طیف دولتی (روحانی و جهانگیری) ضمن زیر پا گذاشتن اخلاق برای به تعادل کشاندن انتخابات و جبران ضعف ها راهبرد تخریب را در پیش گرفتند؛ همه تلاش خود را انجام دادند تا بگویند اگر ما کاری نکرده و بد بودیم، طرف مقابل بدتر و خطرناک تر است.
خبرنامه دانشجویان ایران: اصولا هر کار و اشغال دارای مشی و اصولی اخلاقی بوده که در بین اعضا و فعالین آن رایج است. عرصه سیاست و انتخابات نیز مثتثنی از این امر نیست. رفتار سیاسی نیز در هر جامعه با توجه به هنجار ها و ماهیت آن دارای ماهیتی متفاوت است؛ در سیاست شناسی و انتخابات در غرب اخلاق مطلقا معنایی ندارد. به عبارت دیگر استفاده از هرگونه روش جهت دستیابی به قدرت و برتری مشروع تلقی می شود.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز جمعه و طی مناظره سوم برخی از کاندیدا با زیر پا گذاشتن اخلاق و انصاف مشی سیاست غربی را در پیش گرفتند؛ اما علت چه بود؟ از مهمترین دلایل این امر را از یک سو دست خالی طیف دولت سابق، فشار ناشی از دو مناظره نخست و ترس از شکست در انتخابات و در طیف مقابل تلاش و تقلای قالیباف برای کسب قدرت به هر طریق دانست.
طیف دولتی (روحانی و جهانگیری) ضمن زیر پا گذاشتن اخلاق برای به تعادل کشاندن انتخابات و جبران ضعف ها راهبرد تخریب را در پیش گرفتند؛ همه تلاش خود را انجام دادند تا بگویند اگر ما کاری نکرده و بد بودیم، طرف مقابل بدتر و خطرناک تر است.
نتیجه این تخریب و چیره شدن حاشیه بر متن مناظره (میرسلیم: کاش کاندیداهای دولت به مسائل اقتصادی میپرداختند)، به خوبی در جامعه ملموس گردیده یعنی ضمن آنکه بر تمایل مردم جهت حضور بیشتر در انتخابات نیافزود، بلکه این شبهه را بوجود آورد که آیا همه دولتمردان دارای مشکلاتی هستند که افشا نشده است؟
اما کدام کاندیدا اخلاق را رعایت نمود؟ در پاسخ باید به جمله محسن رضایی مبنی بر«کسی علیه رئیسی پرونده ای نداشت، ولی رئیسی پرونده دیگران را آشکار نکرد» را یادآور شد. از دیگر ریشه های بی اخلاقی باید به مناظرات اخیر نیز توجه داشت که تصور رینگ بوکس را برای مخاطبین ایجاد می کند. مناظرات محلی برای ارائه برنامه و راهکار جهت اداره بهتر آینده کشور است اما با رفتار های توهین آمیز کاندیدای قدرت طلب که دیروز مشی مظلوم نمایی داشت، نتوانست به رسالت خود برای آگاهی بخشی جامعه عمل کند.
اما اصل اساسی لازم جهت آگاهی عموم مردم چیست؟ اصل اساسی در شرایط حاضر دانستن این است که نحوه صحبت و افترای بیشتر به یکدیگر اهمیت زیادی ندارد بلکه تقابل و دیدگاه پیشرفت درونزا و برونزا است که اهمیت اساسی دارد. اینکه فردی خودباخته را انتخاب کنیم یا فردی مستقل انتخاب شود؟ اینکه باز فریب وعده های صد روزه را بخوریم یا آنکه به برنامه های عملی رای دهیم؟ اگر انقلاب ما انقلاب مستضعفین است که هست، انتخاب اشراف گرایان عقلانی نیست که نیست.
فردی که در سال 84 پرونده فساد کاندیدای دیگر را افشا نکرده مسلم است برای برادر و اطرافیان خود چه کارها که انجام نداده است. حرف زدن، اتهام و دروغ آسان است مهم اثبات آن است؛ آمار دادن آسان است اما درستی آن مهم است.