به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سهشنبه گذشته بود که رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان، مدیران و رؤسای وزارت آموزشوپرورش در سی و چهارمین اجلاس آموزش و پرورش با اشاره به اصرار غربیها برای نفوذ در آموزش و پرورش کشورها با انگیزه تحمیل سبک زندگی غربی، از سند ۲۰۳۰ به عنوان نفوذ در آموزش و پرورش کشورهای منطقه یاد کرده و فرمودند: «امروز فلسفهی اجتماعی غرب در خود غرب شکست خورده و مظاهر فسادانگیز آن از هالیوود تا پنتاگون کاملاً نمایان است. دشمن قصد دارد کاری را که بوسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ دنبال و انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود».
مقابله با تغییر کتب درسی با کلیدواژه «تحریف واقعیت»
بعد از این سخنان بود که رسانههای ضدانقلاب، علیالخصوص رسانههایی که به صورت ویژه بر موضوع تغییر ساختارهای اجتماعی متمرکز هستند، تلاش کردند تا این سخنان را تلاشی سازمانیافته از سوی مقامات جمهوری اسلامی برای تغییر گسترده در کتب درسی در راستای تامین اهداف ایدئولوژیک خود قلمداد کنند. ایندیپندنت فارسی در گزارشی با عنوان «تغییرات کتب درسی یا شبیخون فرهنگی» مینویسد: «تغییرات محتوایی کتابهای درسی، دغدغهای برای کارشناسان یا دستاورد سیاسی برای مدیران بالائی در سیستم نظام آموزش و پرورش در ایران؟ تغییراتی که برخی معتقدند تاثیر ریشهای بر بنیاد آموزشی کودکان و نوجوانان ندارد و بیشتر دغدغهای سیاسی برای جناح در قدرت در این کشور است. اما برخی آن را غلبه رویکرد غیر علمی در نظام آموزش و پرورش میدانند».
نویسنده این گزارش در ادامه معتقد است که برای خنثیسازی تلاش جمهوری اسلامی برای تغییر کتب درسی در پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی، مناسبترین روش همانا ترویج گسترده استفاده خانوادهها از منابع آموزشی بیرون از مدرسه است که ماهیت ایدئولوژیک ندارند!
برخی رسانهها و کانالهای تلگرامی نیز با راهاندازی فراخوانهایی با هشتگهایی همچون #تحریف_واقعیت سعی دارند چنین به مخاطب القا کنند که هرگونه تغییر محتوای کتی درسی برابر است با تحریف واقعیتهای جامعه ایرانی! به عنوان مثال یکی از این کانالهای تلگرامی که در حوزه کشف حجاب و قبحزدایی جنسی فعال است، چنین مینویسد: «حکومت جمهوری اسلامی، مدارس، دانشگاهها و نظام آموزشی را بهعنوان پایگاهی برای ترویج ایدئولوژی، ارزشها و سیاستهای خود میداند و به این خاطر فضای آموزشی، مقررات نوع پوشش و محتوای کتابهای درسی و مراسمی که در مکانهای آموزشی برگزار میشود، همسو با خواستههای این حکومت تنظیم شده است. در کتابهای درسی روایتی از تاریخ، سبک زندگی، روابط خانوادگی، دینداری و سیاستورزی به دانشآموزان ارائه میشود که در بسیاری موارد نمونه تحریف واقعیت است».
همچنین برخی جریانهای سیاسی داخلی در راستای تنازعات جناحی خود سعی کردهاند تا حاکمیت را به تحریف کتب درسی در راستای نیازهای خود متهم کنند. برای مثال روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «تطهیر روسیه در کتب درسی؟!» مدعی میشود که دولت در راستای تقویت سیاست گرایش به شرق سعی دارد تا خیانتهای روسیه تزاری در حق مردم ایران را از یادها بزداید و افکار عمومی را برای گسترش روابط راهبردی با روسیه آماده کند!
سند ۲۰۳۰ به محتوای کتابها وارد شده است؟
در دیگر سو اما شاهد رشد جریانی در جبهه انقلاب هستیم که با انتشار گسترده تصاویر تغییرات صورت گرفته در برخی کتب دوره دبستان، مدعی هستند که وزارت آموزشوپرورش به صورت نرم محتوای سند ۲۰۳۰ را وارد کتب درسی کرده است. این افراد با اشاره به حذف تصویر قرآن و جایگزین کردن یک گلدان به جای آن چنین نتیجه گرفتند که بعد از ماجرای حذف مفهوم شهادت و در پی سکوت فعالان انقلابی، عوامل نفوذی به سراغ قرآن رفتهاند. این در حالی است که وزارتخانه مزبور دلیل این اقدام را پرهیز از دکوری نمایش دادن قرآن عنوان کرده است: «دلیل حذف قرآن از تصویر کتاب پایه اول ابتدایی احتمال کاربرد تزیینی بودن کلامالله مجید (مانند وسایل دکور) بوده است، بدین معنی که قرآن وسیله هدایت است نه ابزار تزیینی دکور منازل».
