به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در بخش اول آشنایی با گام های اساسی ازدواج مطرح گردید که خیلی از مجردها نمی توانند در فهم ارزش، توانایی و شخصیت اصلی شان واقع بین باشند. این افراد در خواستگاری (آگاهانه یا ناآگاهانه) تصویری غیرحقیقی از خود در ذهن مخاطب و خانواده مقابل می سازند. اما پس از ازدواج و با جدا شدن از محیط آموزشی و خانوادگی و تقویت نشدن آن من مصنوعی، به تدریج، تمایلات و ابعاد پنهانیشان بروز پیدا می کند. (برای مطالعه بیشتر به ایـنـجــا مراجعه کنید.)
همچنین در بخش دوم به این سوال مهم پرداخته شد که آیا «ازدواج خود گزین» به صلاح دختران و پسران است یا ازدواجی بر اساس نظر خانواده؟ (برای مطالعه بیشتر به ایـنـجــا مراجعه کنید.)
در بخش سوم به واکاوی باورها و یا عقاید غیرمنطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر که به عنوان باورهای شخصی تعریف شدهاند پرداخته شد. (برای مطالعه بیشتر به ایـنـجــا مراجعه کنید.)
در بخش چهارم به یکی از مباحث مهمی که در امر ازدواج و به ویژه انتخاب همسر اهمیت دارد که بحث هم کفو بودن است پرداخته شد. (برای مطالعه بیشتر به ایـنـجــا مراجعه کنید.)
در بخش پنجم در خصوص توقعات بجا و نابجای جوانان در امر ازدواج مورد واکاوی و بررسی قرار می گیرد. هر انسانی برای ازدواج کردن معیارهایی دارد و برای انتخاب فرد مورد نظر خود با این معیارها وارد میدان می شود و طرف مقابل خود را مورد بررسی قرار می دهد. داشتن معیار به نوبه خود امری غیرقابل انکار است و شکی نیست که ازدواج های بدون آگاهی، در آینده برای زوجین مشکلات عدیده ای را به وجود می آورد
.
توقعات و انتظارات جوانان نسبت به ازدواج و انتخاب همسر آینده خود، گاه بجا و در بعضی مواقع نابجا می باشد. دراین جا لازم است تعریف درستی از این دو دسته توقعات ارائه شود:
توقعات نابجا: هرگاه دختر یا پسر برای ازدواج و انتخاب همسر آینده خود، توقع و خواسته ایی داشته باشند که از اصل و اساس با واقعیت هایی که در آن زندگی می کند مطابق نباشد و در سطح بالای آن، با دستورات دین مبین اسلام که بزرگ ترین واقعیت زندگی هر مسلمان است، منافات داشته باشد، آن توقع و خواسته نابجا می باشد و فرد باید از آن دست بردارد.
توقعات بجا: توقعاتی که اصل و اساس آن با واقعیاتی که فرد در آن زندگی می کند مطابقت داشته و در دامن افراط و تفریط نیفتاده باشد، توقع بجا محسوب میشود.
«خبرنامه دانشجویان ایران»، توصیههایی درباره ازدواج را جمع آوری کرده و در اختیار مخاطبین گرامی قرار میدهد:
- ملاک قیافه - ملاک تناسب اقتصادی، شغل پدر و شغل ثابت داشتن را از محوریت خارج کنید اما نه به این معنی که به هیچ وجه به این ملاک ها نگاه نکنید.
- اگر واقعا کسی این ملاک ها برایش مهم است به گونه ای که بدون اینها نمیتواند با طرف مقابلش احساس خوشبختی کند به عنوان یک ملاک در نظر بگیرد.
- کسی که بدون خانه مجلل و ماشین آخرین سیستم، مبل و تلویزیون آنچنانی نمیتواند احساس خوشبختی کند، بهتر است با کسی ازدواج کند که بتواند اینها را برایش تامین کند.
- گاهی اوقات ملاکها آنقدر زیاد میشوند که پیدا کردن یک شخص با آن ملاکها واقعا کار سخت یا شاید هم محال میشود!
- ملاک های معنوی یک طرف ملاک های مادی یک طرف، تحصیلات یک طرف، خانواده یک طرف اصلا انگار به نظر میرسد باید روی کره ی دیگری دنبال این ملاکها گشت روی زمین که این ها پیدا نمیشوند!
- مثلا میرسد به ملاک های مادی از رنگ چشم و پوست و نوع بینی ابرو _ قد و وزن همهی اینها را مشخص میکنند.
- برخی معتقدند در موضوع تحصیلات باید با طرف مقابل حتما هم رشته باشیم، پیام نور و دانشگاه آزاد نباشد، حتما سراسری باشد!
- به خاطر فراوانی ملاک ها آدمی که بتواند همه ی این ملاک را دارا باشد وجود ندارد این به آرزوی اصلی خودش که ازدواج است نخواهد رسید.
- جوان باید با کسی ازدواج کند که مایع آرامش جوان باشد. این باید بزرگترین آرزوی یک جوان باشد. چرا که جوان در غیر این صورت در خیالاتخودش قدم بر میدارد.
- بعضی وقتها این ملاک ها زورگویانه است؛ دختر خانم 20 سال دارد میخواهد با کسی ازدواج کند که دو سال تفاوت سنی داشته باشد تحصیلات قابل توجهی داشته باشد شغل ثابت داشته باشد و خانه داشته باشد و ...
مگر چند پسر 22 ساله داریم که همه ی این ملاک ها را داشته باشند؟
آیا این نکات، مبارزه با آرزوهای یک جوان است یا جهت دهی به یک جوان که نیازمند راهنمایی است؟
توصیه و پیشنهاد آخر: به جوان میگوییم که واقع بینانه نگاه کن و واقع بینانه انتخاب کن.
صوت کامل این نکات را در ادامه میشنوید: