به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از عماد آبشناس*/// شاید اگر سال پیش میگفتیم که جامعه جهانی روزی در مقابل آمریکا و اسرائیل خواهد ایستاد و در مجمع عمومی سازمان ملل، فقط ناکجاآبادها همراه این دو رای خواهند داد، به ما میخندیدند اما چند روز پیش اینچنین شد! علیرغم آن هزینه کردها و کمکهای مالی، سیاسی و نظامی آمریکا به کییف اما پیروزیهای روسیه روزبهروز بیشتر میشود و تن متحدین اروپایی آمریکا بیشتر میلرزد که چرا به دلیل سیاستهای غلط کدخدا وارد چنین چالشی شدهاند.
در خاورمیانه علیرغم همه حمایتهای آمریکا از اسرائیل ولی کل منطقه و جهان به مخالفان آمریکا تبدیل شدهاند و عملا این مقاومت فلسطین است که علیرغم تحمل هزینه های بسیار سنگین ولی در نهایت پیروز میباشد. آیا آمریکا روزی تصور میکرد کشورهای عرب که تا چند صباح پیش جسارت نداشتند به آمریکا بگویند بالای چشمت ابروست، در مقابل او بایستند؟
در شرق آسیا نیز به همین ترتیب است. کشورهای منطقه همه تلاش دارند از همراهی با ایالات متحده در ماجراجویی جدیدی مانند اوکراین پرهیز کنند.
در آفریقا کودتاهای مختلف در حال وقوع است و اولین اتفاقی که رخ می دهد، طرد آمریکاییها و متحدینشان از خاک آفریقاست.
آمریکای لاتین هم کاملا به صف مخالفان آمریکا پیوسته (البته به جز آرژانتین که اخیرا دست یک رئیس جمهوری وابسته به جریان های صهیونیستی افتاده).
سیاست غارت اموال دیگر کشورها مثل مصادره پولهای روسیه منجر به آن شده که بسیاری از کشورها به دنبال بیرون کشیدن سرمایههای خود در کشورهای غربی باشند و به همین دلیل طلا به بالاترین قیمتهای تاریخ خود رسیده است.
در خود آمریکا نیز هنوز بسیاری از سیاستمداران غربی، مست هستند و بیدار نشدهاند اما فضای داخلی این کشورها نشان میدهد که نسل جوان کاملا مخالف سیاستهای نسل قدیمیشان است. به تظاهرات حمایت از فلسطین در دانشگاههای آمریکا نگاه کنید که در کدام دانشگاهها این تظاهرات انجام میشود؛ دانشگاههایی که چندین رئیس جمهوری و نماینده کنگره فارغالتحصیل آنها میباشند!
روزی روزگاری این دانشگاهها و فارغ التحصیلانشان وابسته به لابیهای قدرت در آمریکا بودند اما دیر یا زود نسل جدید، قدرت را در آمریکا به دست خواهد گرفت و در نهایت این نسل، لابیهای قدرت فعلی را کنار خواهد زد.
اگر امروزه مقامات آمریکایی و کشورهای غربی بجنبند شاید بتوانند در نظم نوین جهانی که چند قطبی در آن ملاک خواهد بود، حضور داشته باشند اما اگر نخواهند از خواب خود بیدار شوند، تا به خود بیایند میبینند که مانند دیگر ابرقدرتهای تاریخ که مست قدرت خود بودند، جایگاه خود را از دست داده و حتی ممکن است با فروپاشی مواجه شوند.
فراموش نشود مقامات شوروی سابق هیچ وقت تصور نمیکردند که با توجه به اقتدار شوروی، این کشور فروبپاشد اما به یکباره همان شد. شانس روسها این بود که کشوری مقتدر مانند روسیه تشکیل شد و فردی مانند ولادیمیر پوتین آمد و آنچه خراب شده بود را جمع و جور کرد، اما آیا آمریکا هم چنین شانسی خواهد داشت؟
*تحلیلگر سیاسی