«خبرنامه دانشجویان ایران» مصطفی اسماعیلی شایان*// نظریه فریدمن، توضیح میدهد که تورم و تغییرات قیمتها چگونه بر اقتصاد تاثیرگذار هستند. نظر فریدمن مبنی بر تاثیر انتظارات در تورم، به این نتیجه میرسد که تورمی که با انتظارات همخوانی دارد، تاثیر زیادی بر نرخ بیکاری ندارد. زیرا کارمندان با افزایش قیمتها، حقوق خود را افزایش میدهند و یا شغل خود را تغییر میدهند تا به جبران هزینههای ناشی از تورم بپردازند. در نتیجه، نرخ بیکاری ثابت باقی میماند.
وقتی تورم بالاتر از انتظار باشد، هزینه پرداخت دستمزد واقعی به کارگران کاهش مییابد و حقوق آن ها برای جبران هزینههای ناشی از تورم کافی نیست. در نتیجه، تورم غیرانتظاری باعث کاهش قدرت خرید مردم و کاهش رشد اقتصادی میشود. برای کاهش تورم، باید اقدامات مناسبی انجام شود. به عنوان مثال، افزایش تولید و اشتغال، کاهش هزینههای تولید و افزایش تقاضا در بازار، میتواند به کاهش تورم کمک کند.
تورم باعث کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم میشود. در نتیجه، باید اقدامات مناسبی برای کنترل تورم انجام شود تا اقتصاد کشور بهبود یابد و مردم بتوانند با خیال راحت تر از سطح خرید خود استفاده کنند. مسئله دیگر تاثیر خبر بر تصمیمات سیاستگذاران است. آنها برای جبران عقب ماندگی بهره وری انرژی و کاهش شاخص شدت انرژی باید لاجرم با مسئله قیمت سوخت مواجه شوند.
نکته اول: تجربه نشان میدهد، هر گونه اصلاح قیمت سوخت اگر ذیل یک «برنامه جامع» از جمله شامل بهبود کیفیت مصرف کننده ها مانند خودروهای داخلی نباشد، هدفش صرفا جبران کسری بودجه دولت بوده و هزینهای بیشتر از عایدی دارد و نباید اجرایی شود.
نکته دوم: اگر دولت نتواند «برنامه جامع» برای حل ناترازی برق، آب و سوخت را اجرایی کند، آنقدر به کسری بودجه دولت اضافه میشود که دیگر منابعی برای واردات سوخت و تراز انرژی نخواهد داشت و ناچار به اصلاح قیمت بدون برنامه جامع میشود.
نکته سوم: در نتیجه مطالبه سلبی «عدم اصلاح قیمت سوخت» بدون مطالبه ایجابی «ارائه برنامه جامع» یک مطالبه بیفایده است. چون در نهایت ناترازی انرژی به قدری زیاد میشود که دولت گزینهای جز شوک درمانی برایش باقی نمیماند.
نکته چهارم: راهکارهای قیمتی با مدلهای مختلف از جمله «هدفمندی یارانه ها یا بنزین برای همه» یا مدل «سهمیه سوم» میتواند بخشی از یک برنامه جامع نیز باشد. یعنی آنچه باید با آن چشم بسته مخالفت کرد «افزایش قیمت بنزین بدون برنامه جامع» است نه اینکه با هر راهکار قیمتی مخالفت کرد.
نکته پنجم: ضروری است دولت در ذیل برنامه جامع به جای اصلاح قیمت سوخت، بهره وری را افزایش داده و «سازوکار قیمتگذاری انرژی» را اصلاح کند و با ایجاد یک بازار از قیمتگذاری دستوری چه تثبیت و چه افزایش قیمت خودداری نماید.
* استاد اقتصاد انرژی دانشگاه تهران



