به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از راضیه گودرزی*/// 26 خرداد ماه حوالی عصر ساعت ۱۸ و ۳۵ دقیقه بود، مثل این چند روز گذشته برای پیگیری اخبار شبکه خبر را دنبال میکردیم.
ناگهان صدای انفجار از پشت صحنه استودیوی شبکه خبر در خانه پخش شد و به دنبال آن صدای الله اکبر خانم امامی…
ساختمان شیشهای نمادی از پیشرفت و صدای حق و حقیقت بوده و هست، و قطعا موجب بیم و خاری در چشم دشمنان جنایتکار میباشد.
زمانی که در محل حادثه قرار گرفتم و با ساختمان شیشهای که تمام شیشههایش به زمین ریخته شده بود مواجه شدم، پرچم به اهتزاز درآمده ایرانمان در دو طرف ساختمان موجب آرامش و دلگرمیام شد، این صحنه پیامی جز مقاومت و اقتدار ملت ایران نداشت!
در آن لحظه احساس کردم که این تجاوز نه تنها نتوانسته ارادهی ملت ایران را تضعیف کند، بلکه عزم ما را برای ایستادگی در برابر ظلم و ستم بیشتر کرده است.
جناب راوی بر لبهی حوض ایستاده و در حال تفصیل ماجرا بود، از نگرانی بابت جان همکاران قبل از جنایت رژیم تا شجاعت و همدلی های بعد از آن.
از نگرانی بابت پدر و مادری که همکار بودند و فرزند نوزاد داشتند اما تا لحظهی آخر برای قطع نشدن صدای حقیقت ایستادگی کردند.
از مادری که دو فرزند کوچک در خانه دارد اما با صلابت و استوار در مقابل تمام کسانی که منتظر خاموش شدن صدای حق و حقیقت هستند میایستد و بانگ اللهاکبر را به گوش جهانیان میرساند.
بازدید از محل اصابت موشک در استودیو شبکه خبر در کنار غم و خشم ما از رژیم جنایتکار صهیونیستی پیام ویژهای داشت:
رژیم صهیونیستی با نقض فاحش قوانین بینالمللی سعی در خاموش کردن صدای رسانهای داشت که صدای جبهه حق بوده و هست و این صدا نهتنها خاموش نشد بلکه با غیرت و شجاعت خانم گوینده، جهان را متوجه این حقانیت کرد.
تنه و برگ های سوختهی درختان، شیشههای خورد شده بر روی زمین، گزارش ها و کاغذهای سوخته شده و امیدی که به تازگی در زیر سایه درختان جوانه زده… همهی آنها نمادی از ایرانی است که با تمام زخم ها ایستاده است و روبه جلو حرکت میکند، این حرکت ادامه دار و به ظهور حضرت منجی(عج) میرسد، ان شاءالله.
*عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین



