خبرنامه دانشجویان ایران: محمد علیبیگی// موافقت با مطهری یعنی چه گستره تالیفات و ورود شجاعانه استاد مطهری به مسائل مورد ابتلای جامعه دینداران، البته حسن بزرگی است اما تنها حسن ایشان نیست؛ حسن ایشان پیش از ورود به مسائل، «دقت در تفکر اسلامی» و «توجه به علوم اسلامی» بود. البته این یک سیر عادی نبود که ایشان -چون دیگر امثالشان- در دروس حوزوی طی کرده باشند. مطهری ایمان بدون معرفت و معرفت بدون ایمان را تخطئه میکند و بر تلازم آن دو پای میفشارد و از همین جهت حتی با کانت هم مخالفت کرده و او را از اشاعره میداند. در یک کلام مطهری اهل نشستن در کنج عافیت نبود و در عین حال، صرف مسلمانی را کافی نمیدانست و از همینرو بود که به سیدمحمد خاتمی توصیه کرده بود تا قبل از خروج از ایران و مواجهه با افکار دیگر، مبنای اسلامی خود را محکم کند. توصیهای که البته شنیده نشد.(1)
استاد مطهری معمولا بهعنوان شرح و بسطدهنده دیدگاههای علامهطباطبایی معروف است، اما با تامل در آثار وی میتوان ابعاد متعددی از اجتهادها و استنباطهای متفاوت را در آنها یافت.(2) غرض آنکه استاد حتی نسبت به علامه هم رویکرد متفکرانه و نقادانه دارد، گرچه از ایشان با اعزاز و اکرام و با عباراتی چون «روحیفداه» یاد میکند. اما معالاسف یکی از مواضعی که برابر او اتخاذ شده است، از جانب کسانی است که نسبت به «اشخاص» دچار شیفتگی و حب و بغض افراطی و کورند.
مصطفی تاجزاده در مصاحبهای، خود و اقرانش را نمونه چنین برخوردی با مطهری معرفی میکند:
«پرسشگر: آن زمان گرایش شما بیشتر به سمت شریعتی بود یا مطهری؟
تاجزاده: ما شیفته شریعتی بودیم و از آقای مطهری ناراحت هم بودیم.
پرسشگر: بالاخره ایشان علیه شریعتی موضع گرفته بود.
تاجزاده: دقیقا به همین دلیل از ایشان گلایهمند بودیم. معیار ما شریعتی بود. در آمریکا از 100 کتابی که منتشر میکردیم نودتایش کتابهای شریعتی بود. بعد از شهادت آیتالله مطهری به ایشان علقه خاصی پیدا کردم و با آثارشان ارتباط بیشتری پیدا کردم.»(3)
بحث این نیست که میان شریعتی و مطهری، توافق تام بوده یا خیر؛ بلکه بحث اینجاست که تاجزاده و امثالش، موضعی متفکرانه و از سر تعقل را دنبال نمیکردند بلکه نسبت به شریعتی «شیفتگی» داشتهاند و از همینرو با مطهری مخالفت میورزیدند.
در یک کلام موافقت با مطهری، یعنی تقویت مبانی اسلامی و ورود شجاعانه به مسائل. و در غیر این صورت، راه مطهری جداست.
مطهری و انقلاب
از نظر مطهری، انقلاب تنها راه مقاومت و ناگزیر است. ایشان مینویسند: «اسلام هنگامی قادر است در مقابل یک سیستم الحادی یا غیرالحادی مقاومت کند که بهصورت یک فلسفه زندگی بر اجتماع حکومت کند و به گوشه مساجد و معابد محدود نباشد. اسلامی که او را به گوشه معابد و مساجد محصور کرده باشند، همانطوری که میدان را برای افکار غربی خالی میکند، برای افکار ضدغربی نیز خالی خواهد کرد. غرامتی که امروز غرب در برخی کشورهای اسلامی میپردازد ثمره همین اشتباه است.»(4)
طبعا اگر اسلام در مسائل ورود نکند و مسلمانان به مجاهدت در عرصهها وارد نشوند، چیزی جز خودکشی از ترس مرگ نخواهد بود.
استاد مطهری مینویسد: «آینده انقلاب اسلامی در یک قسمت بستگی دارد به اینکه ما بتوانیم روحیه ایمان به خود را به ملتمان بدهیم، آن را تکمیل کنیم و مانع شویم از اینکه در این روحیه ملت ما به حالت تسلیم و تمکین گذشته برگردد.»(5)
مطهری با آنچه «روحیه ملی» را تضعیف و تقلید کور از غرب را تجویز میکند، از در مخالفت و رد و طرد درمیآید؛ خواه این تقلید کور در «سیاست» باشد خواه در آنچه علم یا علم انسانی خوانده میشود. البته مطهری حتی از پیش به فراست میداند و هشدار میدهد که:
«برادران این را بدانید: دستهایی هست، توطئههایی هست، شلوغبازیهایی در داخل و خارج راه میاندازند، کارهایی میکنند که کمکم مردم ما به انقلابی که کردند کماعتقاد و بیاعتقاد شوند و بعد اعتقاد به خودشان را هم از دست بدهند.»(6)
اعتقاد مطهری به انقلاب، بدان معنی نیست که او از آسیبهایی که انقلاب با آنها مواجه هست و خواهد بود، غافل باشد. استاد مینویسد: «بهاصطلاح خراسان دیوار که خراب میشود، کلوخریزه هم زیاد دارد. این مسائل هست اما اینها نباید ما را به انقلابمان و به خودمان –بهعنوان یک ملت انقلابی- بیاعتقاد و بیایمان کند. باید کوشش کنیم جلوی این مفاسد را بگیریم. افرادی که میخواهند به این انقلاب ماهیت دیگری بدهند، ماهیت مادی و رفاهی بدهند یا آن را در آزادی از نوع آزادی غربی و رهایی حیوانی غربی خلاصه کنند آنها هم -حتی اگر ندانسته است- دارند ضربه به این انقلاب میزنند.»(7)
پا نوشت ها:
1- منقول از نامه علی مطهری به محمد خاتمی.
2- ن.ک: نصری، عبدالله، نگاهی بر چالشهای نظری استاد مطهری با آرای فلسفی علامهطباطبایی، مندرج در: فصلنامه پژوهشهای فلسفی-کلامی، شماره 26.
3- نمیخواهم تکرو باشم (شرح یک زندگی سیاسی-سازمانی در گفتوگو با مصطفی تاجزاده)، اندیشه پویا، شماره 46: آبان 1396، ص 52.
4- مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۸۵، ص97.
5- مطهری، مرتضی، آینده انقلاب اسلامی ایران، تهران: صدرا، ۱۳۸۵، ص 146.
6- همان.
7- همان.