به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اکنون اما شبهه ای به صورت گسترده رواج داده می شود که ایران و آمریکا از حضور داعش و گروه های تروریستی در منطقه سود می برد و به همین علت آنها را سرکوب نمی کند!
البته دلایل بسیاری وجود دارد که حاکی از سود حضور داعش در منطقه و عراق به نفع آمریکا است. دلایلی همچون تضعیف محور مقاومت، ناامنی در مرزهای ایران، تضعیف دولت قانونی عراق، اختلاف افکنی میان شیعه و سنی، اسلام هراسی با نشر جنایات داعش و... نشان می دهد آمریکا از حضور چنین موجودی سود خواهد برد اما اینکه ایران نیز از این ماجرا سود خواهد برد بیشتر به طنز شباهت دارد.
با جدی شدن خطر حضور گروه های تکفیری در منطقه، در سطح اظهارنظرها پیرامون کمک به آرمان فلسطین، پرداختن به چرایی حمایت از محور مقاومت در منطقه شامل حزب الله در لبنان، بشاراسد در سوریه، گروه های جهاد و حماس در غزه، مجددا در رسانه ها و حتی در میان مردم بازاندیشی صورت گرفت.
بسیاری از افرادی که قبلا با تمسک به مَثَل «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» می گفتند چرا باید به فلسطین کمک کرد و حتی بعضا حامی شعار انحرافی «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»، بودند با جدی شدن این خطر در اظهار نظرهای خود تجدید نظر کرده و اگر جنبه های دینی را لحاظ نمی کردند لااقل با دلایل ملی حمایت از گروه های مقاومت را توجیه می کردند. این البته در جای خود بسیار پسندیده نیز بود و هست.
اکنون اما در محافل مردمی و حتی رسانه ای –که به نظر می رسد به صورت مشکوک و جهت دار توزیع و نشر داده می شود- عنوان می شود که ایران و آمریکا در حضور تروریست های تکفیری در منطقه سود می برد و به همین علت –و با وجود توانایی های نظامی- عزم جدی برای از میان برداشتن آنها نیز ندارد.
اما آیا براستی ایران از حضور داعش و گروه های اینچنین سود می برد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا می بایست به سوالات دیگری توجه کرد.
اول اینکه آیا اساسا کشوری از نا امن شدن و نا امن بودن کشوری در همجاوری خود سود می برد؟ پاسخ به این سوال را از دو منظر باید جست: الف) در صورتی که کشور همسایه دشمن محسوب گردد ب) در صورتی که کشور همسایه متحد استراتژیک باشد.
در خصوص موقعیت فعلی عراق و دولت مستقر در آن باید گفت –حتی در گزاره های غیر دینی- این کشور نه تنها کشوری متخاصم علیه جمهوری اسلامی محسوب نمی شود بلکه به نوعی متحد استراتژیک جمهوری اسلامی نیز هست. عراق حتی در رابطه با ایران از کشوری همچون ترکیه نیز از جهت قرابت سیاسی- ایدئولوژیک نیز به ایران نزدیک تر است. بنابراین هیچ گونه توجیهی ندارد که کشوری از ناامنی در کشور مجاور و متحد خود تلاش کند.
از سوی دیگر عراق به لحاظ موقعیت مذهبی نیز به ایران نزدیک است. میزان سفرهای زیارتی از ایران به این کشور میلیونی است بنابراین امنیت در عراق به نوعی امنیت ایران به حساب می آید و حضور گروهی مثل داعش در عراق با منافع ایران سازگاری ندارد.
پاسخ درخور دیگر به این سوال، جنبه راهبردی سیاست های جمهوری اسلامی است.
راهبرد اساسی و خاص ایران از ابتدای انقلاب اسلامی، تاکید بر آرمان فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی بوده است و بر همین اساس بیش از 35 سال بر حمایت از محور و کشورهای حامی مقاومت در منطقه حمایت کرده است و باز بر همین اساس حامی مقاومت در سوریه و بشار اسد بوده است. ماه های گذشته این تحلیل بسیار شنیده می شد که جنگیدن در سوریه و لبنان و غزه برای دور کردن خطر رژیم صهیونیستی و عدم جنگ در مرزهای ایران است، حال چگونه ممکن است با نزدیک تر شدن این خطر، این سیاست نیز دستخوش تغییر شود؟!
از سوی دیگر همگان می دانند داعش قبل از آنی که داعش شود، در قالب گروه هایی همچون جبهه النصره و... در سوریه می جنگید، چطور می شود در فاصله ای دورتر ایران با این گروهک سیاست مقابله اتخاذ نماید و اکنون خیر؟
از سوی دیگر عنوان می شود که چرا با وجود توانایی نظامی گسترده اقدامی در به قلع و قمع داعش نمی شود؟!
اولا دولت عراق در پاکسازی مناطق تحت نفوذ به موفقیت هایی دست یافته است اما نکته مهم تر آن است که جریان تروریستی با روش های غیرانسانی به شدت از حربه سپرانسانی در دفاع از خود بهره می برد.
این تصور اشتباه است که گمان شود داعش به صورت نظامی دارای پادگان و لشگر و تجهیزات است تا بتوان با حملات نظامی تکلیف آنان را یکسره نمود.
داعش اکنون در خانه های مردم، مدارس، مساجد پناه گرفته است و حمله نظامی به این مقرها منجر به کشته شدن مردم بی گناهی است که اکنون داعش آنان را سپردفاعی خود کرده است.