فرهیختگان کودتای ۲۸ مرداد یا عملیات آژاکس، با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا و با همراهی ارتش شاهنشاهی ایران، بر ضدّ دولت محمد مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. این عملیات که اندکی بعد از اجرا شکست خورد، برای عوامل بیگانه تجربهای بود از واکنش همدلانه مردم در مواجهه با نفوذ جریانات خارجی برای اتخاذ تصمیم درباره سرنوشت ایران.
رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا/ سیاست ما در قبال ایران پسزدن این هژمونی، مهارکردن تواناییشان برای ساخت سلاح هستهای و تلاش برای حمایت از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز رژیمشان منجر میشود
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران/ مقامات آمریکایی قبل از بازگشت به سیاست غیرقانونی و توهمآلود تغییر رژیم، تاریخ را مطالعه و از آن درس بگیرند. افتضاح کودتای ۱۳۳۲ و تجربه انقلاب ۵۷ ثابت کرد که مردم ایران برابر تلاشهای خارجی برای تعیین سرنوشتشان مقاومت میکنند
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه ریاستجمهوری بوش پسر، در سال 2006 دفتری را بهنام «دفتر امور ایرانیان» در وزارت امور خارجه آمریکا تاسیس کرد. طبق اظهارات مقامات سابق و اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، هدف اصلی تاسیس این دفتر تلاش برای «براندازی حاکمیت» یا طبق تعریف آنها «رژیم ایران» است.
راهاندازی دفتر براندازی در آمریکا
این دفتر با بهکارگیری ایرانیان ساکن در برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس و اروپا تلاش مشخص و سازماندهیشدهای را برای شناسایی افراد موثر و تاثیرگذاری بر آنها بهمنظور عملیات گسترده در سال 88 انجام دادند. بعد از روی کار آمدن دولت اوباما اظهاراتی توسط وزارت امور خارجه آمریکا مبنیبر تعطیلی این دفتر اعلام شد در صورتی که اسناد مالی وزارت امور خارجه آمریکا نشان میدهد که این دفتر هیچگاه تعطیل نشده است. در دولت ترامپ هم با وجود اینکه بخشهای مختلف دولت بهخصوص وزارت امور خارجه این کشور تغییر کرد اما این دفتر تعطیل نشده و فعالیتهای خود را ادامه داد. ثبات فعالیتهای این دفتر در سالهای مختلف که حتی با تغییر رئیسجمهور آمریکا نیز دچار خلل نشد، نشان میدهد سیاستهای کلان آمریکا در مواجهه با ایران بدون تغییر بوده و تنها در دورههای مختلف تغییر ظاهر و موقعیت میدهد.
تاکید رهبری بر بیاعتمادی به آمریکا
اگر به سخنان رهبر انقلاب در سالهای اخیر توجه کنیم یکی از چندین موردی که ایشان در سخنرانیهایشان بالاخص بعد از توافقاتی که در برجام صورت گرفت، بر آن تاکید کردند مساله «عدم اعتماد به غرب و آمریکا» است. مقام معظم رهبری با بیان اینکه آمریکا که از هر بهانهای برای ضربهزدن به ملت و نابودی جمهوری اسلامی استفاده میکند، فرمودهاند: «به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده نقد که میدهد اعتماد نکنید، چون وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد. اینقدر اینها وقیحند. هیچوقت نسبت به مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم، نه از باب یک توهم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم.» البته مقامات آمریکا بعد از فتنه 88 و حتی در دولت اوباما با وجود آنکه در حقیقت بهدنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند ولی در عمل با گفتوگو و طرح موضوعاتی همچون توافق در موضوعات هستهای سعی در فریب افکار عمومی داشتند.
تیلرسون، نماد ماهیت واقعی آمریکا
اما دیری نپایید که رکس تیلرسن، وزیر امور خارجه آمریکا ماهیت نقاب از چهره ترمیمشده این روزهای آمریکا برداشت. او در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان گفت: «سیاست ما در قبال ایران پسزدن این هژمونی، مهارکردن تواناییشان برای ساخت سلاح هستهای و تلاش برای حمایت از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز رژیمشان منجر میشود.»
اظهارات اخیر وزیر امور خارجه آمریکا و از سوی دیگر راهاندازی دفتر امور ایرانیان در وزارتخانه متبوعش گواه آن است که آمریکا در سیاستهای کلان خود بهدنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده و هست و هیچ تقسیمبندیای بهنام آمریکایی خوب و بد بین آنها وجود ندارد.
واکنش قاطع؛ عبرت گرفتن از آژاکس
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نسبت به این اظهارات واکنش قاطعی نشان داد و در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «مقامات آمریکایی، قبل از بازگشت به سیاست غیرقانونی و توهمآلود تغییر رژیم، تاریخ را مطالعه و از آن درس بگیرند. افتضاح کودتای ۱۳۳۲ و تجربه انقلاب ۵۷ ثابت کرد که مردم ایران در برابر تلاشهای خارجی برای تعیین سرنوشتشان مقاومت میکنند.»
ظریف: آمریکا به فکر حفظ رژیم خود باشد
ظریف در ادامه تاکید کرد: «پس از چند دهه پیگیری سیاست شکستخورده تغییر رژیم و تحریم، دولت آمریکا مجبور به عذرخواهی برای سال ۳۲ شد و پذیرفت که مذاکره تنها راهحل است. برای آمریکاییها بهتر است بهجای اینکه به تغییر رژیم در ایران که ۷۵ درصد مردم به صندوق رای اعتماد دارند فکر کنند، به فکر حفظ رژیم خودشان در آمریکا باشند.» حال بعد از این واکنش قاطعانه وزیر امور خارجه کشورمان نسبت به سخنان همتای آمریکاییاش که جای تقدیر و تشکر نسبت به اتخاذ این مواضع صریح و شفاف دارد، باید منتظر ماند و دید که رابطه ایران با دولت جدید آمریکا به سرکردگی ترامپ به چه سمتی میرود؟
امتیاز عضویت ایران در شانگهای
بدون تردید عضویت کامل یک بازیگر بزرگ منطقهای نظیر ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند امتیازات قابل توجهی را در اختیار این سازمان قرار دهد.
نشست آستانه هم برای سازمان همکاریهای شانگهای و هم برای جامعه بینالمللی دارای اهمیت زیادی بود. در آستانه تلاشهای چند ساله برای الحاق اعضای جدید به این سازمان به نتیجه رسید. البته موضوعات مهم دیگری نیز در دستور کار این نشست قرار دارد که بهعنوان مثال میتوان به بیانیه سران درباره مقابله مشترک علیه تروریسم بینالمللی و همچنین کنوانسیون مبارزه با افراطگرایی اشاره کرد. همچنین انتظار میرود با امضا و اجرای این اسناد، هماهنگی و همکاریهای کشورهای منطقه در زمینههای امنیتی بهطور قابل توجهی افزایش یابد. با توجه به موارد فوق شرایط برای تجدید و توسعه سازمان همکاریهای شانگهای بیش از هر زمان دیگری فراهم شده است. همانگونه که بسیاری از کارشناسان اشاره میکنند پس از نشست آستانه سازمان همکاریهای شانگهای نهتنها در گستره اوراسیا بلکه در سیاست جهانی به بازیگر مهمی تبدیل میشود، بنابراین از نظر سیاسی وزن و اقتدار سازمان رشد کرده و مباحث دستور کار آن به مراتب جامعتر خواهد شد.
واقعیت امر این است که سازمان همکاریهای شانگهای تاکنون توانسته خود را بهعنوان مولد نظرات و مواضع مشترک در مورد مسائل مختلف روابط بینالملل معرفی کند. در رابطه با جنبه همکاریهای اقتصادی این سازمان، خیلی از کارشناسان از احتمال جذب سرمایهگذاریهای اعضای جدید و امکان راهاندازی پروژههای چندجانبه صحبت به میان میآورند اما متاسفانه تا به حال سازمان همکاریهای شانگهای موفق به اجرای هیچیک از پروژههای چندجانبه نشده است. این در حالی است که عملکرد سازمان در حوزههای امنیتی به مراتب موفقیتآمیز بوده و لذا انتظار میرود در زمینههای مقابله با قاچاق مواد مخدر، تروریسم، افراطگرایی، افزایش امنیت اطلاعات و توسعه بانک اطلاعات مشترک همکاریهای بهتری شکل گیرد. در این نشست هند و پاکستان عضویت کامل سازمان را به دست آوردند، البته روند پذیرش اعضای جدید سالها طول کشید. از سال 2004 با ایجاد ساختارهایی نظیر «اعضای ناظر» و «شریک گفتوگو» این سازمان زمینه را برای گسترش فعالیتهای خود فراهم کرد و سرانجام در سال 2010 با تصویب «مقررات پذیرش اعضای جدید» فرآیند الحاق اعضای جدید نیز کاملا مشخص شد.
