به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، در بسیاری از جوامع، زنان نقش محوری در شکلگیری و توسعه خانواده دارند. یکی از ابعاد مهم این نقش، مشارکت آنها در تصمیمگیری درباره فرزندآوری و مدیریت خانواده در شرایط اقتصادی مختلف است. در دورههایی که کشورها با چالشهای اقتصادی مواجه هستند، افزایش جمعیت به مسئلهای پیچیده و چندبعدی تبدیل میشود؛ زیرا فشارهای مالی، نگرانی از آینده و نبود زیرساختهای حمایتی، تمایل خانوادهها به فرزندآوری را کاهش میدهد. با این حال، زنان همچنان میتوانند نقش مهمی در مدیریت این بحران و کمک به افزایش جمعیت ایفا کنند.
نخست، زنان با داشتن آگاهی و آموزش کافی، میتوانند تصمیماتی آگاهانه درباره فرزندآوری بگیرند. آموزشهای مرتبط با بهداشت، تغذیه و تربیت کودک به آنها کمک میکند تا با وجود محدودیتهای اقتصادی، فرزندانی سالم و توانمند تربیت کنند. همچنین، زنان تحصیلکرده معمولاً نقش فعالتری در برنامهریزی خانواده دارند و میتوانند با مدیریت منابع خانوار، شرایط مناسبتری برای پذیرش فرزندان بیشتر فراهم سازند.

دوم، حضور اجتماعی و اقتصادی زنان، بهویژه در بازار کار، به آنها قدرت و استقلال بیشتری میدهد. زنانی که درآمد دارند، قادرند بخشی از بار مالی خانواده را بر دوش بگیرند و نگرانیهای اقتصادی ناشی از فرزندآوری را کاهش دهند. البته، این امر نیازمند وجود سیاستهای حمایتی نظیر مرخصی زایمان، مهدکودکهای ارزان و امنیت شغلی برای مادران است.
یکی دیگر از ابعاد مهم نقش زنان در افزایش جمعیت، مدیریت خانواده در شرایط اقتصادی دشوار است. زنان معمولاً مسئولیت تأمین مایحتاج روزانه خانواده را بر عهده دارند و به خوبی با برنامهریزی، صرفهجویی و اولویتبندی هزینهها آشنا هستند. این توانایی مدیریتی باعث میشود که حتی در شرایط دشوار، امکان فراهمکردن حداقل امکانات لازم برای فرزندان وجود داشته باشد. چنین نقشی اگرچه بهظاهر ساده به نظر میرسد، اما در واقع پایه و اساس ثبات خانواده است.
افزایش سطح سواد و آگاهی زنان یکی از مؤثرترین راهکارها برای عبور از بحرانهای جمعیتی است. زنانی که به آموزشهای بهداشتی، روانی و تربیتی دسترسی دارند، بهتر میتوانند با چالشهای فرزندآوری مقابله کنند. آنها همچنین میتوانند با استفاده از مهارتهای خود، از راههای مختلف درآمدزایی کرده و از خدمات اجتماعی بهرهمند شوند. این نوع توانمندسازی به آنها قدرت تصمیمگیری در مسائل مهم زندگی از جمله تعداد فرزندان و زمان تولد آنها میدهد.

از سوی دیگر، زنان میتوانند در ترویج فرهنگ فرزندآوری در جامعه نیز نقش کلیدی ایفا کنند. مادری که با عشق و انگیزه فرزندان خود را پرورش میدهد، الگویی مثبت از مادری و خانوادهداری به نسل جدید منتقل میکند. همچنین زنان فعال در حوزههای فرهنگی، آموزشی و رسانهای میتوانند با تولید محتوا و ارائه سبک زندگی خانوادهمحور، نگرش جامعه را نسبت به اهمیت فرزندآوری تغییر دهند.
با این حال، نباید فراموش کرد که نقش زنان در افزایش جمعیت بدون حمایتهای قانونی و اجتماعی مؤثر نخواهد بود. دولتها باید با تدوین سیاستهای حمایتی از زنان شاغل، تسهیلگری در ازدواج جوانان، ارائه تسهیلات مسکن و اعطای مزایای مالی برای فرزندآوری، شرایط لازم برای کاهش فشارهای اقتصادی بر زنان را فراهم کنند. تنها در این صورت است که زنان میتوانند با اطمینان خاطر بیشتری تصمیم به فرزندآوری بگیرند.
در جمعبندی، هرچند شرایط سخت اقتصادی بر تصمیمگیری خانوادهها درباره فرزندآوری تأثیر منفی میگذارد، اما زنان با توانمندیهای فردی، آگاهی اجتماعی و نقشهای چندگانه خود میتوانند همچنان نقشی کلیدی در افزایش جمعیت ایفا کنند. تحقق این امر مستلزم سرمایهگذاری در آموزش، بهداشت، اشتغال پایدار و سیاستهای حمایتی از زنان است تا آنان بتوانند با اعتماد بهنفس و آرامش بیشتری در مسیر رشد جمعیت گام بردارند.




