با توجه به اتفاقات زیادی که در این چند سال عمر دانشجویی خویش افتاده است و تجربه سه انتخابات را در عمر تشکیلاتی خود درک کرده ام و با نظر به مفاهیم جنبش دانشجویی می توانم در حد توصیه ( البته نه توصیه ای که با توجیه همراه با بغض عجین شده است!) به دوستان و هم دانشگاهیان خودم در گام اول در تشکل های دانشجویی و در گام دوم به غالب دانشجویان عزیز.
همانطور که پیش از این فریاد زدیم اگر تشکل های دانشجویی وارد جناح بندی های سیاسی بشوند دیگر نمی توانند به معنای واقعی کلمه نقد آزادانه خود را داشته باشند این می شوند که تشکل ها بیایند و حرف های خوشکل و صد من یک غاز بزنند که جنبش دانشجویی فلان است و بهمان! و خود را دایه دار این جریان مقدس بنامند، چه بسا که دیده می شود و شده است که بیانیه ها و حمایت های تشکل های دانشجویی از احزاب و (لیست های حمایتی احزاب که افراد تشکیل دهنده ی این لیست ها از تشکل های به اصطلاح دانشجویی می باشد!) جریان های خاص و مورد علاقه خود را شروع کرده اند .
امیدوارم با توجه به صحبت انجام شده توسط معاونت فرهنگی وزیر علوم جناب آقای ضیاء هاشمی و همچنین نامه وزیر محترم علوم دکتر فرهادی در مرحله اجرا هم اتفاق بیفتد و ببینیم که دانشگاه به باشگاه سیاسی احزاب و جریانات تبدیل نشود.
اولین جمله ای که این موضوعات را در ذهن بنده تداعی می کند این است که مقام معظم رهبری(مد ظله) می فرمایند: "خدا لعنت کند دستانی که می خواهند دانشجو را غیرسیاسی کند" این جمله بیانگر آن است که تعاریف و انتظارات از دانشجو به عنوان قشر فرهیخته جامعه باید دارای تحلیل سیاسی باشد نه آن که بیاید و سیاسی کاری بکند و جریان دانشجویی را به آن سمت که دلشان می خواهند بکشانند. آمار و ارقام نشان می دهد هر دانشجو می تواند به طور متوسط برای پنج نفر روشنگری بنماید و مؤثر واقع شود. حال باید اهمیت این موضوع را درک کنیم که نقش دانشجو در افزایش مشارکت، شناخت اصلح در درجه اول برای خود و شناساندن اصلح به جامعه مورد اثر خود تا چه میزان مهم می باشد. البته این نکته قابل ذکر است که این روشنگری باید به دور از حب و بغض سیاسی و طرفداری بی قید و شرط از یک جریان باشد.
اخبار رسانه ها را که رصد می کنیم تمامی رسانه های راست (برخلاف نظر ایشان که اعلام کردند مستقل می آیند) حجت الاسلام رئیسی را، رسانه های دکتر احمدی نژاد ایشان را و رسانه های چپ دکتر روحانی را به عنوان منجی ایران برای آینده انقلاب جلوه می دهند. در ابتدای امر باید خدمت انور منورشان عرض کنم انقلاب اسلامی مفاهیم و ارزش های والاتر و جدی تر را بیان می کند و به جمله شهید بهشتی(ره) نیز که در ابتدای این یادداشت آورده شده است باید توجه کرد و بیان نمود که ما باید در ابتدا ارزش ها را بدانیم و اشخاص را در قالب و با معیار آن ارزش ها بسنجیم چه آقای روحانی، چه آقای رئیسی و چه آقای احمدی نژاد فرقی برایمان ندارد چون این افراد را از عناصر این انقلاب می دانیم البته به شرطها و شروطها و آن شروط پایبندی عملی و تئوری به مفاهیم انقلاب اسلامی است و در غیر این صورت تمامی اشخاص نام برده فاقد اعتبار می باشند.