به گزارش سرویس نشریات دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ "فعالیت سیاسی در دانشگاه ها هزینه دارد" گذاره ای که همواره شنیده ایم و این اواخر بسیار با آن مواجه شدهایم. آنچه که مسلم است این که تاکنون فضای مناسبی برای فعالیت تشکل های سیاسی-دانشجویی در دانشگاه ها ایجاد نشده و در بسیاری از دانشگاه ها این فعالیت یک "تابو" چه در نظر مدیران و چه در نظر دانشجویان است.
کما اینکه در هر دانشگاهی، نیاز به فعالیت و تحرک سیاسی -یا به تعبیری نشاط سیاسی- کاملا احساس می شود لکن مسولان تاکنون با این نیاز، به شدت محافظه کارانه برخورد کرده اند تا نکند از رهگذر این جنب و جوش، خراش هایی ولو اندک به موقعیت حرفه ای شان وارد شود.
قاعدتا بسیاری از دانشجویانی که تمایل به این گونه فعالیت ها دارند وقتی مفری برای ظهور و بروز ایده ها و نظرات خود نیابند بی گمان به حوزه دیگری وارد می شوند تا شاید بتوانند آنچه را که در تشکلهایی چون بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن های علمی یا هنری نمی بینند در آن حوزه بیابند و نشریات دانشجویی یکی از آن حوزه هاست.
طبیعی است که این دسته از دانشجویان بیش از آنکه علاقه مند به فعالیت مطبوعاتی باشند مترصد ارائه دیدگاه ها و نیل به آرمان های خود در عرصه سیاست اند و لزوما دغدغه پیشرفت و تعالی نشریات دانشجویی را در سر ندارند. شاهد مثال بداخلاقی ها و بی اخلاقی هایی است که در نشریات دانشجویی رواج یافته که نه موردنظر سیاست خواهان است و نه ایشان از عهده رفع آن برمی آیند.
شاید گفته شود که اقبال دانشجویان سیاست پیشه به نشریات باعث رشد "کمی" شده اما قطعا این رشد کمی به قیمت افت کیفیت و تنزل آن تمام شده است. این روند نه کمکی به توسعه نشریات می کند و نه ایشان را در رسیدن به آرمان ها و ایده هایشان یاری می دهد.
البته ممکن است تعابیری چون "تهی شدن" نشریات دانشجویی از نظرات و ایده های اهل سیاست و دگراندیشان مطرح شود که در پاسخ باید گفت; مراد از ایراد فوق نه خالی شدن نشریات از این دیدگاه هاست که منظور، خارج شدن سکان هدایت آن از دست اهل نشریات است که دغدغه هایی مشترک -و نه هم سان- با اهل سیاست دارند.
به طور مثال اینکه نشریه ای بخواهد آرا و اندیشه های سیاسیون را به نقد و نظر گذارد مفید است لکن اگر آن نشریه صرفا به یک ملعبه در دستان گروه های سیاسی بدل شود قطعا نوعی سیاست بازی و مذموم است. به هر روی، با غالب شدن این روند، تعریف و کارکرد تشکل های دانشجویی به نشریات دانشجویی احاله شد و لاجرم این "استحاله" منجر به اشتباهات فاحشی شده که در ادامه به آن می پردازم.
با توجه به تبدیل ظاهری "نشریه" به "تشکل"، قواعد آن نیز متحول شده و از آنجمله انگیزش دست اندرکاران نشریات برای دموکراتیک نمودن فضای درون گروهی است. این دموکراتیزه کردن دقیقا مربوط به روابط بین اعضا (هیات تحریریه) و مدیران نشریات است که این روند به معایب متعددی منجر خواهد شد.
اما برگردیم به موضوع بسط رای سالاری در روابط درون نشریه ای، متاسفانه اکثر قریب به اتفاق نشریات دانشجویی در توهم لزوم دموکراتیزه کردن روابط درون نشریه ای غوطه می خورند غافل از این که "نشریه دانشجویی" با "تشکل دانشجویی" تفاوت ماهیت دارد.
