به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز گذشته خبری در برخی از کانالهای خبری تلگرام منتشر شد که حاکی از وقوع حادثهای تلخ برای یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود. آن طور که کانالهای تلگرامی مدعی شده بودند، پنجشنبه 29 تیرماه حوالی ساعت 23 اسحاق عارفنژاد دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیرکبیر هنگام ورود به خوابگاه از درب اصلی، توسط 4 نفر از اراذل و اوباش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با ضربات چاقو از ناحیه شکم و بازو به شدت زخمی شده است.(جزئیات بیشتر)
* روایت وقوع حادثه از زبان یک مسئول
یکی از مسئولان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در توضیح این حادثه گفت: دانشجوی حادثه دیده خارج از خوابگاه در حال صحبت با تلفن همراه بوده است که به دو موتورسوار شک میکند و به سمت درب خوابگاه حرکت میکند اما قبل از آنکه بتواند وارد خوابگاه شود با چهار سارق که سوار بر دو موتورسیکلت بودند درگیر شده و به دلیل مقاومت در برابر سرقت تلفن همراه خود، توسط سارقین مجروح میشود.
وی ادامه داد: خوشبختانه با پیگیری کادر خوابگاه و دانشگاه کلیه اقدامات درمانی موردنیاز انجام شده و این دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی امیرکبیر تحت مراقبت پزشکی است.
از نکات قابل تامل در این حادثه این است که دانشجوی ضرب و شتم شده از فعالان دانشجویی و از دانشجویان الف بورسیه وزارت نفت است که طی دو سال گذشته ماجرای عدم استخدام این گروه دانشجویان دانشکده نفت حاشیههای فراوانی را به وجود آورده است.
در ادامه این گزارش قصد داریم به بررسی آمار وقوع جرم و جنایت در کشورهای جهان بپردازیم و وضعیت ایران را در بین این کشورها مشاهده نماییم.
* وضعیت اسفبار مدعیان برقراری امنیت جهان
طبق آمار اعلام شده توسط اینترپل ده کشور اول در زمینه جنایت، به ترتیب عبارتند از: آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، روسیه، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا، ایتالیا، هند. در این میان جمهوری اسلامی ایران در بین 82 کشور پرجنایت دنیا هیچ جایگاهی ندارد. نکته قابل توجه این است که رتبههای یک تا پنج پرجنایتترین کشورهای جهان مربوط به همان کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل که مثلا قرار است امنیت را در جهان برقرار کنند در حالی که حتی عاجز از برقراری امینت در کشورهای خودشان هستند.
* 2 سوال مهم درباره حادثه دانشگاه امیرکبیر
سرقت و بزهکاری در کنار انواع ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی از ابتدای تاریخ بشر بوده است. این وضعیت در برههای با ظهور عیاران و در برههای با بزهکاری شناخته شده است، ممکن است سرقت از دانشجو، در آمریکا و یا ایران باشد، اما سوالاتی درباره اتفاق فوق مطرح میشود، که پرداختن بدان ضروری است.
اینکه یک طیف بیکار به عنوان «بزهکار» آن هم با تعداد 4 نفر، به یک دانشجو که جزو طیف فرهیخته محسوب میشود، دارای اهمیت است؛ چراکه اولا این طیف فرهیخته معمولا در بدنه اجتماع در کنار طیف سربازان(از لحاظ وضعیت درآمدی) طبقهبندی میشود و ثانیا معمولا سابقه دشمنی و اختلاف منجر به معاندت قشر دانشجو با سایر اقشار تقریبا ناچیز بوده است.
بنابراین در پی حادثه مذکور 2 سوال عمده مطرح میشود: 1- چرا دزدی؟ 2- چرا دانشجو؟
در پاسخ به سوال اول میتوان همان دلایل اجتماعی کارشناسان از جمله معضلات خانوادگی، بیکاری و فقر را عنوان کرد. اما در جواب به پاسخ دوم میتوان مهمترین دلیل را شدت گرفتن بیکاری در بین اقشار جامعه دانست؛ بطوریکه فرد برای گذران امور خود حاضر به دزدی از همه نوع قشری میشود و برایش چون گذشته فرقی ندارد که بانک و یا فردی سرمایهدار باشد یا فردی که یک دانشجو است.
در نهایت میتوان گفت این سرقت و آسیب شدید به دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر اثبات کرد که تابوی گذشته در اخاذی و بزهکاری شکسته شده و فقط قشر خاص مرفه را در برنمیگیرد که این خود نتیجه بیکاری و اوضاع نامساعد اقتصادی است. در واقع این قبیل اتفاقات شروعی بر عادیسازی جنایت از نوع نوین کشورهای غرب و وارد شدن به ورطهای است که نتیجهاش را طبق آمار پلیس بینالملل شاهد بودیم.