به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ماجرای حق ماموریتها در دولت چهاردهم از آن موضوعاتی است که بر خلاف شعارها و وعدههای رییس جمهور خیلی زود به عنوان یکی از دغددغه های مهم دولت مورد بررسی مجدد قرار گرفت.
در حالی که در دولت سیزدهم مصوب شده بود حق ماموریتها به جای ارزی به صورت ریالی پرداخت شود، دولت چهاردهم در اولین اقدامات خود این مصوبه را باطل و مصوب کرد تا حق ماموریتها مجددا به صورت ارزی پرداخت شود.
این در حالی است که حق ماموریت چیزی جز موضوع هزینه های سفر، اقامت، اسکان و... است.
در این میان سوال و ابهام اساسی این است که آیا واقعا بازگرداندن پرداخت حق ماموریت ها از ریالی به دلاری آن قدر دارای اهمیت بود که دولت چهاردهم به عنوان یکی از اقدامات اولیه خود آن را ابطال کند؟
دولتمردانی که مدعی هستند افزایش قیمت خودرو مصوبه دولت قبل بوده ( اگر چه دولت قبل به خاطر فشار بر مردم از انجام آن استنکاف کرده بود) حالا چگونه زمانی که منافع خودشان درگیراست، خیلی راحت و به قید فوریت از اجرای مصوبه دولت قبل امتناع کرده و پرداخت حق ماموریتها را از ریالی به ارزی در اولویت کاری خود قرار میدهند؟
نکته بعدی این است که ذی نفعان دریافت حق ماموریتهای ارزی چه کسانی هستند؟ مدیران دولتی که ماموریتهای خارجی میروند، چند درصد مردم ایران و اصولا حتی چند درصد از مدیران و کارکنان دولت را تشکیل میدهند؟
آیا این امر منجر به ترغیب مدیران دولتی برای تعریف سفرهای خارجی برای خودشان نخواهد شد؟ چرا دولت آن هم در شرایطی که دغدغههایی چون گرانی کالاهای اساسی، قطعی برق، ناترازی انرژی و... مردم را در تنگنا قرار داده، اولویت خود را اصلاح دلاری کردن حق ماموریتهای خارجی قرار داده است؟
کسانی که این حق ماموریتها را دریافت میکنند، مگر ساکنان و شهروندان ایران نیستند؟ مگر حقوق خود را به ریال دریافت نمیکنند؟ مگر تمام هزینه های استقرار این افراد در خارج از کشور طی مدت زمان ماموریتشان از سوی دولت و به صورت ارزی پرداخت نمیشود؟
چرا دولت چهاردهم باید در یکی از اولین اقدامات خود مصوبه عقلانی و منطقی دولت قبل را باطل و بر دریافت حق ماموریت ارزی تاکید کند؟
ماجرا زمانی جالبتر می شود که بدانیم یکی از دلایل عدم افزایش تعداد رایزنان بازرگانی ایران در سالهای ۹۹-۹۸ این بود که بودجه مورد نیاز برای اعزام رایزنان بازرگانی در آن سالها در لوایح بودجه به ریال دیده شده بود و چون کشور با نوسانات نرخ ارز مواجه شده بود، رقم دیده شده در بودجه کفاف اعزام رایزنان بازرگانی به کشورهای مختلف را که میتوانست منجر به معرفی کالاهای ایرانی و افزایش صادرات غیرنفتی ایران شود نمیداد، همین موضوعات ساده منجر به ضعف ما در اعزام رایزنان بازرگانی به کشورهای مختلف در آن سالها بود.
اما خیلی راحت برای سفر چند روزه مدیران به خارج از کشور تصمیم به پرداخت ارزی حق ماموریت گرفته میشود. باید دقت کرد که این موضوع نه مسئله پرداخت حقوق به سفرا یا کسانی است که در خارج از کشور زندگی میکنند و نه پرداخت هزینههای اسکان و اقامت ماموران به خارج از کشور است.
بلکه مسئله کسانی هستند که برای انجام ماموریتی چند روزه از کشور به کشور دیگری میروند و محل اسکان، اشتغال و زندگی آنها ایران است اما چون صرفا چند روزی در خارج از ایران در سفر هستند، متناسب با تعداد روزهای حضورشان در خارج از کشور باید دریافت ارزی داشته باشند که با توجه به نرخ ارز، حق ماموریت افرادی که ماموریت آنها بیش از چند روز به طول بیانجامد ممکن است ارقامی چند ده میلیونی (خیلی بیشتر از حقوق چند ماه یک کارگر یا کارمند) باشد.
آقای پزشکیان! در ایامی که روزی نیست خبری از یک گرانی جدید از برق مصرفی شهروندان تا نان و خودرو و لبنیات و تخم مرغ و... اعلام نشود، در روزگاری که برق معابر خاموش و خاموشیها خیلی زود میهمان خانه های مردم شده، حداقل با ارزی کردن حق ماموریت دولتمردان، داغ این مردم را تازهتر نکنید و به کارشناسانی که احتمالا مسئولیت تصمیم گیری در این امور را به آنها سپردهاید بگویید کمی آهسته تر!