این جریان که بیشتر در فضای توییتر رشد داشته، با هشتگهایی همچون #سند_۲۰۳۰ و #حذف_قرآن سعی دارند آن را نتیجه تسلط مفاهیم سند غربی ۲۰۳۰ بر مجاری تولید محتوای در نهادهای حاکمیتی قلمداد کنند.
برخی نیز فروکاستن محتوای سند ۲۰۳۰ به چنین موضوعاتی را زمینه حساسیتزدایی از آن دانسته و معتقد هستند که نباید به صرف یک اقدام مبهم، اصل چنین اسنادی را فراموش کرد. یکی از کاربران چنین نوشته است: «اینکه تغییر یک عکس کوچک(حذف تصویر کوچک قرآن و گذاشتن گلدان به جای آن) در یک صفحه از یک کتاب درسی را در راستای اجرای سند ۲۰۳۰ بدانیم، چیزی جز صورتگرایی و نافهمی سند ۲۰۳۰ نیست».
پاس و آبشار نامحسوس!
در بررسیهای بیشتر میتوان به دو نکته در این خصوص پی برد: اول اینکه برخی از مفاهیم اسلامی و انقلابی طی سالهای گذشته و به صورت موردی از برخی کتب درسی حذف شدند که با حساسیت و تذکر مسئولان عالیرتبه و فعالان جبهه انقلاب روند آن متوقف شده و نمیتوان چنین موضوعی را انکار کرد. نکته دوم محدود کردن نفوذ دشمن در روند آموزشی کشور به موضوعاتی کوچک است که گاه با یک اعلامیه و اظهارنظر غائله میخواید و به عبارتی صرف هزینه برای آن هیچ ثمری ندارد.
اما آنچه در این میان مورد غفلت واقع شده اجرای سیاست «پاس و آبشار» میان عوامل فرهنگی دشمن در داخل و خارج کشور است؛ جریانی که مسئولیت آن برعهده اعضای فرقه ضاله بهاییت است طی سالهای گذشته سعی کرده تا در حوزه مسائل اجتماعی الگوسازی کند و معیارهای نوینی به جای معیارهای مرسوم به مردم معرفی کند. در حوزه آموزشوپرورش نیز این جریان سعی دارد به صورت حداکثری سکولاریسم را جایگزین آموزههای اسلامی و انقلابی کند که لزوم تغییر کتب درسی و ارزشزدایی از آنهها تنها یکی از محورهای فعالیتشان است.
در مقابل نیز همکاران داخلی این جریان نیز ابتدا در حوزه تولید کتاب برای کودکان و نوجوانان دست به انتشار کتابهایی زدند که قبحزدایی از احکام اسلامی همچون نجاست سگ، رابطه میان افراد نامحرم، ارائه الگوهای ضداسلامی همچون معرفی قهرمانانه از برخی افراد ضددین شناخته شده در تاریخ معاصر و ترویج سبک زندگی مدلهای کرهای و آمریکایی بخشی از محتوای مورد تاکید آنان است. حال برخی از افراد این جریان سعی دارند با این توجیه که با تغییرات جزیی در کتب درسی میتوان بهانه از دست نهادهای بینالمللی گرفت، مسئولان وزارت آموزشوپرورش را به اعمال برخی تغییرات و سرانجام کشاندن آن به سند ۲۰۳۰ مجبور کنند؛ به عبارت دیگر جریان خارجی به مرگ میگیرد تا جریان همکار داخلی مسئولان را به تب راضی کنند!
به نظر میرسد سخنان رهبر معظم انقلاب نقطه اصلی فعالیت دشمنان در حوزه تغییر ساختارهای اجتماعی یعنی تربیت نسلی از افراد ناآشنا به معراف اسلام و انقلاب اسلامی را هدف قرار دادهاند و این واکنشهای گسترده و موجسازیهای مصنوعی بخشی از سیاست ایجاد هیاهو برای فراموش کردن مطالبه اصلی است.