اکنون سازمان همکاریهای شانگهای وارد مرحله جدیدی در فرآیند تکامل خود شده و برای نخستین بار از سال 2001 ترکیب اعضای اصلی را تغییر داده است. بدون تردید پذیرش هند و پاکستان بهطور قابل توجهی روی آینده این سازمان تاثیر میگذارد. مشکلات دوجانبه در روابط دو کشور را نمیتوان نادیده گرفت اما نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن اینکه در سند تعهدات اعضای سازمان همکاریهای شانگهای بهطور روشن آمده که انتقال مشکلات و مسائل دوجانبه اعضا به فضای سازمان مجاز نیست. هند و پاکستان نیز تعهد دادند که مسائل دوجانبه خود را هرگز وارد دستور کار سازمان نخواهند کرد. لذا به نظر میرسد دلیل خاصی برای نگرانی درباره اینکه اختلاف آنها به بخشی از فعالیتهای سازمان همکاریهای شانگهای تبدیل شود، وجود ندارد. با وجود این باز هم وضعیت جدید سازمان را نمیتوان کاملا مثبت دانست، زیرا با ورود بازیگران جدید به این فضا چالشهایی نیز بر سر راه توسعه سازمانی و ساختاری و همچنین محتوای این سازمان ایجاد میکند که به معنای آغاز تغییر و تحولات است. اکنون با گسترش سازمان و فراهم شدن شرایط جدید، این احتمال وجود دارد که منطقه آسیای مرکزی از جایگاهی که تاکنون در دستور کار سازمان داشت، خارج شود. از یک طرف احتمالا با پذیرش اعضای جدید، بحث رقابت میان روسیه و چین در این ساختار کمتر مطرح شده و بخشی از آن را هند و پاکستان به خود اختصاص خواهند داد. از طرف دیگر با توجه به همکاریهای فعال بین روسیه و هند از یک سو و چین و پاکستان از سوی دیگر، شکلگیری ائتلافها در داخل سازمان بعید نخواهد بود. بنابراین تصادفی نیست که هند و پاکستان با توجه به ملاحظات منافع روسیه و چین به صورت همزمان در این سازمان پذیرفته شدند.
در نشست آستانه موضوع عضویت ایران در دستور کار قرار ندارد. در کل باید گفت به میان آوردن صحبت از عضویت کامل ایران هنوز مقداری زود است. البته ایران از نخستین کشورهای ناظر است که درخواست عضویت کامل را مطرح کرد ولی شرایط خاصی که سازمان برای اعضای جدید در نظر گرفته بود اجازه تحقق آن را برای تهران نمیداد. با توجه به توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 و لغو تحریمهای بینالمللی، راه برای ورود ایران به شانگهای هموار شده و عملا هیچ مانعی برای تحقق این امر وجود ندارد.
بدون تردید عضویت کامل یک بازیگر بزرگ منطقهای نظیر ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند در راستای تقویت پتانسیلهای اقتصادی و تحکیم امنیت انرژی امتیازات قابل توجهی را در اختیار این سازمان قرار دهد. بهطور خاص تهران میتواند به توسعه «باشگاه انرژی» کمک کند. برای کشورهای آسیای مرکزی موقعیت استراتژیک ایران بهعنوان مرکز حملونقل منطقهای از اهمیت خاصی برخوردار میباشد زیرا دسترسی آنها به خلیج فارس را فراهم میکند که منجر به تشدید فعالیتهای پروژههای حملونقلی و تدارکاتی خواهد شد.
منبع: فرهیختگان