به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در جریان حضور دکتر روحانی در وزرشگاه تختی استان لرستان دست نوشته هایی دیده می شد که به نظر می رسید به صورت از پیش تعیین شده ای در میان مردم توزیع شده که مربوط به توافق هسته ای می شد.
برخی از افراد حاضر در ورزشگاه مقواییهایی در دست داشتند، که بر روی آنها نوشته شده بود" درود بر توافقنامه هستهای"
این شعار در نگاه اول شاید دارای اشکال نباشد اما سوالی که خودنمایی می کند این است که آیا باید بر هر توافقی "دورد" گفت و آیا اساسا هر توافقی حق مسلم ماست؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که بله، توافق هسته ای حق مسلم ماست و باید بر توافق درود گفت اما نه هر توافقی. چه اینکه اگر توافقی بد امضا شود نه تنها سلام و درود ندارد بلکه امضاکنندگان آن نیز مورد سوال قرار خواهند گرفت.
در واقع بهتر این بود شعار «درود بر توافق "خوب" هسته ای» جایگزین شعار «درود بر توافق هسته ای» باشد.
اما چرا باید این شعار آن هم به صورت هماهنگ به مردم القا شود؟
فرض کنید انعقاد یا عدم انعقاد توافق هسته ای بشود مسئله اصلی مردم و نه توافق خوب یا توافق بد؛ در این صورت مسئله این گونه تعریف می شود که کلید حل مشکلات و رفع تحریم ها و گرانی ها و ... انجام توافق است و اگر توافقی صورت گرفت فارغ از خوب یا بد بودنش، مردم شادمان خواهند شد؛ مسئله ای که دقیقا در 3 آذر سال گذشته در جریان انعقاد توافق ژنو رخ داد.
جامعه از توافق، فارغ از اینکه در متن آن چه چیز آمده بود، شادمان شد چرا؟ چون مسئله را اینگونه قرار داده بودند که رسیدن به اصل توافق مهم است و نه رسیدن به یک توافق خوب!
حالا در جریان گام نهایی توافق هسته ای همین مسئله از سوی تیم فکری دولت القا می شود.
درباره یک «توافق خوب»
هر کشوری برای دستیابی به منافع ملی اش، سعی می کند در طول مذاکرات و توافقاتی که انجام می دهد، کمترین امتیاز را بدهد و بیشترین امتیاز را کسب کند. در مطلوب ترین حالت یک توافق، توازن داد و ستدها اولین شرط است. اینکه درقبال آنچه می دهیم، دریافت های متناسب و منطقی داشته باشیم یک حق طبیعی است و قهرمان دیپلماسی کسی است که در حداقلی ترین حالت، بتواند این حق طبیعی را استیفا کند. اینکه دیپلماتی نخواهد نتایج ماکرات و داد و ستدها را شفاف اعلام کند، بیشتر دلیلی بر نامتوازن بودن آنچه امضا کرده، است تا نمایش یک ژست دیپلماتیک! حکایت حساب پاک است و نبود باک از محاسبه. هرگونه تحریم، تهدید و کارشکنی در طول مذاکرات از سوی طرف مقابل نشانه ای برای شکننده بودن توافقات و مذاکرات و نوشته هاست. توافق باید طوری نوشته شود که هر واژه در متن، یک معنای خاص داشته باشد. اینکه در متن واژه و یا عبارتی طوری بیاید که هرکس هرطور دلش می خواهد ان را تفسیر و تاویل کند، ضعف بزرگی است. یک توافقنامه خوب، یک متن حقوقی سنجیده با معنای خاص، روشن و مشخص است. در توافق هسته ای میان ایران و غرب قیودی چون «درصورت نیاز» چند بار تکرار شده است که یک قید «کشدار و کلی» است. مثلا در توافق ژنو طرف غربی می تواند ادعا بکند-چنان که پیشتر نیز این ادعا را داشته ست- که با توجه به برخورداری ایران از منابع عظیم فسیلی، نفت و گاز، نیازی به انرژی اتمی و سوخت پاک احساس نمی شود!
در یک توافق خوب هسته ای باید «دقیقا» به حق غنی سازی اشاره شود تا ادامه تحریم ها فاقد توجیهات قانونی -که معاهده های مربوط به انرژی اتمی به آنها اشاره کرده است- باشد. متاسفانه این موضوع در توافقنامه ژنو رعایت نشده است تا طرف غربی هرزمان که اراده کرد، بر اساس بهانه جویی های قانونی –به زعم دیپلماسی بین الملل_ تحریم ها را شدت بخشد.
مطالب بیشتر در این باره را از اینجـــا و اینجــــا و اینجــــا بخوانید.
اما رسانه ها اکنون برای مقابله با این تحرکات بعضی برای تغییر و جایگزینی حساب شده و برنامه ریزی شده شعارها و خواسته های مردم چه میزان هوشیار اند و آماده برای چنین میدان جنگ نرمی هستند؟