تاریخ انتشار: پنجشنبه 1404/09/13 - 10:27
کد خبر: 549781

رئیس‌جمهور فنلاند و متخصص روابط بین‌الملل طی یادداشتی در فارن افرز مطرح کرد؛

نظم لیبرال در حال مرگ است غرب اگر نجنبد، باخته است

 نظم لیبرال در حال مرگ است غرب اگر نجنبد، باخته است

رئیس‌جمهور فنلاند با انتشار مقاله‌ای در مجله آمریکایی «فارن‌افرز» تاکید می‌کند نظم لیبرال غربی در حال مرگ و فروپاشی است و سال‌های پیش‌رو آخرین فرصت کشورهای غربی برای بازسازی نظم لیبرال است.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بحث فروپاشی یا فرسایش «نظم لیبرال غربی» طی سال‌های گذشته جای خود را در ادبیات دانشگاهی باز کرده است. به گفته کارشناسان این نظم که پس از جنگ جهانی دوم و با محوریت آمریکا بنا شد، بر اصولی چون تجارت آزاد، نهادهای چندجانبه، دموکراسی لیبرال و رهبری غربی استوار بود. اما طی سه دهه گذشته این نظم دچار فرسایش شده است؛ تغییر موازنه قدرت جهانی، رشد چین، ظهور قدرت‌های مستقل از غرب، ظهور نهادها و رژیم‌های غیر‌لیبرال مثل بریکس و شانگهای، تشدید جنگ‌ها و بحران‌های ژئوپلیتیک، بحران در خود دموکراسی‌های غربی، کاهش مشروعیت نهادهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی غرب، مجموعه عواملی هستند که نشان می‌دهد نظم لیبرال دچار فروپاشی شده است.«الکساندر اشتوب» متخصص روابط بین‌الملل و رئیس‌جمهور کنونی فنلاند نیز در در مقاله‌ای که وب‌سایت «فارن‌افرز» آن را منتشر کرده است تاکید می‌کند نظم لیبرال غربی در حال فروپاشی است و اگر کشورهای غربی سایر کشورها را قانع نکنند که دنبال سلطه‌جویی نیستند آخرین فرصت خود را نیز برای بازسازی نظم لیبرال از دست خواهند داد. وی در این مقاله نوشته است: جهان در چهار سال گذشته بیشتر از 30سال پیش از آن دچار دگرگونی شده است. خوراک خبری ما سرشار از تنش و تراژدی است. روسیه اوکراین را زیر آتش گرفته، خاورمیانه در تب‌وتاب است و جنگ‌ها در آفریقا شعله‌ورند. در حالی که درگیری‌ها بیشتر می‌شوند، به نظر می‌رسد دموکراسی‌ها رو به افول‌ هستند. دوران پس از جنگ سرد به پایان رسیده است. با وجود امیدهایی که پس از فرو ریختن دیوار برلین پدید آمد، جهان در آغوش‌کشیدن دموکراسی و سرمایه‌داری مبتنی بر بازار آزاد متحد نشد. در واقع، همان نیروهایی که قرار بود جهان را به هم نزدیک کنند- تجارت، انرژی، فناوری و اطلاعات- اکنون آن را از هم می‌پاشند. وی در ادامه می‌نویسد: ما در جهانی تازه و آشفته زندگی می‌کنیم. نظم لیبرال مبتنی بر قواعد که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، اکنون در حال فروپاشی است. همکاری چندجانبه جای خود را به رقابت چندقطبی داده است. معامله‌گری فرصت‌طلبانه مهم‌تر از پاسداری از قوانین بین‌المللی شده است. رقابت قدرت‌های بزرگ بازگشته و رقابت چین و آمریکا چارچوب اصلی ژئوپلیتیک را تعیین می‌کند. اما این تنها نیروی شکل‌دهنده نظم جهانی نیست. به گفته وی قدرت‌های متوسط نوظهور- از جمله برزیل، هند، مکزیک، نیجریه، عربستان‌سعودی، آفریقای‌جنوبی و ترکیه- به بازیگرانی دگرگون‌کننده بدل شده‌اند. آن‌ها به‌طور جمعی از توان اقتصادی و وزن ژئوپلیتیک لازم برای کشاندن نظم جهانی به سوی ثبات یا آشوب بیشتر برخوردارند. همچنین آنها دلیل روشنی برای مطالبه تغییر دارند: نظام چندجانبه پس از جنگ جهانی دوم نتوانست خود را چنان تطبیق دهد که جایگاه واقعی آن‌ها را در جهان بازتاب دهد و نقشی که سزاوارش‌ هستند را به آن‌ها بدهد. اکنون رقابتی سه‌گانه میان آنچه من «غرب جهانی»، «شرق جهانی» و «جنوب جهانی» می‌نامم در حال شکل‌گیری است. جنوب جهانی با انتخاب میان تقویت نظام چندجانبه یا حرکت به سوی چندقطبی، تعیین خواهد کرد که ژئوپلیتیک در دوران پیشِ‌رو به سوی همکاری، گسست، یا سلطه‌جویی میل کند.

