تاریخ انتشار: چهارشنبه 1402/09/15 - 09:19
کد خبر: 490030

نگاهی بر وقایع ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به روایت شهید چمران؛

نهضتی که با خون آبیاری شد

نهضتی که با خون آبیاری شد

رسوایی دستگاه حکومت به جایی کشیده بود که بیم آشوب و غوغا می‌رفت و ارکان حکومت متزلزل شده بود و حتی وضع به جایی رسید که شاه شخصاً مجبور شد از این «اتفاق»٬ «معذرت» بخواهد و از خانواده‌های شهدا «دلجویی» کند.

به گزارش گروه سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ 16 آذر 1332؛ دانشکده فنی دانشگاه تهران؛ هجوم سربازان به کلاس‌های درس و ضرب و شتم دانشجویان برای زهرچشم گرفتن و مجبور کردن دانشگاه به سکوت٬ خشم دانشجویان را برانگیخت. به گلوله بستن دانشجویان و شهادت 3 تن از آنان٬ جرقه حرکت دامنه‌داری را زد تا سال‌ها٬ رژیم از فرارسیدن  16 آذر واهمه داشت.

اوج این واهمه در ساعات و روزهای اولیه جنایت رژیم شاهنشاهی بود. آنان برای جلوگیری از طغیان دانشگاهیان٬ از فردای 16 آذر به قوه قهریه متوسل شدند ولیکن دانشجویان که خونشان از جنایات رژیم کودتا به جوش آمده بود٬ از تکاپو نیفتادند و یاد و نام شهدای 16 آذر 1332 را زنده نگاه داشتند.

شهید مصطفی چمران که در آن ایام دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود٬ روایت کاملی از 16 آذر را منتشر کرده است. روز گذشته بخش اول این وقایع نگاری منتشر شد. بخش دوم این نوشته که به حوادث پس از 166 آذر می‌پردازد را در  ادامه می‌خوانید:

معذرت شاهانه و دم خروس

حکومت کودتا در قدوم نیکسون سه جوان قربانی کرد تا نیکسون آیزنهاور را مطمئن کند که میلیون‌ها دلار کمک به دولت کودتا به هدر نرفته و این پول‌های گزاف بر گرده مالیات دهندگان آمریکایی نیز سنگینی نمی کند، زیرا در راه استقرار صلح و دموکراسی خرج شده است.

رسوایی دستگاه به جایی کشیده بود که بیم آشوب و غوغا می‌رفت و ارکان حکومت متزلزل شده بود و حتی وضع به جائی رسید که شاه شخصاً مجبور شد از این «اتفاق»٬ «معذرت» بخواهد و از خانواده‌های شهدا «دلجوئی» کند و مزیتی را به عنوان نماینده شخصی برای رسیدگی به واقعه دانشگاه بفرستد تا آتش خشم مردم را فرونشاند.

اما چند روز بعد در روزنامه «راه مصدق» ارگان «نهضت مقاومت ملی» بخشنامه شماره ۲۱۲۲ مورخ 1332.9.20 از لشگر ۲ زرهی ستاد رکن ۲ به کلیه واحدها و دوائر تابعه لشگر منتشر شد که در آن افراد «دسته جانباز» در اثر جدیت و فعالیتی که در «مأموریت» دانشگاه تهران در روز دوشنبه 16 آذر مشاهده گردید تشویق شده است لذا کلیه افراد به دریافت پاداش نقدی مفتخر و سه نفر از آنها به درجه گروهبان دومی و چهارنفر به درجه سرجوخه گی ارتقاء داده شده بودند اسامی آنها نیز نوشته شده بود.

این بخشنامه رکن ۲ ماهیت «معذرت و دلجوئی شاهانه!» را هویدا ساخت و بر قلب جریحه دار دانشجویان نمک پاشید. شهدای دانشگاه در امامزاده عبداله پهلوی هم به خاک سپرده شدند و مقبره آنها مرکز تجمع مبارزان شوریده حال گردید.

