به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با آغاز دولت روحانی، بحث مذاکره با غرب و تأثیر آن بر اقتصاد ایران به یکی از موضوعات اصلی سیاست داخلی تبدیل شد. بسیاری از طرفداران مذاکره معتقد بودند که رفع تحریمها میتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، اما در مقابل، بسیاری کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اگرچه تحریمها بر وضعیت اقتصادی اثرگذار بودهاند، اما مشکلات اصلی اقتصاد ایران ناشی از ضعفهای داخلی، سیاستهای غلط و سوءمدیریتهای مزمن است.
اهمیت این موضوع باعث شد که رهبر معظم انقلاب بارها بر اولویت اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور تأکید کنند. ایشان در دیماه ۱۳۹۶ در دیدار با مردم قم فرمودند:
"اینجوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، فقط دشمن خارجی است که دارد مشکل ایجاد میکند؛ نه، مگس روی زخم مینشیند؛ زخم را خوب کنید، زخم را نگذارید بهوجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکهها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند."
این سخنان نشان میدهد که اگرچه تحریمها فشارهایی بر اقتصاد ایران وارد کردهاند، اما مشکلات اصلی ریشه در مسائل داخلی دارند. بدون اصلاح سیاستهای اقتصادی، هرگونه مذاکره برای رفع تحریمها، تنها یک مُسکن موقت خواهد بود.
برخی چالشهای ساختاری اقتصاد ایران را در ادامه بررسی میکنیم:
تورم، میراث سیاستهای غلط
بررسی روند تورم در ایران نشان میدهد که مشکلات اقتصادی کشور، صرفاً ناشی از تحریمها نیست. در دهههای ۷۰ و ۸۰ که تحریمهای گستردهای علیه ایران وجود نداشت، باز هم اقتصاد ایران با تورم بالا، کاهش قدرت خرید مردم و رکودهای مقطعی مواجه بود. بهعنوان مثال، در دهه ۸۰، میانگین نرخ تورم در کشور حدود ۲۰ درصد بود، درحالیکه در همان زمان تحریمهای سنگینی وجود نداشت.
طبق تحلیل کارشناسان، عواملی مانند کسری بودجه، رشد بیضابطه نقدینگی و سیاستهای اشتباه بانکی، تورم را در کشور افزایش دادهاند. امروز نیز، بخش عمدهای از تورم ناشی از بیانضباطی مالی دولتها، افزایش نقدینگی بدون پشتوانه و سوءمدیریت در نظام بانکی است.
یکی از نمونههای بارز تأثیر سیاستهای داخلی بر تورم، برداشتهای بیرویه برخی بانکهای کشور از منابع بانکی است. در حال حاضر، یکی از بانکهای کشور ۵۰ درصد از کل اضافهبرداشتهای نظام بانکی را به خود اختصاص داده و معادل یکسوم از تورم کشور را ایجاد کرده است. این موضوع نشان میدهد که حتی در صورت لغو تحریمها، اگر اصلاحات جدی در نظام بانکی انجام نشود، بحران تورمی همچنان پابرجا خواهد بود.
ناترازیهای اقتصادی و نقش دولتها
یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی کشور، ناترازیهای ساختاری در بخشهایی مانند بودجه، انرژی و نظام بانکی است. این ناترازیها باعث شده که هر سال، فشار تورمی بیشتری به مردم تحمیل شود.
بهعنوان مثال، ناترازی در نظام بودجهای کشور یکی از مشکلات اساسی است. دولتها بهجای کاهش هزینههای غیرضروری، کسری بودجه خود را از طریق استقراض از بانک مرکزی یا چاپ پول جبران کردهاند که همین مسئله موجب افزایش نقدینگی و در نتیجه افزایش تورم شده است. این در حالی است که تحریمها نقشی در تصمیمگیریهای غلط بودجهای ندارند.
در حوزه انرژی نیز، سیاستهای نادرست و یارانههای غیرهدفمند موجب ناترازی گسترده شده است. برای مثال، میزان مصرف انرژی در ایران چندین برابر استانداردهای جهانی است و سالانه میلیاردها دلار یارانه به بخشهای مختلف اقتصادی پرداخت میشود که نهتنها به بهبود معیشت مردم کمکی نکرده، بلکه باعث افزایش اتلاف منابع شده است.
بحران فضای کسبوکار و تولید
یکی دیگر از مشکلات اقتصادی کشور، شرایط نامساعد فضای کسبوکار و موانع متعدد بر سر راه تولید است. در ایران، راهاندازی یک کسبوکار با موانع زیادی از جمله بروکراسی پیچیده، مشکلات مالیاتی، عدم شفافیت در تخصیص منابع و فساد اداری مواجه است.
درحالیکه برخی بر این باورند که مذاکره و رفع تحریمها میتواند اقتصاد را نجات دهد، واقعیت این است که بسیاری از مشکلات تولیدکنندگان و کارآفرینان ایرانی، ناشی از تحریمها نیست، بلکه به قوانین ناکارآمد، روندهای دستوپاگیر اداری و سیاستهای مالیاتی نادرست برمیگردد.
بهعنوان نمونه، قانون مالیات بر سوداگری، که میتواند از دلالی و سفتهبازی جلوگیری کند، مدتها پیش تصویب شد، اما همچنان بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است و اجرایی نشده است. اگر اصلاحات ساختاری در اقتصاد انجام نشود، حتی در صورت لغو کامل تحریمها، تولیدکنندگان داخلی همچنان با موانع زیادی مواجه خواهند بود.
آیا تحریمها اثر خود را از دست دادهاند؟
ریچارد نفیو، طراح تحریمهای هوشمند علیه ایران، اخیراً اعلام کرده که تحریمها دیگر کارکرد گذشته را ندارند و ایران توانسته تا حد زیادی مسیرهای جدیدی برای مقابله با آنها پیدا کند. این موضوع نشان میدهد که راههای مقابله با تحریمها وجود دارد، اما وابستگی بیشازحد به مذاکرات میتواند کشور را در موضع ضعف قرار دهد.
دشمنان ایران به دنبال این هستند که این تفکر را در افکار عمومی جا بیندازند که "بدون رفع تحریمها، امکان هیچ پیشرفتی در اقتصاد وجود ندارد." این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان، بدون داشتن روابط گسترده با غرب، توانستهاند اقتصاد خود را توسعه دهند. ایران نیز باید از این کشورها الگوبرداری کرده و سیاستهای اقتصادی خود را بر مبنای اصلاحات داخلی تنظیم کند.
برای خروج از بحران اقتصادی و کاهش فشار تحریمها، باید چندین اقدام اساسی مانند افزایش شفافیت اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، کاهش وابستگی بودجه به نفت، اصلاح قوانین مالیاتی و ... انجام شود.
مشکلات اقتصادی ایران، ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی است. اما سهم عوامل داخلی، مانند سوءمدیریت، ناترازیهای ساختاری و سیاستهای اقتصادی نادرست، بهمراتب بیشتر از تحریمهاست.
اتکا به مذاکره و رفع تحریمها، بدون اصلاح سیاستهای داخلی، نمیتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. بلکه باید با اجرای اصلاحات اساسی در نظام بانکی، مالیاتی و بودجهای، اقتصاد ایران را در برابر تحریمها مقاوم ساخت.
چشمانداز آینده اقتصاد ایران، نه در گرو مذاکرات، بلکه در گرو تصمیمات صحیح و اصلاحات ساختاری است که بتواند مسیر پیشرفت کشور را هموار کند.
گزارش از امیر صفره