دموکراتیزه کردن روابط
به بیان دیگر دموکراتیزه کردن روابط بین اعضای یک تشکل دانشجویی شرط اساسی بقای آن تشکل است زیرا برونداد آن تشکل از قبیل اعلامیه ها، بیانیه ها، سخنرانی ها، بولتن ها و ... "قاعدتا باید" برآیند افکار اعضا آن تشکل باشد و این محقق نمی شود مگر با استفاده از ابزارهای دموکراتیک مانند رای گیری و تضارب آرا» و امثال این ها و اگر غیر از این باشد عمر آن تشکل بزودی به سر خواهد آمد و از درون به علت تخاصمات ایجاد شده منهدم می شود.
به دیگر بیان یکی از کارکردهای عمده تشکل های دانشجویی تمرین دموکراسی است اما یک نشریه دانشجویی بنا به رسالتی که دارد موظف به ارائه دیدگاه های خود -و نه لزوما همه- است فارغ از این که رادیکال، محافظه کار یا ملغمه ای از این دو باشد اما تا پایان ثابت باقی خواهد ماند. در واقع اگر این دیدگاه تا پایان ثابت باقی نماند محل سوال است.
بنابراین هرگاه یک نشریه دانشجویی به دموکراتیزه کردن روابط درون گروهی دست می یازد ناخواسته به سوی تشنج و درگیری داخلی گام برمی دارد چراکه هریک از اعضا متمایل به مسلک سیاسی خاصی است که در جهت اعمال آن در نشریه اقدام می کند. انگیزه دیگر مدیران نشریات در دموکراتیزه کردن روابط درونی، جذب نفرات بیشتر و همچنین فعال نمودن اعضا دیگر است غافل از این که نشریه موفق، لزوما نشریه ای نیست که اعضا بیشتری دارد بلکه نشریه ای است که نویسندگان بهتری دارد.
اعضای جدید نیز با تلقی غلط از مفهوم و کارکرد نشریه دانشجویی در ابتدا جذب می شوند و به تشکیل شورای سردبیری یا شورای تیتر و نظایر آن روی میآورند که فی نفسه مفید است اما جذابترین قسمت آن، نه فعالیت مطبوعاتی که اعمال رای در موضوعات مختلف-ولو جزئی و بیاهمیت- است.
در نظر بگیرید بر سر یک موضوع بسیار جزئی -مثل چاپ کردن یا نکردن یک مقاله یا زمان انتشار نشریه- چه جروبحثی درمی گیرد و باید بسیار خوش خیال باشیم که فرض کنیم اعضا این تنش ها را به راحتی فراموش می کنند! در نهایت مدیران نشریات که برای بهتر شدن اوضاع، سعی در دموکراتیزه کردن روابط داشتند به ناچار و از فرط استیصال سیاستهای انقباضی پیشه می کنند که عاقبت باعث گریز دانشجویان دست اندر کار در عرصه نشریات می شود که نتیجه آن همین است که امروز کم و بیش شاهد آنیم; عدم ارتباط قوی و دائمی با مخاطبان، کثرت مطالب غیرتولیدی و مقالات تولیدی کم مایه و ضعیف، پرداختن به موضوعاتی که دغدغه قشر دانشجو نیست یا حداقل در اولویت قرار ندارد و...
کمبود نیرو
در همین حال بخاطر کمبود نیرو دوره انتشار بسیار نامنظم می شود و همین از تاثیر نشریه بر دانشجو به شدت می کاهد. می بینید که کوهی از مصائب بر سر نشریات بار شده که بخشی از آن -در حوزه تعاملات درون نشریه ای- به خاطر اشتباه پیش گفته است، به قول هابز مردم به اشتباهات تلنبار شده خود تقدیر می گویند و چاره ای نداریم که بگوییم تقدیر نشریات دانشجویی این چنین رقم خورده چراکه برای اصلاح امور آن نیاز به راهکارهای موثر و همچنین شجاعت مدیران برای اجرای این راهکارها کاملا احساس می شود.
