به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ شامگاه دوشنبه، کاخ سفید میزبان یک ضیافت شام بود که در ظاهر قرار بود نمایشگر پیروزی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی ایران باشد؛ اما در واقعیت، صحنه تکرار ادعاهای نخنما و بیپشتوانهای بود که نه در میدان جنگ به نتیجه رسیدند، نه در عرصه دیپلماسی خریدار داشتند، و نه حتی در افکار عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد استقبال قرار گرفتند.
در این ضیافت، دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بار دیگر در حضور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ادعاهایی علیه برنامه هستهای ایران مطرح کرد و مدعی شد حملات اخیر آمریکا باعث نابودی کامل تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران شده است. وی در ادامه، بدون ارائه هیچ سندی، ابراز امیدواری کرد که دیگر نیازی به حمله به ایران نباشد و همچنین آرزو کرد که حملات رژیم صهیونیستی نیز به پایان رسیده باشد.
ترامپ همچنین در ادامه ادعاهایش گفت که ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده شده و «ما گفتوگوهایی را با ایران برنامهریزی کردهایم.» این سخنان در حالی بیان شد که «استیو ویتکاف»، مشاور ترامپ نیز در ضیافت مذکور اعلام کرد که در روزهای آینده با نماینده ایران وارد مذاکره خواهد شد. هرچند رئیسجمهور آمریکا درباره احتمال برداشته شدن تحریمها، صرفاً به ابراز امیدواری بسنده کرد، اما آنچه در پشتپرده در جریان است، نشاندهنده واقعیتی کاملاً متفاوت با آن چیزی است که ترامپ ادعا میکند.
حمله شکست خورد، تأسیسات باقی ماند
درحالیکه رسانههای نزدیک به کاخ سفید طی روزهای اخیر مدعی شده بودند که ترامپ و نتانیاهو قصد دارند پیروزی بر ایران را در کاخ سفید جشن بگیرند، واقعیت میدانی اتفاقاتی بسیار متفاوت را رقم زد. تنها چند ساعت پیش از برگزاری این ضیافت شام، نیروهای مقاومت فلسطینی از جمله حماس، در عملیاتی بیسابقه، ۱۰ نظامی رژیم صهیونیستی را به هلاکت رسانده و دهها تن دیگر را مجروح کردند. همین عملیات کافی بود تا فضای مراسمی که قرار بود «جشن پیروزی» باشد، به مراسمی نمادین و حتی ناامیدکننده برای طرفین بدل شود. رسانههای صهیونیستی نیز این ضیافت را بیش از آنکه نماد قدرت باشد، نمایشی از انکار واقعیت دانستند.
مواضع ترامپ نیز در این مراسم چیز تازهای برای ارائه نداشت. او بارها و بارها در هفتههای اخیر مدعی شده بود که حملات آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، این تاسیسات را بهکلی نابود کرده و حتی آینده منطقه را دگرگون ساخته است. در حالی که جمهوری اسلامی ایران و مقامات رسمی آن بارها این ادعا را بهطور رسمی تکذیب کردهاند، کارشناسان، نهادهای اطلاعاتی و حتی رسانههای نزدیک به کاخ سفید نیز صحت این گفتهها را زیر سوال بردهاند.
ادعای مذاکره، تلاشی برای جبران شکست میدانی
ترامپ همچنین مدعی شد که ایران خواستار مذاکره شده و گفتوگوهایی میان دو طرف در حال برنامهریزی است. این در حالی است که ایران صراحتاً این ادعا را رد کرده و تأکید کرده که هیچگونه درخواست مذاکره از سوی تهران مطرح نشده است. «اسماعیل بقایی»، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته به صراحت اعلام کرد: «از طرف ما هیچ درخواستی برای ملاقات یا مذاکره با طرف آمریکایی ارائه نشده است.»
با این حال، برخی منابع آمریکایی فاش کردهاند که در جریان جنگ ۱۲ روزه، ترامپ از مشاوران خود از جمله استیو ویتکاف خواسته بود زمینه گفتوگو با ایران را فراهم کنند و حتی خود او نیز آمادگی داشته که مستقیماً با مقامات ایرانی از جمله سیدعباس عراقچی وارد مذاکره شود. در اقدامی بیسابقه، گفته شده که ترامپ حاضر بوده پروتکلهای دیپلماتیک را کنار بگذارد و مستقیماً با عراقچی گفتوگو کند؛ اقدامی که نشانهای از درماندگی او در برابر بنبست سیاسی و نظامیاش بود.
