به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی کشور، بازخوانی صحیفه امام خمینی(ره) از اهمیت فراوانی برخوردار است، مسئله ای که اتفاقات روی داده در آن زمان بی شباهت به مسائل جاری کشور نیست.
امروز در صحیفه
زمان: ۱۱ آبان ۱۳۵۸ / ۱۱ ذی الحجه ۱۳۹۹
مکان: قم
موضوع: ضرورت استقلال فرهنگی - اقتصادی کشور
حضار: دانشجویان دانشکده علوم و دانشکده عالی ادبیات و زبانهای خارجی
ضرورت خودکفایی کشور
وضع مملکت ما در این مدت، و خصوصاً در این پنجاه سال اخیر، یک همچو وضعی شده بود. و ما باید از این خارج کنیم خودمان را. ما اگر بخواهیم که یک مملکت مستقل باشیم، باید همه چیز، در همه چیزمان، جدّیت کنیم که خودکفا باشیم. مریض ما دیگر خارج نرود. چیزهایی که ما خودمان میتوانیم درست کنیم، خودمان درست کنیم، و هر چیز را میتوانید درصدد [باشید] وقتی «انسان» باشد، میتواند درست کند؛ میتواند همچو کاری را بکند. لکن وضع را این طوری به بار آورده بودند که ما باورمان آمده بود که چیزی نداریم؛ ما چیزی نمیدانیم؛ باید ما از خارج بگیریم؛ باید همه چیز از خارج بگیریم. و اگر واقعاً این طور است، که یک مصیبتی است. و اگر این طور نیست، و ما را این طور تربیت کردند که باورمان بیاید، این هم یک مصیبت دیگری است.
کوشش در تعلیم و تربیت نیروها
باید دانشگاه جدّیت کند به اینکه افرادی را همچو بار بیاورد، همچو تربیت و تعلیم بکند، که احتیاج را از خارج سلب بکنند اینها. طبیبش طبیب خودمان باشد، و ما احتیاج نداشته باشیم به طبیب خارج یا رفتن به خارج. وقتی میخواهد یک لوزهای را عمل کند - در رژیم سابق لوزه یکی از بچههایش، نمیدانم، یا از بستگانش را میخواست عمل کنند - از اروپا میآورند که لوزهاش را عمل کنند. یک همچو وضعی را میخواستند به ما و به دنیا این طور نمایش بدهند که ما یک طبیب لوزه نداریم. و حال آنکه خوب، این را که داریم. این طور میخواستند ما را در خارج نمایش بدهند. و مأمور بودند که این طور بکنند که ما را یک مردمی که اصلاً از هیچ چیز اطلاع نداریم، مملکت ما اسفالت هم نمی تواند درست کند، یک راهسازی هم نمیتواند بکند، مملکت ما یک بنا هم نمی تواند درست کند. بناهای شرق، همین مدرسه فیضیه که ملاحظه میکنید، در این دری که از مدرسه فیضیه وارد میشوند به صحن، یک حاشیهای آن بالا دارد با یک - آن وقتها که من دیدم، حالا که مدتهاست ندیدهام - تا کاشیکاری، آن وقت که ما قم بودیم در سی سال، چهل سال پیش از این که ما اینجا بودیم و نرفته بودیم بیرون و این بساط نبود، برای من نقل کردند که از متخصصین خارجی آمدند و این را دیدند گفتند این دیگر قابل این نیست که کسی بتواند مثل این درست کند؛ برای اینکه این رنگ آمیزی که در این شده، هر یک از این رنگها یک مقدار حرارت خاص میخواهد؛ که زیادش از بین میبرد؛ کَمَش نمیرساند او را. و اینها پهلوی هم اینها را که گذاشتند این طور هست، نمیتوانیم ما دیگر درست کنیم. اساتید ما این طور بودند. بنّاهای ما، کاشیکاری ما، این طور بوده که آنها تصدیق میکردند که ما نداریم مثل این. طب ما را در اروپا تا حالا هم شاید طب ابوعلی را و رازی را، در اروپا حالا هم شاید تدریس بکنند. مع الأسف ما آنها را کنار گذاشتیم، مفاخر خودمان را کنار گذاشتیم، چسبیدیم به آنها! تا ما از این وابستگی درنیاییم، امید اینکه ما یک استقلال صحیحی، یک مملکتی که بتوانیم به آن بگوییم یک مملکت مستقل، نباید داشته باشیم.
توجه جوانان به مفاخر فرهنگی
شما جوانها، شماهایی که جوانها را تربیت میکنید، درصدد این باشید که اولاً مغزهای آنها را از این چیزی که پُر کردند از آنها، این مغزهایی که پُر شده است از اینکه مغز شرقی را برداشتند، جایش مغز غربی گذاشتند، شستشو کنید. به آنها حالی کنید که شما خودتان مفاخر داشتید، خودتان فرهنگ دارید، خودتان همه چیز دارید. و به آنها حالی کنید که باید خودتان هر کاری را بکنید. ما اگر خودمان یک امر ناقص هم داشته باشیم، بهتر از این است که [پیش] دشمنمان دست دراز کنیم و یک امر کامل از آنها بگیریم.
من متأسفم از اینکه ما پیش دشمنهامان باید برویم و اظهار احتیاج بکنیم. اگر باز احتیاج ما به یک ممالکی بود که دوست بودند با ما، خوب، روابط دوستانه بود. اما ممالکی که امروز ملاحظه میکنید، بختیار - دشمن ایران - را به فرانسه بردند و زیر پرچم خودشان حفظش کردند. و در حمایت پلیس آنجا حفظ میشود؛ و بر ضد ایران مقاله مینویسد و حرف میزند و اجتماعات درست میکنند. اگر جوانهای ما بخواهند یک چیزی بگویند، پلیس آنجا جلوشان را میگیرد. آن دشمن شماره یکِ (محمدرضا پهلوی) ما را بردند در امریکا، به اسم اینکه معالجه کنند - حالا یا معالجه میخواهند بکنند یا به اسم معالجه - بردند برای اینکه توطئه کنند. ما باز دستمان را دراز کنیم پیش امریکا بگوییم گندم بِده، یا پیش انگلستان بگوییم چه بِده؟ من متأسفم واقعاً! و همه متأسفیم که ما باید احتیاج داشته باشیم به دشمنهای خودمان.
منبع: صحیفه امام خمینی - جلد ۱۰ - صفحات ۴۳۶ تا ۴۳۸
گفتنی است «خبرنامه دانشجویان ایران» پیش از این نیز در بخش «امروز در صحیفه» مطلبی دیگر از فرمایشات امام خمینی(ره) را به مناسبت ۱۱ آبان با عنوان «قیام برای خدا، موعظه جاودانه قرآن است» منتشر کرده بود.