هفته شهدا

روز هفتم شهدای دانشگاه غوغای عظیمی به پا بود. دانشجویان تصمیم داشتند که مراسمی بر مزار شهدا برپا کنند ولی دستگاه فاسد ممانعت می‌کرد. میدان شوش از انبوه مردم به خصوص دانشجویان موج می‌زد. سربازان تمام محوطه را با تانک و زره پوش محاصره کرده بودند.

پلیس از سوار شدن دانشجویان به اتوبوسهای خطی جلوگیری می‌کرد و به علت ورود دسته‌های جدید لحظه به لحظه به جمعیت میدان افزوده می‌شد٬ به طوری که حدود ساعت ۲ ونیم بعد از ظهر جای ایستادن نبود. مأمورین انتظامی به دستور فرماندهان خود شروع به مانور کردند و می‌خواستند دانشجویان را پراکنده کنند.

نمایندگان دانشجویان با فرمانده مأمورین انتظامی تماس گرفته درخواست کردند به این صحنه مسخره خاتمه داده شود و متذکر شدند که بازی کردن با احساسات دانشجویان خشمگین و از جان گذشته بازی کردن با آتش است. بالاخره نیروی انتظامی از وحشت دانشجویان ناچار به تسلیم شد و افسر فرمانده قبول کرد که دسته‌های گل به وسیله چند دختر دانشجو به مزار شهدا حمل شود و دانشجویان نیز دسته دسته و به مرور سوار اتوبوس شده و عازم امامزاده عبدالله شدند.

اولین دسته با چند اتوبوس حرکت کردند ولی بالای پل سیمان ژاندارم‌ها و سربازان راه را سد کرده به داخل اتوبوسها حمله بردند و هر دانشجو یا هر مرد جوانی را که همانند دانشجوئی بود با قنداق تفنگ به شدت مجروح کرده٬ پائین می‌کشیدند. دانشجویان دسته بعدی که متوجه ماجرا شدند پیش از آنکه سربازان به اتوبوسها حمله کنند پیاده شدند به این امید که از بیراهه از مزارع و باغها گذشته خود را به امامزاده عبدالله برسانند ولی سربازان به آنها حمله کردند و حتی کیلومترها در پیچ و خم کوچه باغها دانشجویان را دنبال کردند و عده کثیری از این دسته را آنقدر زدند تا از حال رفتند.

خوشبختانه بیمارستان فیروزآبادی نزدیک بود و به داد مجروحین رسید و عده ای از دانشجویان برای مدت‌های دراز در آنجا بستری شدند. ورود دستههای بعدی دانشجویان به پل سیمان مسئله را برای ژاندارم‌ها مشکل‌تر کرد. هزارها دانشجو بر سرپل سیمان غوغا پا کرده بودند اگرچه ژاندارم‌ها و سربازان تمام اتوبوسها را تفتیش کرده٬ دانشجویان را پائین می‌آوردند و اگرچه موفق شدند که دسته اول دانشجویان را به کلی پراکنده کنند ولی سیل دانشجویان و مردم دمونستراسیون عظیمی به وجود آورد که در تاریخ حکومت نظامی آن روز سابقه نداشت.

دانشجویان پس از خروج از اتوبوس‌ها و گریز از مقابل سربازان چند قدمی آن طرف‌تر بهم پیوسته٬ پیاده عازم امامزاده عبدالله می‌شدند. از اتصال این دسته‌ها به هم٬ صف بسیار طویلی بوجود آمد که یک سر آن به امامزاده عبدالله رسیده بود و سر دیگر آن سر پل سیمان در حال تکوین بود.

نهضتی که با خون آبیاری شد

این دمونستراسیون زیر برق سرنیزه سربازان و آن همه ظلم و بی‌رحمی وحشیانه حکومت نظامی یکی از بزرگترین و باشکوه‌ترین تظاهرات دانشجویان به شمار می‌رفت و گواه از خودگذشتگی و تصمیم کوه آسای دانشجویان بود.