اما پیشنهادی که می تواند راهگشای این نابسامانی در حوزه نشریات دانشجویی باشد; برداشتن موانع برای ایجاد تشکل های دانشجویی است که به دانشجویان اجازه می دهد در چارچوب قانون فعالیت های مسالمتآمیز سیاسی خود را در دانشگاه ساماندهی کنند تا هم عرصه ای جدید برای فعالان سیاسی-دانشجویی بازشود و هم نشریات دانشجویی بتوانند با جذب نیروهای علاقه مند به کار مطبوعاتی -و نه فعالیت سیاسی صرف- به بلوغ خود نزدیک تر شوند.
با یادآوری مسائل پیش گفته، متاسفانه امروز شاهد عکس این روند هستیم و هر روز بر تعداد تشکل های دانشجویی در تعلیق یا منحل شده افزوده می شود. چیزی که قطعا نشریات دانشجویی را بیش از همه تحت تاثیرات مخرب خود قرار خواهد داد.
در این جا مایلم درباره "مشکلات نشریات دانشجویی در تعامل با دانشگاه" نکاتی را یادآور شوم. در بدو سخن باید تعریف مشخصی از"تعامل" و "دانشگاه" ارائه داد تا دقیقا بدانیم تعریف تعامل و دانشگاه در نظر این نوشتار چیست; اما تعامل، به مجموعه کنش ها و واکنش های درونی یک سامانه که بین مولفه های آن سامانه رخ می دهد گفته می شود. به نوعی تعریف فوق مربوط به تعامل درونی است، بدیهی است که تعریف "تعامل برونی" را می توان با توجه به تعریف تعامل درونی ابتیاع نمود.
تعامل برونی به مجموعه روابط (کنش ها و واکنش ها) یک سامانه با مولفه های جهان خارج گفته می شود. با این تعریف هرگونه رابطه ای (خواه تنش زا باشد یا تنش زدا) قسمتی از "تعامل" انگاشته می شود و حال "دانشگاه"; محلی است برای آموختن علم; متشکل از مولفه های فراوانی چون دانشجویان (اکثریت)، کارکنان (اعم از اساتید، مدیران، پرسنل خدمات و حراست) و در نهایت محیط آموزشی (ساختمان ها و تجهیزات)، در این تعریف دانشگاه محلی برای آموختن علم (به مفهوم عام) معرفی شده، که غیر از دانشجویان که اکثریت مطلق هستند دارای اجزایی چون کارکنان نیز می باشد. بهتر است به سراغ اصل مطلب برویم.
هدف اصلی نشریه دانشجویی
نشریات دانشجویی عموما با هدف روشنگری نقاط تاریک در اذهان دانشجویان و بهتر بگویم "دانشگاهیان" بنا نهاده می شوند. یعنی من حرفی دارم که شاید شما هم با من هم نظر باشید بنابراین آن را در قالب یک نشریه با شما درمیان می گذارم، شاید عامل اتحاد ما و یافتن راه حلی برای مشکلات باشد. اما برای حل یک مشکل در محیط دانشگاهی باید ابتدا آن اشکال را شناخت، فی المثل "چرا برخی اساتید ترم های متوالی است که زیر ۱۰درصد قبولی دارند؟" یا اینکه "چرا دانشگاه ما نمی تواند مانند دانشگاه فلان کلاس های ۳ واحدی را در سه جلسه یک ساعته پربازده (بجای یک جلسه ملال آور و کم بازده ۳ساعته) برگزار کند؟" باید به کنکاش در مورد این مشکل پرداخت یعنی بدوا پرسید "آیا این اتفاق واقعا یک ایراد سیستمی است؟"
در صورت مثبت بودن جواب سپس "علت یابی" درباره این ایراد و در مرحله بعدی "تعریف راه حل" مناسب برای رفع مشکل پرداخت و در نهایت به دنبال مامنی برای اجرایی نمودن این راه حل گشت. از مثال فوق درمی یابیم که یکی از کارکردهای نشریات در محیطهای آکادمیک، عقلانی کردن و جهت دهی به هیجانات دانشجویان است.
