به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ رسیدگی به این پرونده از ۲۷ تیر امسال و به دنبال گزارش قتل مرد جوانی به بازپرس محسن اختیاری آغاز شد. با حضور تیم جنایی، آنها با پسر ۲۸ ساله‌ای به نام حمید در حالی روبه‌رو شدند که با ضربه چاقو به قفسه سینه‌اش کشته شده بود.
بررسی‌ها نشان داد مقتول دقایقی قبل به هواخواهی از زن‌برادرش با ۳ برادر درگیر شده و با ضربات چاقوی یکی از آنها به قتل رسیده است. زن‌برادر مقتول در این رابطه گفت: ۲ سال قبل در طبقه چهارم این ساختمان ساکن شدیم. یک سال بعد از ما هم ۳ برادر افغانستانی به همراه مادرشان به طبقه سوم این خانه آمدند و درآنجا ساکن شدند. مدت‌ها بود که بر سر شارژ ساختمان با آنها اختلاف داشتیم. روز حادثه شوهرم به مأموریت خارج از تهران رفته بود که برادران افغان برای گرفتن شارژ به مقابل خانه ما آمده و شروع به فحاشی کردند.
وی ادامه داد: از آنجا که باردار بودم و کسی هم داخل خانه نبود، با شوهرم تماس گرفتم و او هم به برادرش زنگ زد. لحظاتی بعد برادرشوهرم به خانه ما آمد، اما ۳ برادر با او درگیر شدند و یکی از آنها با چاقو ضربه‌ای به برادرشوهرم زد. حمید غرق در خون روی زمین افتاد. عاملان قتل هم با دیدن این صحنه فرار کردند.
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار مأموران قرار داد، بلافاصله آنها وارد عمل شدند. بررسی‌ها نشان می‌داد که ۳ برادر پس از این جنایت وسایلشان را جمع کرده و از آنجا متواری شده‌اند. مأموران طرح مهار در اطراف محل جنایت را به اجرا گذاشتند و خیلی زود متهمان بازداشت شدند.
در تحقیقات، یکی از متهمان که ۱۸ ساله است و ضربه را زده بود، به قتل اعتراف کرد و گفت: من و برادر ۵ ساله‌ام ۲ هفته قبل قاچاقی به ایران آمدیم و در خانه نامادری‌ام که با ۲ برادر ناتنیم زندگی می‌کرد، ساکن شدیم. برادرانم با همسایه طبقه چهارم بر سر هزینه شارژ و مشکلات ساختمان درگیر بودند، اما آن روز موضوع درگیری فرق داشت.
متهم ۱۸ ساله ادامه داد: روز حادثه برادر ۵ ساله‌ام با بچه‌های همسایه در کوچه بازی می‌کردند و در این میان شیطنت‌هایی نیز کرده بودند. ظاهرا چندین بار زنگ خانه طبقه چهارم را به صدا درآورده بودند که همین مسأله باعث ناراحتی و دلخوری زن صاحبخانه که باردار بود، شده بود. سر این موضوع او شروع به اعتراض و داد و فریاد کرد و به نامادریم ناسزا گفت. از آنجا که من نامادریم را خیلی دوست دارم و فحاشی و بی‌ادبی او باعث ناراحتی من و برادرهای ناتنیم شده بود، دعوا بالا گرفت و ناگهان لیوانی را که دستم بود به سمت مقتول پرتاب کردم که به بالای لب او اصابت کرد. او هم با چاقویی که به دست داشت به سمت ما حمله کرد. در این میان چاقو از دستش افتاد. من هم از شدت عصبانیت چاقو را از روی زمین برداشتم و ناخواسته ضربه‌ای زدم. چاقو را در فریزر یخچال خانه نامادریم پنهان کرده و فرار کردیم اما دستگیر شدیم.
با اعتراف متهم به جنایت، به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، هر سه برادر در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفتند و بررسی‌ها ادامه دارد.
