به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛در سالهای بین 1861 الی 1865، آمریکا تاریخ مهمی را پشت سر گذاشت. در بحبوحه جنگهای داخلی که از آن بعنوان «انقلاب دومِ» آمریکا نام میبرند، آوریل 1865 ایالات جنوبی با فرماندهی «رابرت ای.لی» سرانجام تسلیم ایالات شمالی به فرماندهی «یولیسیز سایمن گرانت» شدند و در همان سال جنگهای داخلی آمریکا به پایان رسید. سیاهپوستانی که پیش از این در ایالات شمالی و جنوبی از حقوقی بهرهمند نبودند، تحت استثمار و بردگی قرار گرفته بودند. پس از پایان جنگهای داخلی که رهبری آن را آبراهام لینکلن برعهده داشت، معضل بردهداری پایان یافت ولی پس از گذشت بیش از یک قرن همچنان حقوق شهروندان سیاهپوست و سفیدپوست نابرابر بوده و از مزایای مساوی در آمریکا محروم هستند.
اعتراضات خشمگین شهروندان سیاهپوست آمریکایی که درپی کشته شدن «جورج فلوید» شکل گرفت، موجی از تظاهرات در ایالات مختلف آمریکا را بوجود آورد. بدون شک تبعیض نژادی یک لکه ننگی بر پیشانی تاریخ به اصطلاح متمدن آمریکایی است. در دو قرن اخیر خیزشهای اعتراضی زیادی توسط رهبران سیاهپوستان برای اصلاح ساختاری رخ داده است اما همچنان سفیدپوستان در آمریکا در اولویت بوده و سیاهپوستان به عنوان شهروندان درجه دوم محسوب میشوند.
«فرید زکریا» تحلیلگر شبکه خبری «CNN» درخصوص تبعیض کیفری در نظام ساختاری آمریکا میگوید: «احتمال متوقف شدن خودرو و تفتیش سیاهپوستان در آمریکا چند برابر سفیدپوستان است؛ این درحالی است که مطابق آمار، جرائم سفیدپوستان بسیار بیشتر از سیاهپوستان بوده است. این امر حکایت از تبعیض کیفری و پلیسی نهادینه شده در بروکراسی آمریکا میکند.»
بین سالهای 1876 تا 1965 در در ایالتهای مرزی و جنوبی آمریکا، قانونی با عنوان «separate but equal» یا همان «جدا اما برابر» به اجرا درآمد که همه اماکن عمومی از جمله مدارس دولتی، اتوبوس، قطار و... برای سیاهپوستان و سفیدپوستان جدا شد.
اکنون شهروندان آمریکایی در اعتراض به نقض حقوق رنگینپوستان که بیش از یک هفته در خیابانهای آمریکا نسبت به قتل یک سیاهپوست تجمع اعتراضی کردهاند، در گزارشی به برخی از مهمترین تظاهرات سیاهپوستان علیه پلیس آمریکا از سال 1965 الی 2015 میپردازیم.
از «سلما» تا «مونتگومری»؛ سال 1965
سه راهپیمایی اعتراضآمیز در سال ۱۹۶۵ از شهر «سلما» به پایتخت «مونتوگمری» برگزار شد. این اعتراضات توسط فعالان بیخشونت و با نافرمانی مدنی برگزار شد تا تمایل شهروندان سیاه پوست آمریکایی برای اجرای قانون اساسی خود و حق رای دادن در برابر سرکوب جدایی طلبانه نشان دهند که این راهپیمایی خود بخشی از جنبش گستردهتر حق رای در جنوب آمریکا بود.
در مارس همان سال، پلیس آمریکا برای سرکوب معترضین با باتوم و گاز اشک آور به صدها معترض در سلما حمله کردند. روزی که از آن به «یکشنبه خونین» یاد میکنند و به عنوان لکه تاریکی در تاریخ آمریکا باقی ماند.
«وات-لسآنجلس»؛ سال 1965
در آگوست 1965، بیش از پانصد هزار شهروند آفریقایی-آمریکایی، به امید فرار از نژادپرستی به شهرهای غربی ایالات متحد مهاجرت کردند. برای بسیاری از ساکنان سیاهپوست لسآنجلسی که در «وات» زندگی میکردند، انزوایشان در جامعه نشان میداد که برابری نژادی در مسکن، آموزش، استخدام و تبعیض سیاسی به عنوان یک هدف دور برایشان باقی مانده است.