دستگاه کودتا سعی کرد که این فاجعه دردناک را مکتوم بدارد ولی جنگ و گریز نیروهای نظامی و دانشجویان در میان راه و مخصوصاً سرپل سیمان سبب شد که عده زیادی از کارگران و دهقانان اطراف متوجه موضوع شده٬ به استقبال دانشجویان بیایند. از سرپل سیمان تا امامزاده عبدالله کارگران و دهقانان در دو طرف خیابان ایستاده با دانشجویان همدردی می‌کردند.

جلو امامزاده عبدالله انبوه مردم به حدی بود که ژاندارم‌ها مجبور بودند برای جلوگیری از ورود مردم به صف دانشجویان و شرکت در مراسم عزاداری٬ دست‌ها را بهم حلقه کرده تشکیل یک صف طولانی داده دانشجویان را از مردم جدا کنند.

در بزرگ امامزاده عبدالله توسط پلیس و ژاندارم مسدود شده بود و کسی حق دخول نداشت. دسته‌های اول دانشجویان که وارد امامزاده عبدالله شدند٬ مورد حمله قرار گرفتند. عده‌ای مجروح و بقیه پراکنده شدند ولی سیل جمعیت و صف بی‌انتهای دانشجویان بالاخره مأمورین حکومت نظامی را مجبور به تسلیم کرد و به دانشجویان اجازه داده شد که دسته دسته به سر خاک شهدا رفته و بازگردند تا به دسته بعدی حق ورود داده شود.

با آنکه گوشه و کنارمحل و محوطه مزار شهدا را افراد نظامی پوشانده بود٬ با این حال وحشت داشتند که انبوه دانشجویان خشمگین و عزادار باعث طغیان و آشوب گردد و به زور دانشجویان را از محوطه مزار بیرون می‌راندند، ولی با تمام این فشار سرتاسر قبرستان از دانشجویان پوشیده شده، در این هنگام برادر شهید قندچی با لباس سیاه عزا بر سر خاک شهدا شروع به سخن کرد. آثار غم و عزا از خطوط صورتش هویدا و رگهای گردنش از شدت غضب ورم کرده بود.

سخنان آتشینش چون شراره‌های آتش از سینه پرسوز و گدازش بیرون می‌جهید. با گردن برافراشته و ایمان قوی حرف میزد محزون بود که تنها برادرش همچون غنچه ناشکفته در برابر طوفان سهمگین ظلم و ستم پر پر شده این چنین بر زمین ریخته است ولی مغرور بود که به خاطر پیروزی نهضت و در راه مبارزه با حکومت غاصب کودتا برادر عزیزش قربانی شده است.

سکوت همه را فراگرفته بود٬ تفس‌ها در سینه‌ها حبس شده بود و کسی تکان نمی‌خورد. صدای لرزان ورسای قندچی همه را می‌لرزانید حتی پلیس و سرباز را نیز برجا خشک کرده بود٬ بر دل پرشور جوانان آتش می‌زد و اشک از چشم‌ها جاری می‌کرد. او از این زندگی غم انگیز ذلت بار به ستوه آمده بود.

برادرش پس از یک جراحت دردناک دو ساعته در پناه مرگ آرمیده بود ولی او هنوز می‌سوخت و مدام از شکنجه روحی طاقت فرسائی رنج می‌برد و دیگر از مرگ نمی‌ترسید و آرزو داشت که به دنبال برادرش در پناه مرگ روی آسایش ببیند او از زبان دانشجویان حرف می‌زد. او عقده دلهای دردمند دانشجویان را باز می‌کرد؛ او به جنایت هیئت حاکمه حمله کرده تقاضای کیفر جنایتکاران را می‌نمود.

مزار شهدای شانزده آذر همچون مقبره شهدای سی‌ام تیر٬ زیارتگاه مردم آزاده و مبارز ایران به خصوص دانشجویان بود. سال بعد روز شانزده آذر ۱۳۳۳ دانشکده فنی از کارآگاه و نظامی پر بود که هرگونه عکس‌العملی را در نطفه خفه کنند اما مطابق قرار قبلی پس از آنکه زنگ صبح نواخته شد تمام دانشجویان در محوطه مرکزی دانشکده فنی با حالت عزا و احترام سه دقیقه سکوت کردند- سکوتی عمیق و پرمعنی سکوتی که خاطرات دلخراش سال پیش را تجدید میکرد و رگبار گلوله و ناله دردناک مجروحین شنیده می‌شد - سکوتی که در خلال آن شکنجه‌های روحی سال گذشته - جنایات هیئت حاکمه و بدبختی و مذلت ملت ایران از نظرها می‌گذشت.

قلم ایمان و شجاعت

سربازان و کارآگاهان در مقابل این سکوت قادر به هیچ عملی نبودند و هیچ بهانه و دستاویزی به دستشان نیامد. دانشجویان پس از سکوت و قرار دادن یک دسته گل بر روی پله‌ها دانشکده را ترک کرده٬ عازم مزار شهدا شدند. تمام دانشگاه نیز پیروی از دانشکده فنی به احترام شهدای شانزده آذر دست از کار کشید.

آن ایام فشار و اختناق عجیبی بافکار و احساسات مردم و دانشجویان سنگینی می‌کرد. حکومت نظامی سراسر آن سالها را پوشانده بود و تجمع سه نفر خلاف قانون و دانشجو بودن جرم بود. چه بسا که سرباز با سرنیزه در جلسات کلاس یا سر حوزه امتحان می‌ایستاد و دانشجویان در پناه برق سرنیزه مشغول کار خود بودند.

رفتن به دانشگاه و درس خواندن و خلاصه زندگی در آن روزها درد و رنج بود و اعصاب دانشجو را خورد می‌کرد. عده‌ای از بهترین استادان دانشگاه را اخراج کرده به غل و زنجیر کشیدند. در عوض عده ای از اوباش و اراذل را به دانشگاه فرستادند تا رکیکترین ناسزاها را که در شأن خودشان و اربابانشان بود٬ تحویل دانشگاهیان و دانشجویان دهند.

سال بعد و سالهای بعد از آن نیز در اختناق مرگبار و در شرایط دشواری دانشجویان به یاد شهدای شانزده آذر٬ دست از کار کشیده با برگزاری مراسمی در دانشگاه و بر مزار شهدا پیوند خود  را با شهدا و راه آنان تجدید کردند و شانزده آذر را روز دانشجو اعلام نمودند و به جاست که همیشه دانشجویان نام شهدا و خاطره شانزده آذر را زنده نگه داشته در بزرگداشت آن بکوشند و در راه مبارزه علیه حکومت کودتاچیان جنایتکار از روان پاک شهدای 16 آذر طلب همت کنند.

گزارش از عرفان عباسی

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
زمان حراج بعدی شمش طلا اعلام شد+شرایط
چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده
احمد عباسی آقای گل و بهترین بازیکن شد
قهرمانی تقدیم مردم ایران
تجمع دانشجویان دانشگاههای تبریز در حمایت از خیزش دانشجویان آمریکایی
بیانیه شورایعالی انقلاب فرهنگی در حمایت از دانشجویان آمریکا
خیزش دانشجویان بحران سیاست خارجی آمریکا را فاش کرد
اعلام جزئیات حمایت مؤثر و مستمر از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش
نظر استاندار تهران برای تقسیم استان تهران؛ باید تأمل کرد
تجمع دانشجویان امیرکبیر در حمایت از دانشگاهیان آمریکایی
قهرمانی سیزدهم فوتسال ایران در آسیا
روسیه آمریکا را تهدید کرد
تکلیف حسن یزدانی برای المپیک مشخص شد
لحظات به ثمر رسیدن گل اول و دوم ایران به تایلند +فیلم
توجیهات عجیب نخست‌وزیر ارمنستان برای واگذاری روستاها به آذربایجان
بن‌گویر با ۳ دنده شکسته از بیمارستان مرخص شد
همه چیز درباره چراغ چک تیگو ۵ + علت روشن شدن چراغ چک تیگو ۵
محبوب‌ترین میز تلویزیون چه ویژگی‌هایی دارد؟
آیا جک پارکینگ سیماران انتخاب خوبی است؟
کدام سرورهای HPE برای سازمان شما مناسب هستند؟
صعود تاریخی افغانستان به جام جهانی فوتسال
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top