دهه آینده تعیین‌کننده

رئیس‌جمهور فنلاند تاکید می‌کند: پنج تا ده سال آینده احتمالاً نظمی که برای دهه‌ها پابرجا می‌ماند را تعیین خواهد کرد. هنگامی که یک نظم جا می‌افتد، معمولاً مدتی طولانی دوام می‌آورد. پس از جنگ جهانی اول، نظمی تازه حدود دو دهه برقرار بود. نظم بعدی، پس از جنگ جهانی دوم، حدود چهار دهه دوام آورد. اکنون، سی سال پس از پایان جنگ سرد، بار دیگر چیزی نو در حال شکل‌گیری است. این آخرین فرصتِ کشورهای غربی است تا بقیه جهان را قانع کنند که توان گفت‌وگو دارند نه تک‌صدایی، ثبات دارند نه استانداردهای دوگانه و به دنبال همکاری هستند نه سلطه‌جویی.

ضرورت بازسازی نهادهای بین‌المللی

«الکساندر اشتوب» می‌افزاید: مجموعه‌ای از نهادهای پساجنگ به جهان کمک کردند تا سریع‌ترین دوره توسعه خود را پشت سر بگذارد و دوره‌ای استثنایی از صلح نسبی را حفظ کند. امروز این نهادها در معرض فروپاشی قرار دارند. اما بقای آن‌ها ضروری است، زیرا جهانی مبتنی بر رقابت بدون همکاری به درگیری خواهد انجامید. برای بقا، این نهادها باید تغییر کنند، زیرا بسیاری از کشورها در نظام موجود، قدرتِ عمل ندارند و در صورت عدم تغییر، از آن فاصله خواهند گرفت. نمی‌توان این کشورها را برای چنین اقدامی سرزنش کرد؛ نظم جهانی جدید منتظر نخواهد ماند. به گفته وی اصلاح از رأس آغاز می‌شود، یعنی در سازمان ملل متحد. اصلاح همیشه فرآیندی طولانی و پیچیده است، اما حداقل سه تغییر ممکن وجود دارد که به ‌طور خودکار سازمان ملل را تقویت کرده و به کشورهایی که احساس می‌کنند در نیویورک، ژنو، وین یا نایروبی قدرت کافی ندارند، قدرت عمل می‌بخشد. وی درباره مواردی که باید در نهادها و سازمان‌های بین‌المللی اصلاح صورت بگیرد می‌نویسد: اول، همه قاره‌های اصلی باید همواره در شورای امنیت نمایندگی داشته باشند. قابل قبول نیست که هیچ نمایندگی دائمی از آفریقا و آمریکای‌لاتین در شورای امنیت وجود نداشته باشد و تنها چین نماینده آسیا باشد. تعداد اعضای دائم باید حداقل پنج عضو افزایش یابد: دو عضو از آفریقا، دو عضو از آسیا و یک عضو از آمریکای‌لاتین. دوم، هیچ کشوری نباید حق وتو در شورای امنیت داشته باشد. حق وتو در پی جنگ جهانی دوم لازم بود، اما در دنیای امروز، شورای امنیت را ناتوان کرده است. نهادهای سازمان ملل در ژنو به خوبی عمل می‌کنند، دقیقاً به این دلیل که هیچ عضو واحدی نمی‌تواند مانع فعالیت آن‌ها شود. سوم، اگر یک عضو دائم یا نوبتی شورای امنیت منشور سازمان ملل را نقض کند، عضویت آن در سازمان ملل باید به حالت تعلیق درآید. وی تاکید می‌کند: نهادهای جهانی مالی و تجاری نیز نیاز به به‌روزرسانی دارند. سازمان جهانی تجارت، که سال‌ها به‌خاطر فلج شدن سازوکار حل اختلاف خود دچار اختلال شده است، هنوز حیاتی است. با وجود افزایش توافقنامه‌های تجارت آزاد خارج از حوزه نظارتی سازمان جهانی تجارت، بیش از ۷۰درصد تجارت جهانی هنوز