پشتپردهای بهنام فریب و بیاعتباری سیاسی
این دروغپردازیها در حالی ادامه دارد که اسناد منتشرشده از سوی رسانههای صهیونیستی حاکی از آن است که ترامپ در حالی درباره بررسی حمله به ایران سخن میگفته که از هفتهها پیش تصمیم خود را برای این حمله گرفته بود و هماهنگیهای نهایی را با نتانیاهو انجام داده بود. همین مسئله باعث شد چهره ترامپ بهعنوان سیاستمداری بیاعتبار و فریبکار بیش از پیش عیان شود؛ بهگونهای که حتی نخبگان سیاسی در آمریکا نیز دیگر برای اظهارات او ارزشی قائل نیستند.
نکته مهم دیگر، میزان موفقیت حملات ادعایی آمریکا به تاسیسات هستهای ایران است. شبکه «سیانان» به نقل از دو مقام آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده گزارش داد که این حملات در خوشبینانهترین حالت تنها توانستهاند یک تا دو ماه برنامه هستهای ایران را به تأخیر بیندازند. این گزارش با موجی از بازتابها مواجه شد و حتی موجب عصبانیت ترامپ شد. او در واکنشی عجیب خواستار اخراج خبرنگار سیانان شد که گزارش مذکور را تهیه کرده بود و او را تهدید کرد که «مثل سگ» اخراج خواهد شد!
در کنار این موضوع، نهادهای اطلاعاتی اروپایی نیز بهصراحت اعلام کردهاند که ادعای نابودی تأسیسات هستهای ایران، اغراقآمیز و نادرست بوده و بخش اعظم زیرساختهای هستهای ایران، از جمله سانتریفیوژهای پیشرفته و ذخایر اورانیوم، پیش از حمله به مکانهای امن منتقل شدهاند.
میدان در دستان مقاومت؛ از ایلات تا حیفا
واقعیت میدان نیز چیز دیگری میگوید. نهتنها برنامه هستهای ایران باقی مانده، بلکه مراکز موشکی ایران کاملاً سالماند و طبق گفته برخی فرماندهان سپاه، حتی یکی از صدها شهر موشکی ایران در جریان این جنگ فعال نشد. در عوض، محور مقاومت در منطقه، با عملیاتی مؤثر در یمن و فلسطین اشغالی، ابتکار عمل را به دست گرفته است.
در یمن، نیروهای مقاومت توانستند بندر ایلات را از طریق دریای سرخ به محاصره درآورند و بهتازگی نیز کشتی یک شرکت یونانی را که در بنادر حیفا و اشدود پهلو گرفته بود، غرق کردند. در پاسخ به این اقدامات، جنگندههای رژیم صهیونیستی اقدام به حمله به یمن کردند که آن هم با شکست و آبروریزی کامل روبهرو شد.
از سوی دیگر، در عملیاتی بیسابقه، نیروهای حماس در یک کمین نظامی در بامداد سهشنبه، دهها نظامی صهیونیست را به قتل رسانده و زخمی کردند. این عملیات از سوی رسانههای صهیونیستی، بهعنوان شدیدترین ضربه نظامی از ۷ اکتبر تاکنون توصیف شد.
نقش ایران در معادله جدید منطقهای
در شرایطی که ترامپ ادعا میکند منطقه غرب آسیا دستخوش تغییر شده و ایران خواهان مذاکره است، شواهد میدانی و سیاسی خلاف این را نشان میدهند. واقعیت این است که ایران همچنان بر مواضع اصولی خود ایستاده و نه از حق غنیسازی خود عقبنشینی کرده و نه اجازه دسترسی جدیدی به تأسیسات هستهای خود داده است. ایالات متحده نیز، پس از شکست در اعمال فشار از طریق جنگ نظامی، دیگر ابزار مؤثری برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در مذاکرات در اختیار ندارد.
در این میان، شکست مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه، نتیجهای را رقم زده که اکنون در قالب سیاست «ابهام هستهای» ایران خود را نشان میدهد. سیاستی که موجب شده حتی نهادهای بینالمللی نیز از جزئیات برنامه هستهای ایران بیاطلاع باشند و همین مسئله، برگ برندهای مهم برای تهران در مذاکرات احتمالی آینده محسوب میشود.
وقتی فانتزیهای کاخ سفید با واقعیتهای میدان روبهرو میشوند
ضیافت شام ترامپ و نتانیاهو نه یک مراسم نمادین موفق، که بازتاب یک شکست تاریخی بود. نه حملهای موفق انجام شده، نه مذاکراتی واقعی در جریان است، و نه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا توانستهاند ابتکار میدان را در دست بگیرند. آنچه در کاخ سفید رخ داد، گردهمایی یک جنایتکار جنگی و یک سیاستمدار متوهم بود که هر دو تلاش دارند واقعیتهای منطقه را با آرزوها و فانتزیهای خود جایگزین کنند.
اما واقعیت میدان، حرف آخر را میزند. واقعیتی که از غزه تا حیفا، از یمن تا تنگه هرمز، و از نطنز تا تهران، با صدای بلند میگوید: غرب آسیا تغییر کرده، اما نه به شکلی که ترامپ میخواست.
گزارش از امیر صفره



