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در باکو و نیز تلاشهای رسانهای ، سیاسی و ضد امنیتی باکو علیه ایران در سالهای اخیر که روند روزانه افزایشی داشته قرار دهیم ، جای شکی نمیماند که مسئولان سیاست خارجی کشور تا همین امروز نیز انفعال زیادی در این منطقه به خرج دادهاند تا جایی که باکو تبدیل به یکی از محورهای تنشزا در اغتشاشات سال گذشته تبدیلشده بود و مطالبات او رنگ و بوی ضد امنیتی و تجزیهطلبانه نیز به خود گرفته بود. این یعنی تهدید از شمال غرب صرفاً تهدیدی نظامی نیست بلکه به یک تهدید راهبردی ذو ابعاد بدل شده است و این در کنار مطالبات رهبری جبران انفعال گذشته و اتخاذ مواضع قاطع و یکدست در داخل را میطلبد. ضرورتاً ایران باید علاوه بر موضع فعالانه بازدارنده در تحولات کنونی ، برنامه دومی نیز برای زمانی داشته باشد که باکو و آنکارا با همراهی متحدان غربی به دنبال حضور فیزیکی در جنوب ارمنستان خواهند بود. اینکه تمامی تخممرغهای خود را در سبد اقدام نظامی آنهم در روز مبادا بگذاریم، راهی پرخطر و پرهزینه خواهد بود.
*فعال سابق دانشجویی