به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از محمد شهیدی */// یکی از مختصات تاریخی قوم یهود،که از گذشته تا به حال تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است؛ نقش بیبدیل بزرگان و گروههای ذینفوذ در ساماندهی زندگی اجتماعی و مواضع یهودیان بوده است. نقش این گروهها تا حدی بود که توانستند آموزههای اصلی حضرت موسی(ع) را منحرف کرده؛ و با طرح ادعاهای موهوم و بیبنیان، خود را قوم برگزیده خداوند اعلام کنند.
آنها از پذیرش نبوت حضرت عیسی(ع) و پیامبر اسلام(ص) امتناع ورزیده؛ و با عناد و لجاجت، به صفآرایی در برابر خاتمالانبیاء(ص) پرداختند. بنابراین یکی از ویژگیهای اصلی یهودیان، قرار دادن خود در موضعی ویژه بهعنوان قوم برگزیده و در نتیجه ایجاد فضای تضاد و شکاف در جامعه ادیان الهی بود. همین تمایزها و خود را برتر جلوه دادن، یکی از بنیانهای تولد صهیونیسم بینالملل شد.
بهطوریکه صهیونیستها را میتوان همان گروه نخبه و ذینفوذی دانست؛ که در طول تاریخ قوم یهود تلاش کردند؛ تا هژمونی و تفوق خود را بر زندگی اجتماعی و سیاسی این قوم حفظ کنند. آنها با اقدامات خود موجب انحراف یهودیت شدند. در دوران مدرن، صهیونیسم به مرام و مسلک حزب بینالمللی یهود و گروهى گفته میشود؛که هوادار چیرگى یهودیان بر اقوام و ملل دیگر است.
این جنبش از اواخر قرن نوزدهم براى تشکیل میهن یهودى در فلسطین پدید آمد. صهیونیسم در اصطلاح به جنبشى گفته میشود؛ که از آرمان مسیحیان طایفهى بنى اسراییل براى رسیدن به سرزمین موعود، و تشکیل دولت و ملتى واحد مایه گرفته است.
پیش از جنگ جهانی دوم فعالیتهایی از سوی صهیونیستها برای عملی شدن آرزوی آنان در تشکیل دولت یهود آغاز شده بود. بهتدریج کار سازمانیافته و هماهنگ صهیونیستهای عملگرا و سادگی و بیخبری اعراب منطقه، فلسطین را آبستن بحرانی نمود که صلح و آرامش منطقه را برای همیشه از بین برد.
سرانجام با صدور اعلامیه بالفور، پایههای رژیم نامشروع صهیونیستی گذاشته شد. سرانجام با پایان یافتن قیمومیت انگلستان بر فلسطین در ۱۵ ماه مه ۱۹۸۴ رژیم صهیونیستی تولد یافت. با این حال، برخی از کشورهای عربی تولد این رژیم را برنتابیدند؛ و مجموعهای از عملیاتهای نظامی را علیه آن آغاز کردند؛ که جملگی با شکست مواجه شد.
در نتیجه اعراب به مرور زمان تلاش کردند؛ تا از عناد و دشمنی با این رژیم دست بردارند؛ و راه صلح را پیشه کنند. بنابراین مصر به میانجی ایالات متحده با امضای قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹ به اولین کشور عربی تبدیل شد؛ که رژیم صهیونیستی را به رسمیت میشناخت. همچنین اردن نیز در سال ۱۹۹۴ بهعنوان دومین کشور عربی با امضای قرارداد صلحی به اختلافات خود با این کشور پایان داد. از سوی دیگر، برای سالیان متمادی، پادشاهیهای خلیجفارس رویکرد دووجهی «آشکار و نهان» را در رابطه خود با رژیم صهیونیستی برگزیدند.
از طرفی آرمان فلسطین و آزادسازی قدس شریف از چنگال صهیونیستها بهقدری در دنیای عرب ریشههای قوی و سترگی داشت؛ که هیچکس نمیتوانست به راحتی به آن پشت کند؛ زیرا همگان سرنوشت سادات را پس امضای قرارداد صلح کمپ دیوید به یاد داشتند و سران عرب خلیجفارس نیز از این قاعده مستثنا نبودند.
