به گزارش سرویس صنفی و آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نخبگان، سرمایههای فکری و راهبردی هر کشور هستند که میتوانند مسیر توسعه، پیشرفت و تحول را در ابعاد گوناگون هموار کنند. در این میان، دانشگاه بهعنوان مهمترین نهاد آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در سطح عالی، جایگاهی ممتاز در تربیت و شکوفایی نخبگان دارد. نخبهپروری در دانشگاهها، نه صرفاً به معنای تولید فارغالتحصیلانی با معدل بالا، بلکه فرآیندی چندلایه، مستمر و متأثر از عوامل متعددی است که در تعامل با یکدیگر زمینهساز شکلگیری استعدادهای برتر میشود.
در این نوشتار به تبیین عوامل مؤثر بر نخبهپروری در دانشگاه، نقش سیاستگذاری، استادان، محیط آموزشی، منابع حمایتی و فرهنگ دانشگاهی پرداخته میشود و راهکارهایی نیز برای بهبود این روند ارائه خواهد شد.
۱. سیاستگذاری و برنامهریزی هدفمند
نخستین عامل مؤثر بر نخبهپروری، وجود سیاستهای هدفمند در سطوح کلان آموزش عالی است. طراحی برنامههای راهبردی برای شناسایی، جذب، نگهداشت و پرورش نخبگان، باید از اولویتهای اصلی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاهها باشد. قوانین حمایتی، آییننامههای تشویقی، برنامههای ویژه برای دانشجویان برتر و اختصاص منابع به پروژههای نخبگانی، از جمله عناصر حیاتی این سیاستگذاریهاست.
همچنین وجود نهادهایی مانند بنیاد ملی نخبگان برای ایجاد ارتباط میان دانشگاه، صنعت و نخبگان، بستر لازم برای رشد استعدادهای برتر را فراهم میآورد. سیاستگذاری در این زمینه باید جامعنگر، منعطف و مبتنی بر شناسایی نیازهای واقعی کشور باشد.
۲. نقش استادان بهعنوان الگو و راهنما
بدون تردید، استادان دانشگاهی در نخبهپروری نقشی کلیدی دارند. اساتید نهتنها دانش را منتقل میکنند، بلکه با رفتار، منش و نگرش علمی خود، الهامبخش دانشجویان میشوند. استاد نخبهپرور باید علاوه بر تبحر علمی، از ویژگیهایی همچون انگیزهبخشی، حمایتگری، پرهیز از تبعیض، نگاه بلندمدت به استعدادها و توانایی هدایت پروژههای پژوهشی برخوردار باشد.
ارتباط فعال استاد با دانشجویان، فراهم آوردن فرصتهای پژوهشی، دعوت به مشارکت در کارگاهها، کنفرانسها و هدایت پایاننامههای مسئلهمحور، از جمله مصادیق حمایت مستقیم از فرآیند نخبهپروری در محیط دانشگاهی است.
۳. محیط دانشگاهی خلاق و پویا
محیط فیزیکی و روانی دانشگاه تأثیر مستقیمی بر انگیزش، خلاقیت و رشد فکری دانشجویان دارد. دانشگاهی که فضایی پویا، آزاد و امن برای بیان نظرات، ایدهپردازی و تجربهورزی فراهم آورد، بستری مناسب برای پرورش نخبگان خواهد بود.
وجود مراکز نوآوری، شتابدهندههای دانشگاهی، آزمایشگاههای مجهز، فضاهای تبادل ایده و پروژههای میانرشتهای، از جمله زیرساختهایی هستند که یک دانشگاه نخبهپرور باید به آن مجهز باشد. همچنین، فضای دانشگاهی باید مشوق رقابت علمی سالم و نه رقابت مخرب باشد.
۴. حمایتهای مالی و معنوی از استعدادهای برتر
یکی از موانع جدی بر سر راه نخبهپروری، مشکلات مالی و کمبود حمایتهای مادی است. دانشجویی که دغدغه تأمین هزینههای زندگی یا شهریه دارد، تمرکز لازم برای شکوفایی استعداد خود را نخواهد داشت. دانشگاهها باید با استفاده از منابع داخلی و همچنین جذب حمایت از بخش خصوصی، زمینه اعطای بورسیهها، کمکهزینههای پژوهشی، دستیار پژوهشی و کارآموزیهای مؤثر را فراهم کنند.