شورش در این شهر زمانی آغاز شد که پلیس گشت بزرگراه لس آنجلس یکی از سکنههای سیاه «وات» به نام «مارکیوت فرای و برادرش» را به اتهام سرعت غیرمجاز متوقف کرد. از آنجایی که این اتفاق در نزدیکی خانه آنها رخ داد، مادرشان ماجرا را از نزدیک مشاهده و وارد خیابان شد. پلیس لس آنجلس هر سه نفر از خانواده «فرای» را بازداشت کرد.
پس از بازداشت این سه نفر، اهالی «وات» دست به اعتراض در مقابل خودروهای پلیس زدند. پنج روز شورش در لس آنجلس، نزدیک سی هزار تظاهرکننده را در بر میگرفت که به عنوان شاهدی بر نابرابری و تنگدستی که زندگی هزاران نفر را تحت سیطره خود در آورده بود در خیابانها حاضر شده بودند.
دولت آمریکا برای سرکوب این شورش سیاهپوستان، چهارده هزار سرباز گارد ملی را به خیابانها آورد. سرانجام روز بعد با پایان یافتن شورش، اکثر آفریقایی-آمریکاییها خیابانها را ترک کردند. در شورش «وات»، 34 نفر کشته و 1032 زخمی شدند، چهار هزار نفر دستگیر شده و چهل میلیون دلار به اموال عمومی ضرر وارد شد.
«دیترویت»؛ 1967
23 جولای 1967 تحولاتی در ایالت میشیگان آغاز شد که بعدها به شورش 1967 «دیترویت» معروف شد. جرقه این شورش ابتدا با حمله پلیس آمریکا به یک کافه در قدیمیترین منطقه سیاه پوستان واقع شده بود و در آن جشنی برای استقبال از دو عضو سیاه پوست ارتش که به تازگی از جنگ ویتنام برگشته بودند، برگزار شده بود. پلیس در این حمله، بیش از 80 نفر را بازداشت کرد اما در بیرون از کافه با 200 نفر دیگر از سیاه پوستان مواجه شد.
شورش در دیترویت 5 روز به طول انجامید، گزارشهای زیادی از بدرفتاری و خشونت نیروهای پلیس با معترضان منتشر شد. «جورج ام.رامنی»، فرماندار وقت ایالت میشیگان برای مقابله با شورش، سربازان گارد ملی را به دیترویت فرستاد. در نتیجه درگیریهای خونینی که در این شورش رخ داد، 43 نفر کشته، 1189 فرد زخمی و بیش از دو هزار ساختمان نابود شدند.
ترور رهبر سیاهپوستان در «ممفیس»؛ 1968
کمتر کسی است که نام «مارتین لوتر کینگ» که با جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا گره خورده است را نشنیده باشد. این جنبش، در سال ۱۹۵۵ پس از بازداشت «رزا پارکس»، زن سیاهپوستی به راه افتاد که از روی صندلی مخصوص سفیدپوستان در اتوبوس شهری مونتگومری بلند نشده بود!
پس از این اتفاق، «کینگ» در سال ۱۹۵۷ سازمانی به نام «کنفرانس رهبری مسیحیهای جنوب» را تشکیل داد. در مرامنامه این سازمان، پرهیز از خشونت را به عنوان یکی از مولفههای اصلی برای مقابله با نژادپرستی به کار گرفت.تعهد مارتین لوتر کینگ به عدم توسل به خشونت برای رسیدن به برابری، باعث شکلگیری اعتراضات آرامی شد که بر جامعه آمریکا تأثیر واقعی گذاشت و وی سهم بزرگی در موفقیت «جنبش حقوق مدنی» داشته باشد.
در آوریل 1968، کشیش جیمز لاوسون، کینگ را برای حمایت از اعتصاب کارگران به ممفیس دعوت کرد، پس از آنکه دو کارگر بهطور تصادفی در هنگام کار کشته شده بودند، سایر کارگران کمپینی را به نمایندگی از اتحادیه راه اندازی کرده بودند.