تحت اصل « کامله‌‌الوداد‌» این سازمان انجام می‌شود. هدف از سیستم تجاری چندجانبه، تضمین رفتار عادلانه و مساوی با همه اعضا است. تعرفه‌ها و دیگر نقض‌های قوانین سازمان جهانی تجارت در نهایت به ضرر همه تمام می‌شود. فرآیند اصلاح کنونی باید به شفافیت بیشتر، به‌ویژه در زمینه یارانه‌ها، و انعطاف‌پذیری در فرآیندهای تصمیم‌گیری سازمان تجارت جهانی منجر شود. این اصلاحات باید سریع اعمال شوند؛ در غیر این صورت سیستم اعتبار خود را از دست خواهد داد. در پایان این مقاله آمده است: اکنون جهان با انتخابی جدی مواجه است تصمیماتی که ما در دهه آینده می‌گیریم، نظم جهانی قرن بیست‌ویکم را شکل خواهد داد. کشورهای کوچک تماشاگران بی‌طرف در این داستان نیستند. نظم جدید با تصمیماتی که رهبران سیاسی در کشورهای بزرگ و کوچک، چه دموکرات، چه خودکامه یا در میانه آن‌ها، اتخاذ می‌کنند، تعیین خواهد شد. در این میان، مسئولیت ویژه‌ای بر دوش جهان غرب است، به‌عنوان معمار نظم در حال گذر و همچنان قدرتمندترین ائتلاف اقتصادی و نظامی جهان. شیوه‌ای که این نقش را ایفا می‌کنیم اهمیت دارد. این آخرین فرصت ماست.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
معرفی کسب و کارها
نخست‌وزیر صربستان: متعهد به توسعه روابط با ایران هستیم
قرارداد یک ساله ترکیه برای واردات گاز روسیه
اوسمار: نمی‌توان قبل از بازی قولی داد/ باکیچ در دیدار فردا حضور ندارد
استقرار ۳ نماینده ایران در هتل ویژه واشنگتن برای قرعه‌کشی جام جهانی
رصد پهپادهای مرموز در مسیر پرواز هواپیمای زلنسکی به ایرلند
شایعه استفاده سارقان از طلایاب کاملاً کذب است
ارتش آمریکا: یک کشتی را در آب‌های بین‌المللی هدف قرار دادیم
نتایج انتخابات انجمن علمی روابط بین‌الملل دانشگاه تهران اعلام شد
قائدشرف: هویت ۱۶ آذر «بی‌تفاوت نبودن» دانشجو است/ وفاق خواستار همگام‌سازی با نظام سلطه است
درخواست نماینده تهران از وزیر کشور برای رفع ضعف جدی در استانداردسازی و تبادل اطلاعات املاک
هیئت لبنانی: با اسرائیل مستقیما مذاکره نمی کنیم
ادعای تل‌آویو درباره جاسوسی یک صهیونیست برای ایران
دستور سودانی برای تحقیقات فوری درباره یک گزارش جنجالی در عراق
ماجرای تروریستی اعلام کردن انصارالله وحزب‌الله؛تکذیب یاعقب‌نشینی عراق؟
توییت | ‌وقتی عدلیه در برابر فساد تعارف می‌کند...
قدردانی عمان از میزبانی «شهر فرودگاهی امام» در بحران پرواز سلام‌ایر
دانشجو تنها برای تماشای اتفاقات به دانشگاه نمی‌آید
رزومه سازی به نفع سینمای زیرزمینی
نخستین پرتاب موشک چند بار مصرف چینی با انفجار پایان یافت
قالیباف:درهای دیپلماسی همچنان باز است
در چهل و ششمین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس چه گذشت؟
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر و شکست سنگین از ایران، چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟





مشاهده نتایج
go to top