از سوی دیگر ارتباط رژیم صهیونیستی برای دههها با بازیگران مختلف دولتی و غیردولتی در سرتاسر منطقه غرب آسیا بر کسی پوشیده نبود. سلطنتهای خلیجفارس برخلاف همسایگان عرب خود مانند مصر، اردن، سوریه و عراق بهندرت در عملیات جنگی علیه رژیم صهیونیستی شرکت میکردند؛ و تنها نیروهای خود را به صورت نمادین برای کمک به آنان ارسال میکردند.
در چنین شرایطی که دنیای اسلام آمریکایی مسیری انحرافی را در جهت فراموشی آرمان فلسطین و سازش با رژیمی نامشروع میپیمود، امام خمینی(ره) در بزنگاهی تاریخی توانست بر خلاف موج عادیسازی صورت گرفته، خواب محور غربی-عربی-صهیونیستی را آشفته سازد؛ و با مجموعهای از اقدامات مشت آنان را باز کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، نظم قدیمی در منطقه غرب آسیا فرو ریخت؛ و ائتلافهای منطقهای سمت و سوی متفاوتی به خود گرفت. قدرت گرفتن یک دولت شیعی ضدغربی و ترس از الگوبرداری از انقلاب اسلامی ایران برای حاکمان عرب حوزه خلیج فارس امری ناخوشایند بود. از همان ابتدا تلاش کردند تا با سلسله اقداماتی که اوج آن حمایت از رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران بود باعث تضعیف آن شوند. به شکل مشابهی رژیم صهیونیستی نیز از تشکیل دولت اسلامی در مرزهای ایران در هراس بود.
ایران و ترکیه به همراه کردهای عراق و مسیحیان سودان، از معدود گروههایی بودند؛ که تا پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، در دنیای اسلام با رژیم صهیونیستی رابطه داشتند؛ و سقوط پهلوی به نوعی فروریختن یکی از دیوارهای بلند حمایتی از رژیم صهیونیستی بود.
در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) نیز رژیم صهیونیستی به عنوان غده سرطانی و غاصب سرزمین مسلمانان مطرح بود؛ که باید «برادران فلسطینی هرچه زودتر این ماده فساد را نابود گردانند؛ و ریشه استعمار را در منطقه قطع کنند». بنابراین از همان ابتدا نوعی تقابل معرفتی و دیگری هویتی میان جمهوری اسلامی ایران و این رژیم شکل گرفت.
امام رژیم اسرائیل را رژیمی غاصب دانسته و بارها در سخنان خود تأکید داشت؛ که «اسرائیل غاصب سرزمینهای برادران ماست...» امام به خوبی از جریان موجودیت یافتن اسرائیل آگاه بوده؛ و میدانست که این رژیم با توسل به قدرتهای استعماری و زور تأسیس گردیده است.
در واقع از نظر حقوقی و سیاسی اسرائیل رژیم نامشروعی است؛ که به کمک کشورهای انگلیس و آمریکا و با غصب سرزمین فلسطین اعلام موجودیت نمود. به باور امام حکومتهای استعماری با ایجاد اسرائیل، دست به استثمار و تقسیم جهان اسلام زده؛ و به آن کمک میکنند. علاوه بر این امام اسرائیل را دشمن مسلمانان و بشریت میدانستند.
از دیگر علل نقد امام به اسرائیل میتوان به حمایت این کشور از رژیم پهلوی و کمک به آن در کشتار مردم اشاره نمود؛ که بارها مورد اعتراض امام و سایر علما قرار گرفت. امام در این رابطه میفرمایند: «... و حال که ملت ایران در زیر چکمه دژخیمان شاه و در حصار تانکها و توپها و مسلسلهایی است؛ که از سربازان اسرائیلی در خیابانهای تهران برای کشتار ملت بیدفاع ایران از آنها کمک گرفته، با ملت مظلوم ما بعد از کودتا همصدا شوید.»
رابطه ایران و اسرائیل رسماً بعد از کودتای۱۳۳۲ آغاز گردید. امام معتقد بود اسرائیل بنابر ماهیت استعمارگرانه و غاصبانه خود تنها به فلسطین بسنده نخواهد کرد؛ بلکه اگر مسلمانان در برابر این کشور مبارزه نکنند، به سرنوشت فلسطین و لبنان دچار خواهند شد. به باور امام اگر کشورهای مسلمان مسامحه کنند خوف آن است که خدای نخواسته این جریان در سایر کشورهای مشابه عمل شود.
