به گزارش خبرنگار صنفی - آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دانشجویانی که به امید کسب شغل و درآمد مناسب، وارد دانشگاه میشوند و مدارج تحصیلی را یکی پس از دیگری طی میکنند، بعد از کسب مدرک، با موج عظیمی از فارغالتحصیلان جویای کار در بازار و صنعت رکودزده، مواجه میشوند و تصمیم به ادامه تحصیل میگیرند تا شاید فرجی شود و با کسب مدرک بهتر، بتوانند شغلی بدست بیاورند و وارد زندگی مستقل و ازدواج و مواردی از این دست شوند.
جالب اینجاست که بعد از گرفتن مدارک بالاتر اما باز هم خبری از شغل نیست! بالاتر از دکتری که نداریم؛ دکترهایی که این روزها از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، شغلی برایشان نیست و مجبورند بیکار بمانند.(اینجــــا) راه سومی هم هست که کم نیستند دانشجویانی که آن را انتخاب میکنند: سفر به خارج از کشور و مشغول شدن در انستیتوها و مراکز علمی و صنعتی کشورهای خارجی؛ فرقی نمیکند، از هند گرفته تا مالزی و سنگاپور، شاید هم کشورهای اروپایی یا آمریکایی.
سوال را میشود درباره افزایش بی رویه صندلیهای دانشگاهها طرح کرد؛ صندلیهایی که بی رویه اضافه شدند و مسئولین محترم از دولتهای گذشته تا به امروز، فقط گزارش افزایش ظرفیتهای صندلی دانشگاهها را از رسانهها منتشر کردند.
داوطلبین کنکور سراسری هم خوشحال از اینکه حداقلهای لازم برای قبولی در دانشگاه کاهش پیدا کرده و میزان قبولی بیشتر! صندلیهای پر و خالی شدند و دانشجویان یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و مدرک گرفتند؛ اکنون هم بدون هیچ شغلی در انتظار آینده نا معلوم زندگی منتظرند تا شاید اتفاق خاصی بیفتد.
حالا میشود فهمید که چرا رئیس اتحادیه موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی، امروز اعلام کرد که علی رغم اجرای مرحله تکمیل ظرفیت پذیرش دانشجو، همچنان ظرفیت دانشگاه و موسسات غیرانتفاعی در سراسر کشور تا ۸۵ درصد خالی مانده است!
علی آهون منش با اعلام اینکه ثبتنام تکمیل ظرفیت موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی تا ۱۹ آبان ادامه دارد، تاکید کرد: در حال حاضر رشته هایی مانند روانشناسی، مترجمی زبان و تربیت بدنی متقاضی دارد ولی موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی ملزم هستند که فقط در چهارچوب فنی و مهندسی دانشجو پذیرش کنند که این مسئله نیز موجب شده که از تعداد داوطللبان کاسته شود.(اینجـــا)
هرچند که آهونمنش، عدم استقبال داوطلبین از دانشگاههای غیرانتفاعی را، محدودیت پذیرش در رشتههای مختلف این موسسات دانست اما به زودی معلوم میشود که ماجرا، جدیتر از این حرفهاست.
خالی ماندن صندلی دانشگاهها از موسسات غیر انتفاعی شروع شده است و اگر آینده شغلی دانشجویان، تغییری نکند - و سالهای آینده هم موج فارغالتحصیلان بیکار در سطح جامعه موج بزند - به دانشگاههای دیگر هم سرایت میکند و کم کم دانشگاههای سراسری و آزاد نیز به این بلا مبتلا خواهند شد.
برای ساخت هر واحد دانشگاهی، هزینههای زیادی میشود تا شرایط آموزش به دانشجویان فراهم شود. هزینههایی مشتمل بر ایجاد توانایی ارائه واحدهای نظری و عملی که هر کدام دردسرهای خاص خود را دارد.
با آمار اخیر رئیس اتحادیه موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی مبنی بر خالی ماندن 80 تا 85 درصد از صندلیهای این دانشگاهها، با یک حساب سرانگشتی میشود فهمید که سرمایه عظیمی اکنون در رکود به سر میبرد و هیچ استفاده و سرمایهگذاری هم از آن نمیشود.
باید منتظر ماند و دید که سیاستهای علم و فناوری دولت یازدهم در حوزه وزارت علوم و معاونت علمی ریاست جمهوری چه تصمیم برای این بحران عیجب اتخاذ خواهد کرد.
آیا باز هم شاهد ادامه این روند و سرایت صندلیهای خالی به سایر بخشهای دانشگاهی کشور خواهیم بود یا جلوی این ضرر عظیم گرفته خواهد شد؟ باید منتظر ماند.