برخی استادان راهنما و صرفاً برای حفظ ظاهر اظهار تمایل میکنند که کار تمام شده را ببینند. عمده فایده این حفظ ظاهر عموماً این است که جلسه دفاعیه را چندین ماه به تأخیر میاندازد! و این یعنی، عموماً این رسالهها ماهها روی میز استادان معظم پرمشغله خاک میخورد.
خبرنامه دانشجویان ایران: همانطور که در سه بخش قبلی به آن اشاره شد، تحقق «اقتصاد دانش بنیان» با محوریت دانشگاه است به این معنی که اگر بتوان یک «حرکت علمی» را در مراکز آموزش عالی ایجاد کرد، بدون شک باعث چرخیدن چرخ تولید خواهد شد. رهبر انقلاب در سال 82 در دیدار دانشجویان، زندهبودن تولید علم و جنبش نرمافزاری در دانشگاهها را خوب توصیف کردند و نهادینهشدن فرهنگ تولید علم، جنبش نرمافزاری و خطشکنی در جبههی علمآفرینی در دانشگاهها را یک ضرورت دانستندو بیان داشتند: "اگر فرهنگ دانشگاه چنین شود، موجی از انسانهای مجاهد و خستهنشو این حرکت را آغاز و ادامه خواهند داد و دیگر دربارهی به نتیجه رسیدن آن نگرانی جدی وجود نخواهد داشت." (1)
همین دیدگاه باعث شد که ما در یادداشت های قبل به لایه های زیرین چالش های آموزش عالی و بخصوص مقاطع تحصیلات تکمیلی بپردازیم؛ چگونگی انتخاب و تصویب موضوع رساله و مسائل مربوط به استادان راهنما و مشاور را مورد بررسی قرار دادیم؛ بیان این مسائل آنجایی مهم است که به این باور برسیم که جرقه «تحقیق و پژوهش» از دوره ارشد و دکتری آغاز می شود و اگر بتوان با سیاست گذاری های درست دانشجو را در ریل خودش قرار داد، آن موقع می توانیم بدنبال مسائل بالادستی برویم.
در ادامه بخوانید:
2. چگونگی انجام راهنمایی و مشاوره
اگر از رویه مرسوم بگذریم، دانشجو به جز اخذ امضا جهت برگزاری جلسة دفاعیه، نوعاً هیچ کاری در هیچ مرحله از رساله به استاد مشاور ندارد. در مورد استاد راهنما، اگر وی به واسطه ملاحظاتی، به دانشجو تحمیل شده باشد، دانشجو نوعاً به یکی دو جلسه ملاقات صوری و تشریفاتی از باب احترام و جهت اجتناب از برانگیختن شعله کین و انتقام وی بسنده خواهدکرد. اما اگر استاد راهنما تحمیلی نبوده، دانشجو خود با توجه به ملاحظات و محاسبات پیشگفته وی را انتخاب کردهباشد - آنچه بیشتر رخ میدهد- در این صورت حداکثر یکی دو جلسة تشریفاتی میتوان انتظارداشت.
شایستهاست افزون بر دو حالت فوق، حالت سومی را هم متذکرشوم.
جرقه «تحقیق و پژوهش» از دوره ارشد و دکتری آغاز می شود و اگر بتوان با سیاست گذاری های درست دانشجو را در ریل خودش قرار داد، آن موقع می توانیم بدنبال مسائل بالادستی برویم |
گاه اتفاق میافتد که دانشجویی قواعد بازی انتخاب موضوع و انتخاب استاد راهنما را رعایتمیکند تا از دردسر و درگیری اداری با گروه پرهیز کند، لیکن متفاوت از آن گروه بندبازِ کاسبکار، تا حدی تمایل دارد بالاخره چیزی هم از قِبل رساله یاد بگیرد. در این صورت، وی در اولین تلاشها جهت اخذ قرار ملاقات بهسرعت متوجه میشود که هیچ یا تقریباً هیچ انتظاری از استاد راهنمای خوشنام و خوشنمرهاش نمیتواند داشتهباشد
3. چگونگی ارزیابی رساله و جلسه دفاع صوری
استادان راهنما در اکثر قریب به اتفاق موارد نه چندان وقتدارند هر فصلی را بلافاصله پس از نگارش با دقت ارزیابیکرده نظرات خود را در لابهلای سطور یا حاشیه صفحات اعلام کنند تا دانشجو در فصول بعدی به آنها توجهکرده، دستکم موارد مورد توافق را رعایتکند، و نه، از آن بسیار ناگوارتر، چندان علاقهای بدین کار دارد و یا نه احساس وظیفهای میکند که چنینکند.
در نتیجه دانشجو معمولاً بدون دریافت ارزیابی مکتوب استاد راهنما و مشاور، فصول رساله را یکی پس از دیگری مینویسد و پس از پایان، و عمدتاً از باب احترام، به استاد راهنما اطلاع میدهد که کار تقریباً یا کاملاً تمام شده و آمادة دفاع است.
در این مرحله، برخی استادان راهنما و صرفاً برای حفظ ظاهر اظهار تمایل میکنند که کار تمام شده را ببینند. عمده فایده این حفظ ظاهر عموماً این است که جلسه دفاعیه را چندین ماه به تأخیر میاندازد! و این یعنی، عموماً این رسالهها ماهها روی میز استادان معظم پرمشغله خاک میخورد. و در نهایت، این فقط پیگیریهای منظم و در عینحال مؤدبانه دانشجوست که باعث میشود بالاخره جلسه دفاعیه بدون کمترین بازخورد مکتوبی از ناحیة استادان راهنما و مشاور تشکیل شود.
برخی استادان راهنما و صرفاً برای حفظ ظاهر اظهار تمایل میکنند که کار تمام شده را ببینند. عمده فایده این حفظ ظاهر عموماً این است که جلسه دفاعیه را چندین ماه به تأخیر میاندازد! و این یعنی، عموماً این رسالهها ماهها روی میز استادان معظم پرمشغله خاک میخورد. |
اما حتی در ماجرای حفظ ظاهر هم بعضاً با استادان راهنمایی مواجه میشویم که هم وجدانشان پاکتر و آرامتر و هم احساس تعهد اجتماعی یا اعتقادیشان تحجریافتهتر از این است که در این بازی وارد شوند!
4. چگونگی برگزاری جلسة دفاعیه
اگر ماجرای وضعیت رسالهها را تا اینجا با تأمل پی گرفته باشیم چندان در انتظار رویداد خاصی نباید باشیم. استادان راهنما در برخی مواقع از طریق مشورت با استادمشاور، و گاه با مشورت خود دانشجو(!)، و گاه رأساً دست به انتخاب استادداور میزنند. در اینجا لازم است تمایزی میان رسالههای ارشد و دکتری قائلشویم. معمولاً، هیئت داوران رسالههای ارشد مرکب است از استاد راهنما، استاد مشاور، و استاد داوری از درون همان گروه دانشگاهی. نیز، هیئت داوران رسالههای دکتری نوعاً مرکب است از استاد راهنما، دو استاد مشاور، یک استاد داور از بیرون دانشگاه، یک استاد داور از درون همان گروه، و بعضاً استادی به عنوان نمایندة تحصیلات تکمیلی دانشکده؛ مجموعاً شش نفر.
آداب و اطوار جلسات دفاع!
حاصلجمع این شرایط این است که عموماً اساتید راهنما و مشاور و داور بدون مطالعه کامل رساله در جلسه دفاعیه شرکتمیکنند. امکان دارد این وضع بهنظر بعید و یا حتی غیرممکن آید. لیکن کاملاً امکانپذیر است. همچون ماجرای حفظ ظاهر نزد دانشجو، این بار برای حفظ ظاهر نزد سایر دانشجویان علاقهمندی که در جلسه دفاعیه حاضر میشوند، بازی دیگری اجرا میشود. این بازی البته در جلسه دفاعیه ارشد بسیار آماتورتر و در جلسة دکتری با طمأنینه و آداب و اطوار بیشتری برگزار میشود.
عموماً اساتید راهنما و مشاور و داور بدون مطالعه کامل رساله در جلسه دفاعیه شرکتمیکنند. امکان دارد این وضع بهنظر بعید و یا حتی غیرممکن آید. لیکن کاملاً امکانپذیر است |
در این بازی، هر یک از اعضای هیئت داوران به طرح یکی دو سؤال بسنده میکند و بهگونهای برای سؤالاتش مقدمهچینی میکند که دانشجویان و سایر حضار که متن را در اختیار ندارند و نخواندهاند تصورمیکنند استاد معظم پس از صرف وقت زیاد و خواندن دقیق متن، آن سؤالات را مطرح کردهاست. و اگر سؤال بیشتری نمیکند صرفاً بهجهت رعایت وقت دیگران است. اما یک نفر بسیار مهم است که خیلی خوب میداند و یا خوب میفهمد که کل ماجرا نمایشی بیش نیست و آن خود دانشجویی است که قرار است از این تنور که بیرون میآید صاحبنظر یا صاحبنظریه شدهباشد و بتواند در تولید علم و رفع معضلات نظری حوزة خود گامی بردارد.