کینگ یک روز پس از سخنرانیاش با عنوان «من در قله کوه بودهام»، در ۴ آوریل ۱۹۶۸ ترور شد. پس از کشته شدن رهبر سیاهپوستان، در مناطق سیاهپوستنشین که بیش از 115 شهر در سراسر ایالات متحده را دربرمیگرفت، شاهد شورشهایی در شیکاگو، بالتیمور، و در واشینگتن دی سی و... بودیم. این حجم از اعتراضات در آمریکا تا بیسابقه بود و در آن درگیریها، 46 نفر توسط نیروهای سرکوبگر به کام مرگ کشیده شدند.
«لسآنجلس»؛ 1992
سدر روزهای پایانی آوریل 1992، دادگاهی در آمریکا سه نفر از چهار مامور پلیس سفیدپوستی را که «رادنی کینگ»، راننده سیاهپوست آمریکایی را که پس از یک تعقیب و گریز به خاطر سرعت بیش از حد مورد ضرب و شتم قرار داده بودند، تبرئه کرد.
تبرئه این سه مامور باعث آغاز اعتراضات گسترده آمریکاییها شد. در این تظاهرات علاوه بر سیاهپوستان، آمریکاییهای لاتین تبار هم حضور داشتند. معترضان آمریکایی بیش از 5000 ساختمان را به آتش کشیدند. در این اعتراضات بیش از 50 نفر کشته و بیش از دو هزار تن نیز زخمی شدند.
«سینسیناتی»؛ 2001
اعتراضات در سینسیناتی پس از آن شروع شد که یک شهروند سیاهپوست آفریقایی-آمریکایی 19 ساله به نام «تیموتی توماس» توسط یک پلیس آمریکایی با شلیک گلوله کشته شد. «توماس» در حال فرار از دست پلیسی بود که بهدنبال دستگیری او بود. از جمله اتهامات او رانندگی بدون گواهینامه و نبستن کمربند ایمنی بود.
پس از این حادثه، تنش بین سیاهپوستان و پلیس آمریکا که از چند سال گذشته در سینسیناتی تشدید شده بود حالت انفجاری به خود گرفت و سینسیناتی به مدت چهار شب در آتش و خشم، تخریب اموال عمومی و غارت مغازهها غرق شد تا اینکه بعد از اعمال مقررات منع رفت و آمد این ناآرامیها تنها با 70 زخمی پایان یافت.
«فرگوسن»؛ 2014
آگوست 2014 پلیس آمریکا، « مایکل براون» شهروند سیاهپوست آمریکایی را با شلیک گلوله به قتل رساند. سیاهپوستان فرگوسن اعتراضات خیابانی مسالمتآمیزی را با شعار «دستها بالا، تیراندازی نکنید!» برگزار کردند. ادامه این تظاهرات به درگیری و خشونت با پلیس کشیده شد.
دومین موج اعتراضات هنگامی آغاز شد که پلیس آمریکا بیگناه شناخته شد. ساکنان حدود 120 شهر در 38 ایالت آمریکا در اعتراض به این حکم، وارد خیابانها شدند. در مجموع، بیش از 200 تظاهرات در اعتراض به قتل شهروند سیاهپوست برگزار شد که در جریان آنها حدود 200 نفر بازداشت شدند.
«بالتیمور»؛ 2015
تظاهرات گسترده در شهر« بالتیمور» ایالت مریلند در روز تشییع جنازه «فردی گری»، جوان 25 ساله آفریقاییتبار رخ داد. این جوان سیاهپوست در جریان بازداشت توسط پلیس آمریکا زخمی و از ناحیه ستون فقرات دچار شکستگی شد و به کما رفت که پس از یک هفته جان خود را از دست داد. تظاهرات سیاهپوستان به آشوب تبدیل شد. در این تظاهرات حدود 20 پلیس آمریکایی زخمی شدند، 150 خودرو به آتش کشیده و بیش از 250 نفر بازداشت شدند.
مطلب آخر
«RACISM» یا همان «نژادپرستی» در ایالات متحده آمریکا مسئلهای ساختاری است و حتی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما هم ما با کاهش تبعیض نژادی مواجه نشدیم! نظام آموزشی، بهداشتی، قضایی، سرویسهای امنیتی و نهادهای اجرایی به صورت ساختاری با پیشفرض ذهنی «نژادپرست» هستند و به برتری نژاد آنگلوساکسونی معتقدند. «کوکلاکسکلان» نماد آمریکای امروز است و دونالد ترامپ نیز رهبری این ساختار نژادپرستی را برعهده دارد.
*گزارش از یاسین قاسمی