به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از آنا، ارائه آمارهای غیرکارشناسی و دقیق از سوی مسئولان ارشد دولتی این روزها به امری رایج تبدیل شده است به طوری که بدون بررسی کارشناسی و اطلاع از دستگاه و وزارتخانه متبوع خود اقدام به انتشار آمارهای خلاف واقع میکنند و ادامه یافتن این گونه اقدامات بیاعتمادی عموم را نسبت به مسئول و دستگاه مربوطه دامن می زند.
اخیرا وزیر علوم در اظهارنظری اعلام کرد: «تعداد دانشگاههای غیر دولتی از ۳۹۰ مرکز به ۲۴۰ مرکز رسیده است.» این آمار کمی عجیب به نظر میرسد چراکه بهگفته علی آهونمنش رئیس اتحادیه موسسات غیرانتفاعی درباره تعداد این موسسات، تنها در این زیرنظام آموزشی حدود ۳۰۰ واحد غیرانتفاعی وجود دارد.
دانشگاههای غیردولتی وابسته به وزارت علوم، به موسسات غیرانتفاعی ختم نمیشود بلکه دانشگاه علمی کاربردی و پیامنور نیز جز این دانشگاهها محسوب میشوند. پیش از این محمدحسین امید رئیس دانشگاه علمی کاربردی اعلام کرد: تعداد مراکز این دانشگاه در کشور از یک هزار مرکز به ۵۵۰ مرکز رسیده است.
همچنین محمدرضا زمانی رئیس دانشگاه پیام نور نیز پیشتر از وجود ۵۰۰ واحد در داخل و ۴۰ نمایندگی در خارج از کشور خبر داد.
با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که یک هزار و ۳۹۰ واحد دانشگاهی غیردولتی در زیرمجموعه وزارت علوم درحال فعالیت است. حال سوال مهم این است که این ۲۴۰ مرکز از کجا نشأت گرفته است؟ ۲۴۰ مرکز حتی به زیرمجموعه یک زیرنظام آموزشی نظیر غیرانتفاعی، علمی کاربردی و پیامنور هم نمیرسد.
از طرفی بهانه مطرحکردن تعداد دانشگاههای غیردولتی موضوع کیفیتگرایی در سخنان وزیر علوم بود. آنچنانکه وی در این باره گفت: «تلاش میکنیم تا دانشگاهها با کیفیت بالا خدمت ارائه کنند، ضمن آنکه باید مأموریتمحور، کیفیگرا و تأثیرگذار باشند.»
کیفیتگرایی با کمیتگرایی معکوس
باید این نکته را به متولیان آموزش عالی گوشزد کرد که کیفیتگرایی با کمیتگرایی معکوس حاصل نمیشود یعنی نمیتوان روزی برای توسعه آموزش عالی بیش از ۲ هزار واحد دانشگاهی در کشور به وجود آورد و روزی هم بهبهانه کیفیتگرایی، تعداد دانشگاهها را به یک هزار و ۳۹۰ رساند. از اینرو با دستکاری آمار نمیتوان در مسیر کیفیتگرایی گام برداشت.
کیفیتگرایی نیاز به مولفههای بسیاری دارد که از جمله آن میتوان به فضای آموزشی، چگونگی آموزش به دانشجویان، بازنگری دروس، ایجاد رشتههای کاربردی، تربیت دانشجوی مسالهمحور و هزاران مورد دیگر اشاره کرد.
بسیاری از فعالان حوزه آموزش عالی معتقدند که نمیتوان انتظار داشت که کیفیت آموزش در دانشگاهها رشد یابد اما برنامهریزیها در راستای کمی باشد. یقینا کیفیتگرایی در زمان کوتاه به ثمر نمینشیند بلکه به برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و دراز مدت نیاز است. همچنین برای اجرای برنامه باید برنامهریزی شود تا زمینه اجرای آن تضمین شود. چراکه نوشتن برنامه بدون تعهد اجرا نمیتواند نتایج مناسبی را به بارآورد.
اقدامات بینتیجه در مسیر کیفیتگرایی
ناگفته نماند که وزارت علوم در مسیر کیفیتگرایی اقداماتی نظیر ماموریتگرایی، بینالمللسازی آموزش، مهارتافزایی دانشجویان و آمایش آموزش عالی را در پیش گرفته که متاسفانه نتایج درخور توجهی به بار نیاورده است چراکه همچنان بسیاری به امید دریافت مدرک و با مطالعه دروس تقریبا یک دهه پیش مشغول گذراندن روزمرگی تحصیلی خود هستند.
آمارها نشان میدهد آنچنان کیفیت در دانشگاهها روبه افول است که بیش از ۸۰ درصد ظرفیت دانشگاههای علمیکاربردی، غیرانتفاعی و پیامنور در سال جدید تحصیلی خالی مانده است.
البته در این میان بسیاری معتقدند که آموزش کیفی باید از دوران مدرسه نهادینه شود و تا دوران دانشگاه ادامه داشته باشد. امروز بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی و دانشجویان به این نتیجه رسیدهاند که مدرک نمیتواند بهتنهایی برای آنها آینده روشنی را به ارمغان بیاورد. چراکه بسیاری بعد از فارغالتحصیلی حتی نمیتوانند شغلی بیابند.
در صورتیکه در بسیاری از دانشگاههای مطرح جهان چنین وضعی را شاهد نیستیم و ارائه آمار اشتغالپذیری و آینده فارغالتحصیلان بهعنوان گزارش عملکرد دانشگاهها مدام اعلام میشود. در مورد کیفیت آموزشی نیز وضع کاملا با دانشگاههای ایران تفاوت دارد. در بسیاری از این دانشگاهها دانشجویان دروس خود را انتخاب میکنند. آنها میتوانند سرفصلهای بهروز را انتخاب و آنها را در طول نمیسال تحصیلی خود بگذرانند. اینگونه علم روز را در رشته مورد نظر خود بهدست میآورند.
همواره تجربه سالها برنامهنویسی و برنامه ریزی در کشور نشان میدهد که با برنامهریزی مقطعی نهتنها نمیتوان نتیجه مورد نظر را بهدست آورد بلکه همان نتایج اندک بهدست آمده پیشین نیز از دست میرود. بررسیهای کارشناسان نشان میدهد که نمیتوان شعاری عمل کرد و در مدت کوتاهی و براساس شعار سال با نوشتن برنامهای سطحی نظیر مهارتافزایی دانشجویان نتایج شگرف را پدید آورد. مهارتآموزی دانشجویان نیاز به برنامهریزی همهجانبه دارد که در طول سالها به ثمر بنشیند، از این رو نمیتوان در کوتاهمدت انتظار خروجی مطلوب از برنامه ریزیها داشت.