(البته از حوصله ی این مقال خارج است که به علت یابی اینگونه مشکلات بپردازد و غرض ذکر مثال بود.) حال آنچه که می ماند، انتقال مسائل به مسوولان است که نشریات دانشجویی ابزاری کارا دراین باره محسوب می شوند، اما آنچه که تاکنون حلقه مفقوده این روند است همانا عدم روابط گسترده (تعامل) بین مسوولین و مدیران نشریات است. این یعنی تعامل سازنده که وظیفه نشریات دانشجویی است که می تواند گفته های طرفین را بی کم و کاست و بدون غرض ورزی منعکس نماید.
انتقاد یا هوچیگری
در اینجا باید تاکید کرد که انتقاد سازنده دقیقا همان چیزی است که ممکن است راهگشا باشد وگرنه با هوچی گری و غوغاسالاری هیچگاه امکان حل مشکلات وجود ندارد، البته در دانشگاه های دولتی این مسئله تقریبا مرتفع شده اما در دانشگاه آزاد وضعیت به گونه دیگری است، تعداد زیادی از نشریات دانشجویی در تملک معاونت های فرهنگی قرار دارد و متاسفانه برخی مسئولان با نادیده انگاشتن قوانین صریح شورای انقلاب فرهنگی، نشریات مستقل را تحت فشار مستمر گذاشته اند.
یکی از این قوانین حضور دو نفر از مدیران نشریات دانشجویی در کمیته ناظر بر نشریات است که در برخی از واحدهای دانشگاه آزاد این بند از قانون(آیین نامه نشریات دانشجویی ماده۱بند۳) به حکم اراده ای نامرئی به کلی انکار می شود. فارغ از آزاد یا دولتی بودن دانشگاه آنچه که نگران کننده است نگرشی است که مسوولان دانشگاه را "غیرقابل تعامل" می داند و برای رفع مشکلات پیاده نظام احزاب شدن را تجویز می کند.
در این میان اما مدیران نشریات نیز تمایل چندانی برای تعامل سازنده با مدیران دانشگاه ندارند تا آنجا که حتی مدیران نشریات دانشجویی، مسوولان ارشد دانشگاه خود را نمی شناسند، الغرض این که وقتی مدیران مطبوعاتی تمایلی به تعامل ندارند خیلی نمی توان طرف مقابل را به "عدم پاسخگویی" متهم نمود.
تعامل با دانشگاه
نشریاتی که چنین تعاملی با مدیران موثر دانشگاه ندارند قطعا نه توانایی ارائه راهکار اساسی برای مشکلات را دارند و نه می توان ایشان را نماینده طیف های گسترده ای از دانشجویان دانست. بنابراین نشریات دانشجویی تا زمانی که به این نتیجه نرسند که برای استیفای حداقل های حقوق دانشجویان، گام اول "برقراری تعامل با مسوولین دانشگاه" است، نمی توانند ادعای نمایندگی جنبش دانشجویی را داشته باشند. همان طور که اشاره شد دانشگاه متشکل از اجزای زیادی است که اکثریت -و نه تمام- آن را دانشجویان تشکیل می دهند. بنابراین سهم بزرگی در بسیاری از مسائل آن -چه در بوجود آوردن و چه حل کردن آن- دارند.
هرگاه "حقوق" دانشگاه را صرفا به دانشجو اختصاص دهیم و "مسوولیتش" را صرفا به عهده تعداد اندکی از مدیران، بی شک به بی راه رفته ایم. اگر دانشگاه را متشکل از اجزائی (اقلیت) به علاوه دانشجو(اکثریت) بدانیم، می توانیم دیگران را نیزدر "حل نمودن" و "بوجود آوردن" مشکلاتش سهیم کنیم.
بنابراین بهترین راه حل آن است که نشریات دانشجویی تعاملات خود را با مدیران دانشگاه حفظ نموده و آن را گسترش دهند. اما برای استمرار بخشیدن به این روند، نشریات دانشجویی باید اخلاق حرفه ای به خود بگیرند و از انتقادات بی پایه و بدون راهکار بپرهیزند چه آن که انتقاد سازنده همواره با ارائه راهکار همراه است، نشریات دانشجویی محملی است برای آن که بتوانیم در عین تقاضای مودبانه حقوق خود، از خواسته هایمان عقب نشینی نکنیم.