به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بامداد بیستوسوم خردادماه ۱۴۰۴، فصل تازهای در روابط پرتنش میان ایران، اسرائیل و ایالات متحده آغاز شد. حمله گسترده هوایی از سوی رژیم صهیونیستی به مراکز هستهای و تأسیسات حساس ایران، در کنار مشارکت فعال ارتش آمریکا در بمباران اهداف حیاتی، نه تنها آغازگر جنگی تمامعیار بود، بلکه تبعات عمیق سیاسی، نظامی و روانی در سطح منطقه و جهان به دنبال داشت. این نبرد که بهسرعت با پاسخهای کوبنده ایران مواجه شد، به یک درگیری فرسایشی دوازدهروزه تبدیل شد؛ نبردی که در نهایت به شکست استراتژیک محور حملهکننده و پیروزی سیاسی، نظامی و رسانهای ایران منتهی گردید.
حمله متقابل ایران و فروپاشی جبهه حریف
در نخستین ساعات پس از حمله هوایی اسرائیل، ایران با مجموعهای از حملات موشکی هماهنگ، زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد. از تلآویو تا بئرالسبع، صدای آژیرها قطع نمیشد و هزاران نفر از مردم به پناهگاهها پناه بردند. همزمان، پایگاه هوایی العدید قطر - یکی از مهمترین مراکز نظامی آمریکا در خاورمیانه - مورد هدف قرار گرفت و خسارات قابل توجهی بر جای گذاشت. اسکات ریتر، افسر پیشین سازمان ملل و تحلیلگر نظامی آمریکایی، تصریح کرد: «این حملات، توان واقعی ایران را نشان دادند. اسرائیل بیدفاع بود. سامانههای دفاع موشکی گنبد آهنین، فلاخن داوود و حتی سامانه آمریکایی تاد در برابر این حجم از حملات توان مقابله نداشتند.»
در کنار تبعات نظامی، آثار روانی این نبرد بر جامعه و ساختار سیاسی اسرائیل نیز مشهود بود. تصاویر درگیری لفظی شدید ایتمار بنگویر وزیر امنیت داخلی با وزیر دفاع اسرائیل، در فضایی آشفته، بازتاب گستردهای یافت. در آن، بنگویر با فریاد پرسید: «چرا ایران را تحریک کردید؟» و پاسخ وزیر دفاع چیزی جز اعتراف به «خطای محاسباتی درباره توان موشکی ایران» نبود. نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، نیز در سخنرانی ششمین روز جنگ اعتراف کرد: «خسارات و تلفات بسیاری متحمل شدهایم.» گزارشی از شبکه ۱۲ اسرائیل نیز نشان داد که تلآویو – شهری که همواره پر از جنبوجوش بود – اکنون به شهری متروکه تبدیل شده و مردم در حال ترک آن هستند. فروشگاهها خالی، پناهگاهها کمیاب و ناامیدی در سطح جامعه آشکار بود. وضعیت نابسامان به قدری آشکار بود که حتی مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی نیز در ارزیابیهای خود نسبت به نتیجه این جنگ مواضع متفاوتی اتخاذ کردند.
بازتابهای رسانهای و بینالمللی
جنگ دوازدهروزه به سرعت در صدر اخبار جهانی قرار گرفت. روزنامههای انگلیسی مانند دیلیمیل و گاردین، از «ویرانیهایی بیسابقه در اسرائیل» نوشتند. شبکه اسکاینیوز در گزارشی از حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم عزاداری عاشورا نوشت: «تصاویر او در حالی که حاضران با شعارهای مذهبی به استقبالش میرفتند، همزمانی معناداری با پیروزی نظامی ایران داشت.» گزارشهای رسانهای همچنین حاکی از آن بود که بسیاری از شخصیتهای سیاسی غربی، از جمله دیوید لمی وزیر خارجه بریتانیا، هشدار دادند: «هیچ اقدام نظامی قادر نیست توان دفاعی ایران را متوقف کند.» این اظهارات در حالی مطرح شد که سیاستمداران آمریکایی نیز به تدریج زبان به انتقاد از عملکرد دولت در این عملیات گشودند. برخی تحلیلگران نیز با اشاره به شکست اهداف جنگ، از جمله توقف برنامه هستهای ایران یا تضعیف قدرت موشکی آن، اذعان کردند که این حمله نهتنها نتیجهای در بر نداشت بلکه موجب تقویت موقعیت ایران شد.