بنابراین چندان دور از انتظار نبود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) بخشی از کارزار تبلیغاتی محور غربی-عربی را برای مشروعیتسازی رژیم صهیونیستی برملا کند. ایشان با نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس، بار دیگر توانست جبهه مسلمانان مخالف رژیم صهیونیستی را متحد کند؛ و آرمان فلسطین را از حاشیه به متن بیاورد. اعلام روز جهانی قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان به دلیل قرابت با شبهای قدر از قداست ویژهای برخوردار است.
همچنین به عنوان اولین ماه پیروزی اسلام در جنگ بدر از نشانههای اسلامی بودن این روز جهانی است؛ که حضرت امام(ره) با هوشمندی آن را انتخاب کرد. با اعلام روز قدس توسط امام، فلسطین بار دیگر به عنوان مسئله اول جهان اسلام مطرح شد؛ و اقدامی بسیار مهم در احیای این سرزمین اسلامی و صحنهای عظیم در برابر مطامع استکبار جهانی به شمار آمد.
در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) نیز رژیم صهیونیستی به عنوان غده سرطانی و غاصب سرزمین مسلمانان مطرح بود؛ که باید «برادران فلسطینی هرچه زودتر این ماده فساد را نابود گردانند؛ و ریشه استعمار را در منطقه قطع کنند». بنابراین از همان ابتدا نوعی تقابل معرفتی و دیگری هویتی میان جمهوری اسلامی ایران و این رژیم شکل گرفت.
امام رژیم اسرائیل را رژیمی غاصب دانسته و بارها در سخنان خود تأکید داشت؛ که «اسرائیل غاصب سرزمینهای برادران ماست...» امام به خوبی از جریان موجودیت یافتن اسرائیل آگاه بوده؛ و میدانست که این رژیم با توسل به قدرتهای استعماری و زور تأسیس گردیده است. در واقع از نظر حقوقی و سیاسی اسرائیل رژیم نامشروعی است؛ که به کمک کشورهای انگلیس و آمریکا و با غصب سرزمین فلسطین اعلام موجودیت نمود. به باور امام حکومتهای استعماری با ایجاد اسرائیل، دست به استثمار و تقسیم جهان اسلام زده؛ و به آن کمک میکنند. علاوه بر این امام اسرائیل را دشمن مسلمانان و بشریت میدانستند.
از دیگر علل نقد امام به اسرائیل میتوان به حمایت این کشور از رژیم پهلوی و کمک به آن در کشتار مردم اشاره نمود؛ که بارها مورد اعتراض امام و سایر علما قرار گرفت. امام در این رابطه میفرمایند: «... و حال که ملت ایران در زیر چکمه دژخیمان شاه و در حصار تانکها و توپها و مسلسلهایی است؛ که از سربازان اسرائیلی در خیابانهای تهران برای کشتار ملت بیدفاع ایران از آنها کمک گرفته، با ملت مظلوم ما بعد از کودتا همصدا شوید.» رابطه ایران و اسرائیل رسماً بعد از کودتای۱۳۳۲ آغاز گردید. امام معتقد بود اسرائیل بنابر ماهیت استعمارگرانه و غاصبانه خود تنها به فلسطین بسنده نخواهد کرد؛ بلکه اگر مسلمانان در برابر این کشور مبارزه نکنند، به سرنوشت فلسطین و لبنان دچار خواهند شد. به باور امام اگر کشورهای مسلمان مسامحه کنند خوف آن است که خدای نخواسته این جریان در سایر کشورهای مشابه عمل شود.
بنابراین چندان دور از انتظار نبود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) بخشی از کارزار تبلیغاتی محور غربی-عربی را برای مشروعیتسازی رژیم صهیونیستی برملا کند. ایشان با نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس، بار دیگر توانست جبهه مسلمانان مخالف رژیم صهیونیستی را متحد کند؛ و آرمان فلسطین را از حاشیه به متن بیاورد. اعلام روز جهانی قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان به دلیل قرابت با شبهای قدر از قداست ویژهای برخوردار است.
همچنین به عنوان اولین ماه پیروزی اسلام در جنگ بدر از نشانههای اسلامی بودن این روز جهانی است؛ که حضرت امام(ره) با هوشمندی آن را انتخاب کرد. با اعلام روز قدس توسط امام، فلسطین بار دیگر به عنوان مسئله اول جهان اسلام مطرح شد؛ و اقدامی بسیار مهم در احیای این سرزمین اسلامی و صحنهای عظیم در برابر مطامع استکبار جهانی به شمار آمد.
* دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه خوارزمی