آخوندی البته به ریشه این وضعیت و نقش ناکارآمدی ها و بی کفایتی های مدیران اجرایی در رسیدن جامعه به این نقطه حرفی به میان نیاورده و ترجیح داده در این خصوص سکوت کند. این صحبت ها البته در کنار برخی اظهارنظرهای حاشیه ساز سایر دولتمردان نظیر قابل نقد بودن امام معصوم و افاضه فیض در باب علم دینی و غیر دینی و ... در یک نقطه قابل جمع بندی است و آن نقطه چیزی نیست جز استراتژی فرار از پاسگویی. استراتژی ای که به نظر می رسد در میان دغدغه های مردان کابینه، حرف اول را می زند و بیش از تلاش برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی و معیشتی جامعه برای آنها موضوعیت دارد.
به هر ترتیب 2 سال بعد از اجرای برجام تقریبا برای همه روشن شده که کوه برجام عاقبت موش زائیده و توسعه کشور از مسیر ارتباط با خارج و جذب سرمایه های خارجی که ایده مرکزی دولت را تشکیل می داد با بن بستی اساسی مواجه شده و حالا در شرایطی که از رفع تحریم ها تا گشایش اقتصادی و حتی آب خوردن و معضل گرد و غبار و ... همه چیز به توافق هسته ای گره زده شده بود، عایدی برجام برای کشور "تقریبا هیچ" بوده و باد، همه وعده ها را با خود برده.
عباس عراقچی در همین ارتباط در اندیشکده سلطنتی چتم هاوس می گوید: «برجام داستانی موفقیتآمیز برای شما کشورهای 1+5 است چراکه ایران کاملا به آن پایبند بوده است و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که قاضی این توافق است تایید کرده ایران هرگز از آن تخطی نکرده است و کاملا به آن پایبند بوده است. همه چیز ما تحت کنترل و بازرسی است و 9 گزارش این را تایید میکند. اما ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چراکه ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است. دلیل ساده است، آمریکا تقریبا هر روز تعهداتش در برجام را نقض میکند و امریکا دلیل این مسئله است که برجام برای ایران موفق نبوده است. حتی متن و کلمات برجام نقض شدهاند».
در چنین شرایطی آسمان و ریسمان بافتن ها و به زمین و زمان چنگ زدن ها و سوژه سازی رسانه ای برای ایجاد نوعی حواس پرتی دسته جمعی در جامعه و به حاشیه رفتن مسائل صلی تاحد زیادی قابل درک به نظر می رسد. در این میان آخوندی که این بار در کسوت یک جامعه شناس ظاهر شده حالا مرزهای گفتاردرمانی را جابجا کرده و به نظریه پردازی روی آورده است. این البته اولین باری نیست که باجناق یار دیرین روحانی (ناطق نوری) نسبت به ورود به حوزه های غیر مرتبط و البته غیر تخصصی خود علاقه نشان می دهد. صحبت از پشت پرده موسسات مالی غیرمجاز و ریشه یابی ناآرامی های دی ماه تهران و برخی از شهرستان ها و ... نمونه هایی از این موارد است. جناب باجناق چندی قبل تر و در کوران رقابت های انتخاباتی نیز رقبای روحانی را با آنچه "ترامپ یاوه گو" خوانده بود تشبیه کرد و مدعی شد بعید نیست که نامزدهایی با مدل ترامپ در ایران رئیسجمهور شوند.
این درحالی است که بارها و درست در مقاطعی که جامعه اظهارنظر وزیر راه و شهرسازی را انتظار میکشید او روزه سکوت را بر هرگونه موضع گیری ترجیح داده و حتی از نظرها پنهان شده. نمونه بارز این موضوع را می توان در زلزله کرمانشاه و غیبت معنادار آخوندی در روزهای نخست حادثه جستجو کرد. ظهور و بروز آخوندی در حادثه نفتکش سانچی هم تفاوت چندانی با موارد قبلی نداشت. وزیر پرحاشیه دولت یازدهم و دوازدهم البته در ماجرای حادثه ایستگاه هفت خوان دامغان- سمنان سکوت کرد و طی اظهارنظری عجیب گفت: «همه خانوادهها، چه آنهایی که کشته شدهاند و چه آنهایی که مجروح هستند، زیرپوشش بیمه قرار دارند و از این جهت نگرانی خاصی وجود ندارد.» اظهاراتی که موجی از انتقادات را در جامعه پدید آورد و خیلی ها را به این جمع بندی رساند که شاید اگر او این بار هم به غیبت صغری می رفت و از نظرها پنهان می شد هزینه کمتری برای دولت تولید می کرد.
اینک و در شرایطی که سقوط هواپیمای 72ATR آسمان بسیاری از هموطنانمان را عزادار کرده وزیر راه و مسکن به جای پاسخگویی درخصوص کاستی ها در این حوزه ترجیح داده به آسیبب شناسی و واکاوی مسائل اجتماعی بپردازد. موضوعی که البته مثل بسیاری از موارد قبلی تاریخ انقضای آن بسیار کوتاه بوده و به نظر می رسد برای پاک کردن صورت مسئله ناکارآمدی فراگیر مدیران اجرایی، کارآمدی چندانی ندارد. به هر روی راه گریزی از واقعیت نیست و آخوندی و باقی رفقا باید دریابند که اقتضای شرایط امروز کشور حاکی از آن است که لاجرم باید طرحی دیگر در انداخت.
* گزارش از محمد جعفری