علاوه بر حمایت مالی، حمایتهای معنوی از جمله احترام به خلاقیت، ایجاد احساس ارزشمندی و فراهم کردن زمینه برای تأثیرگذاری دانشجوی نخبه در تصمیمگیریها، نقش مهمی در حفظ و تقویت انگیزه نخبگان دارد.
۵. فرهنگسازی نخبهپرور
نخبهپروری تنها یک فرآیند فنی نیست، بلکه نیازمند تغییر نگرش و فرهنگسازی در بستر دانشگاهی است. ترویج فرهنگ احترام به علم، تشویق به نوآوری، تقدیر از تلاش علمی، و پرهیز از ارزشگذاری صرف بر مدارک و نمره، از الزامات مهم فرهنگی در نخبهپروری است.
همچنین لازم است فرهنگ رقابت سالم، همکاری گروهی، احترام به ایدههای نو و اشتراک دانش در بین دانشجویان و استادان نهادینه شود. این امر مستلزم بازنگری در برنامههای درسی، شیوههای ارزیابی و فضای عمومی دانشگاه است.
۶. ارتباط مؤثر با صنعت و جامعه
نخبهپروری در دانشگاه، زمانی به ثمر مینشیند که پیوندی مؤثر با نیازهای واقعی جامعه و صنعت برقرار شود. بسیاری از نخبگان زمانی به انگیزش و خلاقیت میرسند که احساس کنند تلاش علمیشان میتواند مشکلی واقعی را حل کند یا ارزشافزودهای برای کشور ایجاد نماید.
دانشگاهها باید زمینه حضور نخبگان در پروژههای واقعی، قراردادهای پژوهشی با صنایع، کارآفرینی علمی و حضور در میدان عمل را فراهم کنند. ایجاد مراکز رشد، واحدهای فناور و پارکهای علم و فناوری در کنار دانشگاهها گامی مؤثر در این مسیر است.
۷. بینالمللیسازی آموزش عالی
ارتباط با دانشگاهها و مراکز علمی بینالمللی، علاوه بر انتقال دانش و تجربه، به دانشجویان امکان میدهد تا خود را در مقیاس جهانی بسنجند. فرصتهای تبادل دانشجو، شرکت در همایشهای بینالمللی، عضویت در پروژههای مشترک و دسترسی به منابع علمی روز، موجب رشد کیفی نخبگان میشود.
در این راستا، دانشگاه باید برنامههایی برای تسهیل یادگیری زبانهای خارجی، اعزام پژوهشگر به خارج از کشور، دعوت از استادان بینالمللی و برگزاری دورههای مشترک تعریف کند.
۸. استفاده از فناوریهای نوین آموزشی
نقش فناوری در آموزش عالی غیرقابل انکار است. دانشگاههایی که از آموزش مجازی، پلتفرمهای یادگیری هوشمند، دادهکاوی آموزشی و هوش مصنوعی در فرآیند تدریس و ارزیابی بهره میگیرند، میتوانند نیازهای فردی دانشجویان را بهتر شناسایی و پاسخ دهند.
هوشمندسازی آموزش، امکان شخصیسازی یادگیری و تشخیص استعدادها را فراهم میکند. این فناوریها همچنین ابزارهای مهمی برای مستندسازی پیشرفت دانشجویان نخبه و تحلیل روند رشد آنهاست.
فرجام سخن
نخبهپروری در دانشگاه فرآیندی چندبعدی، بلندمدت و نیازمند هماهنگی میان ساختارها، سیاستها و فرهنگ سازمانی است. دانشگاهها باید محیطی فراهم کنند که استعدادهای برتر نهتنها شناسایی، بلکه هدایت، حمایت و شکوفا شوند. از سیاستگذاران آموزش عالی گرفته تا اساتید، مدیران دانشگاه، و حتی خود دانشجویان، همگی باید نقش خود را در این مسیر بهدرستی ایفا کنند.
اگر دانشگاهها در نخبهپروری نقش مؤثر و فعال ایفا کنند، میتوان امید داشت که کشور آیندهای روشنتر و مبتنی بر دانش، نوآوری و خلاقیت را تجربه کند.
گزارش از عرفان عباسی