5. چگونگی و کیفیت حاصل کار
از آن جهت که مطابق عرف بینالمللی از رسالههای ارشد انتظار هیچ نوآوری وجود ندارد و در واقع منظور بیشتر این است که دانشجو توانمندی پیداکند تا هم آراء و اندیشههایی را خوب و دقیق فهمکند و آنها را بهطور مستشهد بازسازیکند و سپس نقدهای جدی به آنها را هم خوب بفهمد و هم بهدرستی بازگوکند، از بررسی این رسالهها درمیگذریم.
طرز ساختن یک اثر پژوهشی بزرگ
اما رسالههای دکتری؛ رسالههایی که نخستین اثر پژوهشی بزرگی است که دانشجو زیرنظر استاد یا استادانی بهثمر میرساند. اما چرا دانشجویان تمام حوزههای تخصصی برای نوآوری و شجاعت نظری تربیت نمیشوند و از ایشان چنین کاری هم خواستهنمیشود؟ زیرا آن بینش بنیادین میگوید عالمان طبیعی، پزشکی، و مهندسی ـ همان مربیان تعلیم و تربیت دانشجویان دکتری ـ همانقدر عضو و محصول و متأثر از جامعه و فرهنگ وسیع مشترک جامعهمان هستند که عالمان انسانی و اجتماعی. عموم عالمان در ابتدا و پیش از یافتن تخصص در حوزهای خاص، در بستر و زمینة فرهنگی و اجتماعی مشترکی رشدکرده به سن دانشجویی میرسند و سپس در بستر و زمینة اجتماعی مشترکی به نام دانشگاه پرورده میشوند. این زمینة اجتماعی خاصتر، ضمن داد و ستد و تعامل با زمینه عام و وسیع فرهنگی مشترکمان، هنجارها و ارزشها و بینشهایی را بهنوبه خود در قلب و جان دانشجو پرورشمیدهد یا پژمرده میکند.
آنچه متأسفانه باید دربارة رسالههای دکتری اعترافکرد این است: در مجموع، تحلیل و نقادی و اظهارنظر یا نظریه، قریب به صفر! |
با توجه به آنچه تاکنون دربارة تعامل میان اساتید، تعامل میان اساتید و دانشجویان، تعامل میان خود دانشجویان، وضعیت اشتغال بیرون از دانشگاه دانشجویان دکتری، وضعیت دروس تحصیلات تکمیلی و نحوة ارزیابی آنها، چگونگی انتخاب و تصویب موضوع رساله و استادان راهنما و مشاور، چگونگی انجام راهنمایی و مشاوره، چگونگی ارزیابی رساله، و چگونگی جلسات دفاعیه از رساله به تفصیل گفتهشد آیا غیرمنتظره است اگر قائل شویم رسالههای دکتری، بهویژه در حوزههای پرتحدّی نظری، عموماً مشتمل است بر نقل انبوهی از اقوال، شرح برخی از آنها، و بعضاً ذکر نام شخصیتها و آثار مشهور و مطرح، و نقل قولی کوتاه و جذاب از آنها؛ قولی که معمولاً ربط جدی و مهمی به زمینة مطالب و مباحث ندارد؟ بهندرت میتوان در رسالههای دکتری، اصلی، نظریهای، آموزهای، قاعدهای، بینشی، سنتی یا مکتبی را یافت که دانشجو پس از بازسازی مستشهد و مستند آن، آن را مورد نقدی، جرح و تعدیلی، اصلاح و اکمالی، و یا نفی و ردّی قرارداده باشد. صرفنظر از رسالة دانشجویان استثنائی و خلاف قاعدة نادر، آنچه متأسفانه باید دربارة رسالههای دکتری اعترافکرد این است: در مجموع، تحلیل و نقادی و اظهارنظر یا نظریه، قریب به صفر! (2)
* گزارش از محمدرضا حیاتی
1- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3203
2- بازشناسی پارادایم علمی ایران، سعید زیباکلام
مطالب مرتبط::
* بازشناسی چالش های اقتصاد دانش بنیان در ایران- بخش اول
*بازشناسی چالش های اقتصاد دانش بنیان در ایران- بخش دوم
*بازشناسی چالش های اقتصاد دانش بنیان در ایران- بخش سوم