به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سید مصطفی موسوی نژاد/// بازار معاملات ارزی، بازاری است که اخیرا توسط بانک مرکزی رونمایی شد. در این سامانه صادرکنندگان، ارز صادراتی خود را عرضه میکنند و واردکنندگان ارز عرضه شده را با قیمت پیشنهادی خود از صادرکنندگان خریداری میکنند. دامنه تغییرات فعلا در حد 3% در روز تعیین شده است. همچنین قیمت نهایی تعیین شده در این بازار، میانگین قیمتهای ارائه شده صادرکننده و واردکننده در سقف و کف تعیین شده خواهد بود.
تفاوت اساسی این سامانه، با سامانه نیما این است که در بازار نیما خرید واقعی رخ نمیداد و آنجا قیمتهای پیشنهادی ارائه میشد اما چون نرخ از سوی دولت دستوری تعیین میشد، قیمت واقعی معاملاتی با قیمت ثبت شده در سامانه برای خرید متفاوت بود. در واقع معاملات پشت سامانهای رخ میداد که قیمت آن معمولا حدود 5000 تومان بیشتر از قیمت ثبت شده در سامانه بود. همچنین بد نیست بدانیم که این سامانه تقریبا همان سامانه نیما است با چند تغییر:
الف) زمان معامله
ب) دامنه تغییرات 3%
ج) عدم وجود سقف قیمتی
د) عدم ورود بانک مرکزی بعنوان عرضه کننده ارز
لازم به ذکر است سازوکار ارز ترجیحی فعلا بدون تغییر نسبت به قبل به کار خود ادامه خواهد داد.
مهمترین مزایای این سامانه به شرح زیر است:
1- شفاف شدن معاملات و عدم نیاز به معاملات پشت سامانه
2- نزدیک شدن قیمت این سامانه به قیمت بازار آزاد باعث افزایش انگیزه صادرکنندگان به منظور ارائه ارز صادراتی میشود. سابقا صادرکنندگان به بهانههای مختلف از زیر بار ارائه ارز به واردکنندگان شانه خالی میکردند.
3- بانک مرکزی مدعی است با انتقال بازار رسمی به این سامانه و عدم ارائه قیمت دستوری توسط دولت، بازار اصلی و تعیین کننده قیمت ارز از بازار سبزهمیدان و فردوسی به این سامانه منتقل خواهد شد و باعث کاهش قیمت بازار آزاد خواهد شد.
4- بانک مرکزی معتقد است قیمت ارز برای واردکنندگان تغییری نخواهد کرد. چرا که تفاوت قیمت نیما و قیمت بازار معاملات ارز سابقا در پشت سامانه نیما مبادله میشد و اکنون بصورت شفاف در خود سامانه مبادله ارزی معامله خواهد شد.
5- هر چند افزایش قیمت نرخ ارز برای بخشهایی از اقتصاد مضر خواهد بود، اما از سوی دیگر این افزایش منجر به افزایش سوددهی شرکتهای بزرگ صادرکننده خواهد شد و این امر به برنامههای توسعهای این شرکتها منتج میشود.
از سوی دیگر مهمترین انتقاداتی که به این بازار مبادلاتی وارد میشود از این قرار است:
1- با توجه به اینکه عرضهکننده عمده ارز شرکتهای بزرگ صادرکننده پتروشیمی، فولاد، مس و امثالهم هستند و سود اینها در افزایش نرخ ارز میباشد، فلذا میتوانند بازار را بگونهای مدیریت کنند که نرخ پیوسته بالا برود. این امر موجب افزایش نرخ بازار آزاد نیز خواهد شد و در نهایت وضعیت نرخ ارز در کشور را به هم خواهد ریخت.
2- در سامانه نیما هم قرار بود دولت مداخله نکند. اما پس از مدتی که نرخ هر روز بالاتر میرفت دولت ورود کرد و برای نیما سقف گذاشت. پیش بینی می شود پس از گذشت چند مدت، همین اتفاق برای سامانه جدید نیز رخ بدهد.
3- بانک مرکزی در این بازار نمیتواند تنظیمگری کند چرا که پتروشیمیها و فولادیها که عمده عرضهکنندگان ارز هستند باید از سوی وزارت صمت و وزارت نفت مجبور به عرضه ارز شوند و این دو وزارتخانه هم انگیزهای برای فشار به این صنایع ندارند. لذا بانک مرکزی بازاری طراحی کرده که خود ابزار تنظیمگری در آن را ندارد.
4- این بازار با توجه به محدوده تغییرات 3%، منجر به آن میشود که در شرایط بحرانی که انتظار افزایش نرخ ارز در روزها و ماههای پیشرو میرود، عرضهکننده را به سمتی سوق میدهد که عرضه خود را متوقف یا بگونهای مدیریت کند که بتواند چندین 3% دیگر بازار را افزایشی کند تا سود بیشتری کسب کند. لذا در بحرانها این بازار بصورت معکوس عمل خواهد کرد.