روزنامه عبریزبان هاآرتص با انتشار گزارشی از خسارات سنگین در مناطق مختلف، از تلفات و ویرانیهایی نوشت که «در تاریخ اسرائیل بیسابقه است.» گزارشهای مهندسی نشان داد که بسیاری از محلههای شهری به کلی نابود شدهاند. همچنین روزنامه ممون برای نخستینبار اذعان کرد که «ساختمان کریا، مرکز فرماندهی وزارت جنگ اسرائیل، مستقیماً هدف حمله قرار گرفته است.» در گزارشی دیگر، وزارت دارایی اسرائیل اعلام کرد: «هزینه جنگ تا کنون بیش از ۵.۴ میلیارد دلار برآورد شده و با احتساب خسارات اقتصادی، ممکن است به ۲۰ میلیارد دلار نیز برسد.» تلفات انسانی، فشارهای روانی، ازهمگسیختگی زیرساختی و مهاجرت معکوس از شهرهای مرکزی همگی گویای بحرانی بیسابقه در ساختار اجتماعی اسرائیل بودند.
موضعگیری غرب و تغییر گفتمان اپوزیسیون
در آمریکا، سخنان جان مرشایمر نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل بازتاب زیادی داشت. او گفت: «این اسرائیلیها بودند که خواستار توقف جنگ شدند، زیرا توان نظامیشان در حال اتمام بود.» دونالد ترامپ نیز در نطقی در اجلاس ناتو، از «خسارات بسیار سنگین» سخن گفت و در تروثسوشال نوشت: «ما اسرائیل را نجات دادیم. این جنگ فراتر از توانشان بود.» همزمان گزارشهایی مبنی بر افت شدید محبوبیت ترامپ در میان هوادارانش منتشر شد و ناظران هشدار دادند که تداوم چنین رویکردهایی ممکن است به تضعیف جایگاه آمریکا در خاورمیانه منجر شود.
جنگ دوازدهروزه تنها فضای سیاسی داخلی و خارجی اسرائیل و آمریکا را متأثر نساخت، بلکه باعث بازنگری در مواضع برخی از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی شد. از جمله شهرام همایون، فعال سیاسی ضدنظام، گفت: «ساخت موشکها و پهپادهای ایران کار فوقالعادهای است. اسرائیل شکست خورد. این جنگ تنها یک پیروز داشت: ملت ایران.» بیبیسی فارسی، که معمولاً موضعی منتقد نسبت به ایران دارد، در گزارشهایی از «خرابی گسترده در تلآویو» و «سقوط روانی جامعه اسرائیل» نوشت. گزارشگرانی چون کسری ناجی و نفیسه کوهنورد، آشکارا از پیروزی ایران و شوک افکار عمومی اسرائیل سخن گفتند. در میان گروههای مختلف اپوزیسیون نیز تغییر گفتمان مشاهده شد؛ برخی از تحلیلگران برانداز با لحنی متفاوتتر از گذشته، از توان نظامی ایران دفاع کرده و اذعان کردند که این سطح از بازدارندگی میتواند هر قدرت مهاجمی را به عقبنشینی وادارد.
تثبیت قدرت ایران و دگرگونی در موازنه منطقهای
برخلاف تصور اولیه مهاجمان که امیدوار بودند ساختار نظامی و سیاسی ایران را تضعیف یا فروبپاشند، واقعیت جنگ نشان داد که تهران نهتنها ضربهناپذیر است، بلکه توان پاسخگویی سریع، دقیق و ویرانگری دارد که میتواند حتی حساسترین مراکز دشمن را به چالش بکشد. همانگونه که تحلیلگران رسانه فارنپالیسی و نیویورکتایمز نیز اشاره کردند، «جنگی که قرار بود به انزوای ایران منجر شود، در نهایت به تثبیت جایگاه منطقهای آن و افول پرستیژ راهبردی اسرائیل و آمریکا انجامید.» این جنگ، بیش از هر چیز، آغاز فصلی تازه در معادلات نظامی و روانی منطقه بود؛ فصلی که بهوضوح نشان داد دوره سلطهگری بیپاسخ به پایان رسیده و موازنه قوا در خاورمیانه دگرگون شده است. تأثیرات عمیق این جنگ بر سیاست داخلی آمریکا، رقابتهای انتخاباتی، جهتگیریهای جدید در سیاستخارجی کشورهای اروپایی و نیز شکلگیری محورهای تازه منطقهای، همگی حاکی از آن است که تبعات این دوازده روز، سالها باقی خواهد ماند.
گزارش از امیر صفره




«یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعهای، یک دروغی، یک حرف هراسافکنندهای در ذهنها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامهها بودند که این کارها را میکردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یکبار، گاهی چند ساعت یکبار یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند، ذهن مردم را خراب میکند. یک دروغی را مطرح میکند، شایع میکند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین میرود. یکی از وظایف قوّه قضائیّه برخورد با این مسئله است. البتّه اینجا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً میشود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید، اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید، اینها چیزهای مهمّی است».
(۷ تیرماه ۱۴۰۱).